بررسی سیاست خارجی این روزهای مصر مستلزم نگاه دقیق به پیشینه سیاست خارجی این کشور در جهان عرب است. مصر از سالهای دور برای قرار گرفتن قاهره در رأس امور و تصمیمات جهان عرب تلاش داشته است.در دوران جمال عبدالناصر نیز مصر با ترویج پانعربیسم، هدف سیاست خارجیاش ارتقای جایگاه این کشور در جهان بینالملل و جهان اسلام بود؛ زمانی که این کشور بهدنبال پایهگذاری هویتی نوین در عین سازگاری با سوسیالیسم و عدم تعهد در قبال شوروی و ایالات متحده آمریکا بود.
انور سادات نیز با اولولیتبخشی به منافع ملی بهجای عربگرایی صرف، گفتمان دوم سیاست خارجی مصر را پایهگذاری کرد. او معتقد بود عربگرایی در حوزه سیاست خارجی آوردههای کمی برای جامعه مصر داشته بههمین خاطر نقش گفتمان عربی کمرنگتر شد و در این دوران شاهد گرایش مصر به سمت غرب بهویژه ایالات متحده و رژیم صهیونیستی بودیم. در قرارداد
سینا ۲ که بین انورسادات و صهیونیستها در۱۹۷۳ نوشته شد نخستین گام برای عادیسازی اعراب و صهیونیستها برداشته شد.
پس از ترور انور سادات به دست خالد اسلامبولی و روی کار آمدن حسنی مبارک، سیاست تکثرگرایی در سیاست خارجی فعال شد. یعنی شاهد چندگفتمانی و استفاده از ترکیبی از گفتمانها در حوزه سیاست خارجی مصر هستیم. گفتمان اعتدالی حسنی مبارک در حوزه سیاست خارجی عربی با هدف تنشزدایی و تثبیت موقعیت مصر در جهان عرب دنبال میشد و در مواردی هم موجب ارتقای جایگاه مصر شد. اما بهمرور تناقضات و تضادهای گفتمانی او موجب ضعف و در نتیجه افول دیپلماسی کثرتگرایی شد.
همزمان با خیزشهای عربی موسومبه بیداری اسلامی، مصر نیز کانون التهابات شد و پس از یک دوره حضور گروههای کنشگر، محمد مرسی عنان قدرت در این سرزمین را بهدست گرفت و با طرح گفتمان مدرنیته اخوانی یک سال در میدان سیاست خارجی مصر حضور داشت. او با هدف تحکیم روابط عربی و تقویت هویت اسلامی این گزاره را قطعیت بخشید که سیاست خارجی مصر در اختیار متحدان بالقوه قرار گیرد. از سویی درقبال برخی کشورها مثل ایران اسلامی موضع روابط احتیاطی و کنترلشده در پیش گرفت. از این رو مصر مرسی خیلی به ایران نزدیک نشد. یکی دیگر از حوزههای گفتمان سیاست خارجی محمد مرسی نگاه او بهشرق بهعنوان فرصت جهش و شکوفایی عربی بود و همین مسئله غرب و صهیونیستها را بهشدت نگران میکرد.اما این روزها ژنرال سیسی عنان حکومت بر مصر و سیاستورزی قاهره را در دست دارد. آنچه تاکنون معلوم شده حاکی از تلاش سیسی برای بازگرداندن مصر بهدوران قهرمانی و رهبری در جهان عرب بهعنوان یک قدرت منطقهای است.فرمانده پیشین ارتش مصر پس از یک انتخابات کم مشارکت و سرد، خود را به کرسی ریاستجمهوری رساند و در برخی پروندههای آفریقا نقش فعال بازی کرده است. رایزنی با صهیونیستها در حوزه تحولات منطقه و سیاست خارجی درهای باز با هدف تحکیم روابط منطقهای و رایزنی با گروههای مقاومت فلسطین با اهداف مختلف و رفتوآمد بهمسقط عمان برای همفکری تنها بخشی از اقداماتی است که در طول ماههای گذشته از سوی ژنرال سیسی انجام شده و حاکی از رویکرد جدید در پیش گرفته شده از سوی قاهره است. در دور جدید سیاست خارجی مصر علاوه بر اتاقهای فکر داخلی و رفتوآمدهای بینالمللی شاهد رشد دیپلماسی و نزدیکیهای امنیتی هرچه بیشتری هستیم. در این شرایط که در جهان عرب شاهد افول عربستان سعودی و شکست سیاستهای او هستیم، مصر میخواهد تمام تلاش خود را معطوفبه حل معضلات عربی کند و عنان کار را بهدست گرفته، بار دیگر نقش قهرمان و نماد آزادیبخشی عربی اسلامی را بازی کند. البته اساس رویکرد السیسی در این دور گفتمان اقتدارگرایی واقعگرایانه با هدف گسترش قدرت منطقهای و بینالمللی و همچنین تثبیت جایگاه مصر است.
مصر به میدان آمده اما اینکه سرنوشتش شبیه عربستان میشود یا نه بستگی به اتاقهای فکر یهود و نحوه مواجهه مصر با تروریستهای صهیونیست است، زیرا تاکنون تعاملات عربی صهیونیستی بیشتر بهنفع تلآویو بوده تا دولتهای عربی و ممکن است مصر هم دچار چنین حالاتی شود.
نظر شما