به گزارش قدس آنلاین، دومین نشست از سلسله نشستهای سمینار علمی «خیر قرآنی بر بستر مشارکتهای مردمی»، چهارم شهریورماه با حضور نادر ریاحیسامانی، عضو هیئت مدیره مجامع سلامت و مسکنساز با موضوع «مجمع خیرین قرآنی و نقش آن در ترویج خیر قرآنی با مرور بر مجامع خیرین موجود» به صورت مجازی و پخش زنده از نشانی khairemandegar در اینستاگرام و آپارات، برگزار شد.
در ابتدای این نشست سیدحسین سیدی، عضو هیئت علمی پژوهشکده آلاء و مجریکارشناس این نشست به بیان نکاتی در مورد مجموعه نشستهای سمینار علمی خیر قرآنی پرداخت و گفت: در حوزه خیر قرآنی جایگاه یک مجمع خیرین قرآنی، تا کنون در کشور خالی است. یک سری تجربیات در حوزه وقف وجود دارد که برخی از آنها مانند مجمع خیرین مدرسهساز شگرف بوده و موفقیتهای بسیاری کسب کردهاند، قاعدتاً در این موضوع یک سری شکستها و اشکالات هم وجود داشته است.
وی افزود: قبل از اینکه وارد بحث شکلگیری مجمع خیرین قرآنی شویم، لازم دانستیم تا در قالب چنین سمینار و نشستهایی تجربیات حوزههای دیگر را مورد بررسی قرار دهیم. این سمینار در قالب پنج نشست به هم پیوسته به همت معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد آلاء برگزار میشود.
در این نشست نادر ریاحیسامانی به بیان برخی نکات پرداخت که مشروح آن در ادامه آمده است:
«از گذشتههای دور و حتی قبل از اسلام بحث مشارکت وجود داشته و آثار و نمادهای آن قابل مشاهده است. به عنوان مثال در حوزه وقف شاهد اهدای قدیمیترین مکتوبات و حتی قرآنهای نفیس بسیاری هستیم که هم اینک و پس از گذشت سالها از آن امر خیر هنوز موجود هستند.
نگاهی به سابقه تشکلهای مردمی
سازمانها، تشکلها یا انجمنهای غیر دولتی حرکت جدیدی است که در کشور ما از حدود یک قرن پیش شروع شده و در دنیا از حدود ۲۵۰ سال قبل آغاز شده است.
برای پرداختن به این موضوع باید قدری به پیشینه این مطلب بپردازیم تا به زمان حاضر برسیم، پس از آن است که به این موضوع که برای استفاده از تجربه سایر بخشها، جهت جذب مشارکت در حوزه قرآن چه باید کرد؛ میرسیم.
لذا قبل از هر چیز به تاریخ مشارکت میپردازم، از زمان شروع زندگی بشری مشارکت بشری در بلایا، حوادث، سوانح و ... هم احساس شد. مشارکت در لغت به معنای شرکت و هم یاری کردن و از بُعد جامعهشناسی هم عبارت از سهم و تعلق به گروهی که در آن حضور داریم، است. بشر امروز به این نتیجه رسیده است که پیشرفت و توسعه در سایه همکاری و مشارکت تحقق مییابد و سازمانهای غیر دولتی و موسسات خیریه هم نمونهای از این مشارکت هستند.
دیدگاه ادیان در مورد مشارکت و همیاری
وقتی به گذشته و از دید ادیان به مشارکت نگاه کنیم، میبینیم همه ادیان، مکاتب و سنن راجع به اینکه بشر در چه بخشی به دستگیری دیگران بپردازد و کدام خلاء را از این طریق پُر کند، توصیهها، عبارات و مطالبی دارند. به عنوان نمونه دین زرتشت در مورد بحث مشارکت صحبت کرده است، این دین محور اصلی در این زمینه را دستگیری از بینوایان قرار داده و اعتقاد دارد چون در طبیعت برابری نیست ما باید آن را ایجاد کنیم. در مصر قدیم هم برای کمک به نیازمندان و پرستشگاهها نمونههای متعددی از توصیهها وجود دارد.
در بین یهودیان نیز قربانی کردن برای کمک به نیازمندان و توجه به کنیسهها مورد تأکید قرار گرفته است، بودا عبارت معروفی دارد، میگوید: «بدهید، ببخشید و دستگیری کنید»، مسیحیت نیز در مورد کمک به مسکینان بشارت میدهد.
