تحولات لبنان و فلسطین

حدود یک ماه پیش خبری از تونس ناگهان جهان را در شوک فروبرد؛ قیس سعید (رئیس‌جمهور) در اقدامی بی‌سابقه دولت را تعطیل و پارلمان را تعلیق کرد. او مشکلات فراوان اقتصادی، بی‌تدبیری در عرصه کرونا و از همه مهم‌تر خواست مردم را علت اصلی این تصمیم اعلام کرد.

 تونس به سمت سکولاریسم خواهد رفت

سعید با این اقدام سؤالات فراوانی را برجا گذاشت؛ آیا این اقدام، کودتا علیه دولت و پارلمان نبود؟ پس از این وضعیت تونس چه خواهد شد؟ آیا این کودتا صهیونیستی بود؟ اقتصاد تونس به چه‌سویی خواهد رفت؟ در گفت‌وگویی با دکتر جعفر قنادباشی که

ید طولایی در شناخت مسائل حوزه آفریقا دارد، پاسخ به این پرسش‌ها را جست‌وجو کرده‌ایم. در ادامه این گفت‌وگو را مطالعه می‌کنید.

به عنوان پرسش نخست، وضعیت کنونی جامعه تونس را چگونه تحلیل می‌کنید؟ آیا پس از تصمیم سعید اوضاع بهتر شده است؟

 بحران کنونی جامعه تونس در جای خود محصول یک بحران اقتصادی و همچنین حاصل رقابت‌ها و تضادهای حزبی موجود در این کشور است. آنچه حقوقدانی مثل سعید را وادار کرد، پارلمان را تعلیق و نخست‌وزیر را برکنار کند، در واقع مشکلات اقتصادی بود که پیچیده شده بود و حل نمی‌شد. مشکلاتی که با بیماری کرونا گسترش پیدا کرد و به‌وضع بحرانی رسید. کرونا علاوه بر مشکلات و عوارض اجتماعی معمول (واکسیناسیون، بهداشت، کسب‌وکار و...) در تونس مشکل دیگری هم ایجاد کرده و آن کاهش درآمدهای ارزی است. تونس متکی‌به درآمدهای ارزی برخاسته از صنعت توریسم است. گفته می‌شود به‌دلیل کرونا حدود ۷۰درصد درآمدهای تونس از میان رفته است. سعید در چنین شرایطی پارلمان را تعلیق و دولت را تعطیل کرد. البته نمی‌توان گفت این بحران را حل کرده ولی می‌شود گفت تونس پس از این تصمیم چهره دیگری پیدا کرده است.

البته سعید پشتیبانی عربستان و امارات را نداشت و کمک‌های مالی و امیدها و چراغ سبز آن‌ها و وعده‌های مالی آن‌ها را هم در کنارش ندارد، پس اگر اتحادیه مشاغل تونس که طبقه ثروتمندان تونس هستند و از زمان بن‌علی (رئیس‌جمهور پیشین این کشور) فعالیت دارند، او را تشویق نکرده بودند و اگر چراغ سبز قدرت‌های غربی نبود، شاید دست‌به چنین کاری نمی‌زد.

علت اختلافات الغنوشی و سعید چیست؟

موارد اختلاف متعدد و مختلف است. سعید فردی است که به‌طور مستقل در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کرد و وابستگی حزبی ندارد و دیدگاه‌های او به‌ظاهر مستقل است. برخی اختلافات ایدئولوژیک است و برخی هم مربوط به گرایش‌های سیاسی طرفین. ظاهر قضایا این است که اختلافات این‌دو، مربوط به مسائل داخلی تونس است و مسائل و مشکلاتی مثل کرونا بر آن‌ها افزوده شده است. در ظاهر چون دولت و مجلس نتوانستند مسائل را حل کنند، رئیس‌جمهور، پارلمان را منحل و نخست‌وزیر را که در حل مسائل کشور ناتوان بود، برکنار کرده است. ولی می‌شود اینچنین هم گفت کسانی که سعید را به چنین تصمیمی (تعلیق پارلمان) تشویق کردند از فرصتی که کرونا برای آن‌ها فراهم نمود و مشکلات اقتصادی گسترده در تونس بهره‌برداری کردند.