در حوزه وقف یک عبارتی هست به عنوان «وقف هنر» یا «هنر وقف»؛ بخشیدن و مال خود را از خود جدا کردن هنر میخواهد، این هنر وقتی تکامل پیدا میکند که یک نفر بهترین و ارزشمندترین وسیله خود را وقف میکند. مثلاً شخصی مانند استاد «فرشچیان» تابلو معروف خود را وقف میکنند، چون میدانند با این کار اثر آنها نیز ماندگار میشود.
در ادامه این بحث به موضوع ساختار موسسه، سازمان یا انجمن غیر دولتی خواهم پرداخت؛ در سازمان ملل متحد در مورد گروههای غیرانتفاعی به هر گروه داوطلبانه از شهروندان گفته شده است که در سطوح محلی، ملی یا بینالمللی سازماندهی شده باشند. آثار اولین موسسات، انجمنها یا سازمانهای غیر دولتی یا خیریه در کشور قبل از تصویب قانون تجارت در دستورالعملها یا برخی از اساسنامهها، آن هم به صورت غیر مستقیم دیده شده است، اما پس از قانون تجارت شکلگیری این آثار به صورت مستقیم دیده میشود.
سابقه شکلگیری اولین تشکلهای خیریه مردمی
در تاریخچه موسسات خیریه، شاهد هستیم که اولین مورد در سال ۱۲۸۴ در تهران شکل گرفته و در ادامه در سال ۱۲۹۷ در تفلیس و ملایر بنگاههای خیریه شکل گرفتند. از جمله قدیمیترین بنگاههای خیریه که به صورت یک تشکل غیر دولتی شکل گرفت بنگاه آب و لوله بیرجند بود.
وقتی به دنیا نگاه میکنیم میبینیم سرعت شکلگیری این تشکل ها از حدود نیم قرن قبل بیشتر شده است، در کشور سوئیس در قانون مالیاتهای مستقیم این کشور به نهادهای غیر دولتی و انجمنها و سازمانهای از این دست، پرداخته شده است، در روسیه نیز قانون خاصی برای سازمانهای غیر دولتی تهیه شده است، در استرالیا این قوانین بیشتر به موضوع فرهنگ و هنر توجه کردهاند، در ژاپن نیز مباحث مربوط به ادیان مشترک مورد توجه جدی قرار گرفته است. در بریتانیا نیز این قوانین بیشتر در مورد هنر، فرهنگ و میراث گذشته مورد توجه بوده است.
وقتی عمیقتر به تحقیقات این حوزه نگاه کنیم متوجه میشویم در ترکیه نهاد سازمانهای غیر دولتی در کنار وقف در رابطه با مساجد، قرآن و فعالیتهای دینی بسیار گسترده بوده است در کشور مالزی نیز در حوزه اقتصاد اسلامی فعالیتهای مربوط به وقف گسترده است. اینها نمونههایی از کارهای سازمانهای غیر دولتی در کشورهای مختلف دنیا بود که مورد اشاره قرار گرفت.
حمایت از کار خیر در اسناد توسعهای
اما حمایت از تشکلها و انجمنهای غیر دولتی در ایران به چه صورت بوده است؟ وقتی اسناد توسعهای کشور در قبل از انقلاب را نگاه میکنیم، میبینیم در این اسناد برای تأسیس سازمانهای غیر دولتی و مشارکت مردم در قالب خیر و نیکوکاری به موضوع خاصی اشاره نشده است. اما بعد از انقلاب و در شش برنامه توسعه ای و در هر دوره نسبت به شرایط همان دوره به این موضوع توجه شده است. در اولین برنامه توسعه کشور که مربوط به سالهای ۶۸ تا ۷۲ بود، حوزه خودیاری مورد تأکید موکدی قرار گرفته است. یعنی برای تشویق مردم به حضور در بخش آموزش، سلامت، راهسازی، مسائل فرهنگی از قبیل مسجدسازی و ... مواردی مورد اشاره قرار گرفته است. در برنامه دوم توسعه ضمن اینکه خودیاری مورد تأکید است در یکی از بندها بر استفاده از مشارکت مردم در حوزه فرهنگ و مشارکت بیشتر جوانان و زنان در عرصههای اقتصادی و ... تأکید میشود. در برنامه سوم نیز ضمن اینکه بخش های مختلف برنامههای قبلی مورد تأکید قرار میگیرد، به بحث محرومیتزدایی و فعالیتهای عام المنفعه نیز اشاره شده و برای این قبیل موضوعات تشویقاتی همچون معافیت مالیاتی و ... نیز در نظر گرفته میشود.
در برنامه چهارم نیز به حمایت همه جانبه و همکاری با خیرین مسکن ساز و مدرسه ساز و ... اشاره شده و در برنامه پنجم همه این عناوین مورد اشاره قرار گرفته است اما مهم ترین بخش توجه به دانشگاهها و افزایش سهم آموزش عالی، پژوهش، فناوری، بقاع متبرکه و موضوعات فرهنگی است.
اگر بخواهم در حوزه قانونگذاری به سابقه قانونگذاری برای این تشکلها و انجمنها اشاره کنم، باید به ماده ۵۸۴ و ۵۸۵ قانون تجارت اشاره میکنم. در این بخش نهادهای غیر تجاری به دو بخش تقسیم میشوند، بخش اول انجمنها، تشکلها و شرکتهایی غیر دولتی هستند که بنیانگذاران آن تشکیلات، دارای مالکیت هستند و با اینکه کار تجارتی انجام نمیدهند اما از آن تشکیلات سهم دارند، مانند سندیکای پیمانکاران، یا سازمان نظام پزشکی و ... بخش دوم هم سازمانهای غیر تجاری خیریه هستند به این معنا که بنیانگذاران این سازمانها هیچ مالکیتی ندارند و در اساسنامه هم این موضوع نوشته شده است، بنابراین هنگامی که این موسسه، انجمن یا شرکت و سازمان منحل شود آنچه که از سرمایه باقی میماند باید به یک سازمان غیر دولتی یا انجمن خیریه که فعالیت مشابه انجام میدهد، هدیه شود. پس تشکل یا مجمعی که در عرصه فعالیتهای قرآنی به دنبال تشکیل آن هستیم باید از نوع دوم باشد. یعنی از جنسی که جمعی از افراد یک انجمن یا موسسه خیریه به وجود میآورند و هیچ کسی سهامدار نیست. مقررات زیادی هم برای این قبیل تشکیلات مصوب شده است.
در حال حاضر هم هر کسی میخواهد در این حوزه تشکلی راهاندازی کند از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا وزارت کشور اقدام به کسب مجوز میکند، اما اغلب از طریق وزارت کشور این مجوز را دریافت میکنند.
در سالهای گذشته شاهد بودیم که اگر یک تشکل یا انجمن خیریه شکل میگرفت، این تشکل در همه حوزهها فعالیت داشت، یعنی هم به نیازمندان کمک میکرد، هم در بحث حمایت از دانشآموزان اقداماتی انجام میداد و هم در حوزههای دیگر کارهای خیریه انجام میداد، بعد از مدتی هم در دنیا و هم در کشور ما به این نتیجه رسیدند که اگر قرار باشد این سازمانها موفقتر عمل کنند باید به صورت موضوعی به فعالیت ادامه دهند و لذا مجامع تخصصی خیریه شکل گرفت که یکی از آنها مجمع خیرین مدرسهساز بود، این مجمع در شرایطی شکل گرفت که حتی در شهر تهران نیز برخی مدارس سه یا چهار شیفته بودند، در همین انجمن افرادی هستند که بیش از ۳۰۰ یا ۴۰۰ مدرسه احداث کردهاند.
این مجمع نمونه بارز و موفق مجامع خیریه در کشور است که با حضور جمعی از علاقهمندان به حوزه تعلیم و تربیت و خیرین این حوزه شکل گرفت. این تشکل در مقایسه با سایر کشورها یکی از موفقترین تشکلها بوده است. تجربه دوم مجمع خیرین سلامت بود که با استفاده از تجربه اول شکل گرفت. این تشکل نیز با مشارکت تعدادی از خیرین و پزشکان و متخصصان ایجاد شد.
در کنار مجمع خیرین سلامت حدود ۸۰۰ موسسه و انجمن خیریه دیگر نیز در حوزه سلامت با استقلال کامل دارای فعالیت است که از جمله آنها انجمن بیماران کلیوی، انجمن بیماران سرطانی و دهها انجمن دیگر است که گردانندگان آنها جمعی از خیرین و متخصصان آن حوزه هستند. در بحث سلامت، بیمارستان قلب استان فارس یکی از نمونههای موفق است که به همت جمعی از خیرین و تعدادی از پزشکان شکل گرفته است، بیمارستان پیوند شیراز، بیمارستانهای نمازی، امیر اعلم، الغدیر تهران و ... هم نمونههای دیگر در این موضوع هستند.
نمونههای موفقی از کار خیر قرآنی
در حوزه قرآن هم تشکیلات موفقی داریم که تعدادشان بسیار زیاد است، مطمئناً اگر مجمعی که مدنظر است شکل بگیرد میتواند به عنوان نخ تسبیح این تشکیلات که به صورت جزیرهای و متفرقه فعالیت میکنند، عمل کند. یکی از نمونههای موفق تشکلهای قرآنی که من دیدهام، مکتب قرآن شهرستان لامرد است. این تشکیلات حدود ۳۰ سال قبل به همت یک طلبه جوان به نام آقای برزگر و از یک خانه کوچک گلی شکل گرفت. من با تمام تجربیاتی که در این زمینه دارم هرگز فکر نمیکردم آن خانه کوچک گلی در شهرستان لامرد امروزه به موسسه ای با شعب بسیار در سراسر کشور تبدیل شود. لذا من اعتقاد دارم تجربه افرادی مانند آقای برزگر دیگر متعلق به خودشان نیست و حتماً باید جایی ثبت شود تا مورد استفاده دیگران نیز قرار گیرد.
در شهرکرد نیز شاهد شکلگیری دارالقرآن فرخشهر در سالهای ۶۴ یا ۶۵ بودم، شخصی به اسم آقای شمس این دارالقرآن را راهاندازی کرد و امروزه به یک مدرسه قرآنی با منشأ خیر زیادی تبدیل شده است. این نمونهها را با توجه به اینکه شناخت داشتم معرفی کردم تا بگویم ما به این نتیجه رسیدهایم که برای موفقیت در کارهای خیر و جلب مشارکت مردم چه به صورت مالی و چه به صورت معنوی، تخصصی و تجربه علمی باید موضوعی فکر کنیم. همانطور که یک پزشک قلب و متخصص چشم در مناطق محروم حضور مییابد تا عمل جراحی انجام دهد، در حوزه قرآنی هم باید تلاش کنیم تا علاقهمندان به امر قرآن شناسایی شوند و همه اینها یک نخ تسبیح به نام مجمع خیرین قرآنی داشته باشند.
با توجه به اینکه قرآن کلام خدا و کتاب مقدس مورد احترام همه است و همه به نوعی خود را مدیون این کتاب میدانند، حتماً موفق خواهند شد، البته به این شرط که گردانندگان مرتبط با این امر وقت خود را وقف کنند.
توصیههایی برای موفقیت در کار خیر قرآنی
اگر میخواهیم در بحث وقف قرآنی و خیر قرآنی موفق باشیم باید برخی موارد را مورد توجه قرار دهیم، توصیه اول فرهنگسازی است، نقش موسسات و تشکلهای غیر دولتی و بخش مردمی در طول تاریخ روشن و مورد نیاز دولتها بوده است، الان هم آن نقش باید مورد توجه قرار گیرد. دولت به جز امر امنیت و تسهیلات در برخی زمینهها نمیتوانند کار دیگری انجام دهد، در تمام دنیا غیر از موضوع امنیت و بهداشت و مسائلی از این دست بقیه موارد بر عهده مردم است.
نکته دیگر پرداختن به اصل قرآن اعم از آموزش، حفظ، قرائت، خرید و توزیع و وقف قرآن است، در همه تشکلها دستاندرکاران به افزایش دانش و آگاهی توجه کنند و سطح آگاهی مدیران این تشکلها همواره باید رو به بهبود و ارتقا باشد. آموزش ضمن خدمت باید از مسائل اساسی در این تشکلها باشد. توجه به کار گروهی و شفافیت مهم است، یکی از رموز موفقیت تشکلهای موفق شفافیت بوده است. تجلیل از فعالان نکته دیگر است چه تجلیل از واقفان و چه تجلیل از مدیران اجرایی باید در دستور کار قرار گیرد. بحث نرمافزارها، بحث بانک فعالان قرآنی از دیگر موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
تمام این حرفها گفته شد؛ اما چه کنیم تا این تشکلها تعطیل نشود و بعد از مدتی به انحلال نکشد، یکی از شرایط این است که نیروی جوان علاقهمند را شناسایی و تجربیات را به نسل فعلی منتقل کنیم. لازمه استمرار و اداره این تشکلها تربیت مدیر جوان و تأمین منابع مالی پایدار است.
نکاتی که باید برای همه تشکلهای مردمی و خیریه مورد توجه قرار گیرد پرهیز از ورود به مسائل سیاسی است در اساسنامه ذکر میشود این تشکل غیر سیاسی، غیر تجاری و غیر انتفاعی است. یعنی این تشکل برای خدمت مطلق به بشریت است. اگر این دو اصل غیر انتفاعی و غیر سیاسی بودن رعایت شود این تشکل یکی از رموز موفقیت را طی کرده است.
منبع: ایکنا
انتهای پیام/
نظر شما