عربستان و امارات متحده عربی در کشورهای شمال آفریقا چه هدفی را دنبال می‌کنند؟

هدف عربستان و امارات این است که در مجموعه کشورهای شمال آفریقا ازجمله تونس گرایش‌های اسلامی را حذف کنند. در حقیقت از سوی انگلستان و آمریکا مأموریت دارند هزینه‌های حذف اسلام‌گرایی را در این مناطق بپردازند. همان‌طور که در مصر هم پرداختند و گروه اخوان‌المسلمین را با کمک‌های مالی به نظامیان، از صحنه سیاسی مصر حذف کردند. حزب النهضه هم گرایش‌های اخوانی دارد و غنوشی اسلام‌گراست. البته ظاهراً سعید هم از این برنامه اطلاع نداشته و ناخواسته دارد زمینه‌های حذف النهضه را فراهم می‌کند. او احتمال نمی‌داد طرفداران احزاب کوچک سوسیالیسم و غرب‌گرا به‌خیابان بیایند و علیه الغنوشی تظاهرات کنند و چهره مردمی‌تری برای سعید رقم بخورد. بنابراین در مجموع باید گفت اتفاقات تونس، کودتا نیست و مردم خواهان دولت سعید هستند و برای تأکید بر این مطالبه دفاتر مرتبط با الغنوشی را آتش زدند. بازگشایی پارلمان هم باتوجه به بازداشت‌هایی که در صحنه تونس انجام گرفته به‌تعویق خواهد افتاد. همچنین در آینده، تونس به‌سمت سکولاریسم و غیراسلامی شدن میل خواهد کرد، زیرا دیگران برای این صحنه پول خرج کرده‌اند.

در حوزه اقتصادی برای تونس چه پیش خواهد آمد؟

قیس سعید با اینکه فرد مستقلی است در حال حاضر به‌دلیل اینکه با حزب النهضه به‌عنوان رقیبی قوی روبه‌رو است، ممکن است به غربی‌ها و عربستان و امارات بیشتر نزدیک شود، چراکه از نظر اقتصادی نیازمند به آن‌هاست. در حال حاضر کمک‌های مالی عربستان و امارات است که او را سرپا نگه داشته و در واقع با برگ صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی با تونس بازی می‌کند. مجامع بین‌المللی هم از طریق این اهرم و وام‌هایی که قبلاً داده شده او را به سمت خواسته‌های غرب هدایت می‌کنند.

آیا ممکن است سعید نیز مثل مصر که در یمن جبهه را خالی و به ضرر سعودی‌ها رفتار کرد از گرایش صرف به غرب و عربستان دوری کند؟

تونس با مصر بسیار متفاوت است. این کشور حدود ۱۲ میلیون نفر جمعیت دارد و مصر نزدیک به ۱۰۰ میلیون. در مقایسه، تونس کشوری کوچک است و نمی‌تواند نقش نظامی را در کشورهای دیگر و خارج از مرزها بپذیرد. در قضیه یمن هم تاکنون هیچ نقشی نداشته است. ولی ممکن است بخشی از سیاست‌های عربستان را اجرا کند. این خواسته‌ای است که سعودی‌ها و اماراتی‌ها از تونس دارند و علاقه‌مند هستند آنچه را آن‌ها دیکته می‌کنند انجام دهد! مثلاً روابط سعید با ایران بسیار خوب است و علیه اسرائیل سخن می‌گوید، ولی قطعاً سعودی‌ها از او خواهند خواست روابط خود را با ایران کاهش دهد و علیه اسرائیل موضع‌گیری نکند.

تونس در عرصه بین‌الملل و جهان اسلام چه نقشی می‌تواند داشته باشد و مشخصاً سرنوشت روابط این کشور با جمهوری اسلامی ایران و محورمقاومت چه چشم‌اندازی دارد؟

تونس در جهان اسلام موقعیت خوبی در اطراف مدیترانه دارد و باتوجه به اینکه صنعت گردشگری آن فعال است، کشور شناخته شده‌ای‌ است و در مقایسه با کشورهای کوچک خلیج فارس مثل امارات، قطر و کویت نقش مهم‌تری دارد. به‌خصوص که تونس با لیبی و الجزایر همسایه است. سیاست‌هایی که در تونس اجرا می‌شود می‌تواند بر این دو کشور تأثیر بگذارد. الجزایر و لیبی دو کشور پهناور نفتی هستند و از موقعیت‌های حساسی برخوردارند.

تونس نخستین کشوری است که بیداری اسلامی در آن اتفاق افتاد و نخستین کشوری است که موفق شد بیداری اسلامی را به‌سرانجام برساند و یک نظام دموکراسی روی کار آورد. از این نظر اگر در ادامه کار موفق باشد، می‌تواند یک الگوی موفق دموکراسی در جهان اسلام معرفی شود. اما این موضوعی است که عربستان و امارات و کشورهای پادشاهی از آن واهمه دارند و عربستانی‌ها به‌هیچ وجه علاقه‌مند نیستند تونس موفق باشد، چرا که ممکن است در کشور خودش هم برایش دردسر درست شود.

تونس می‌تواند نقش عنصر همگراساز را بازی کند، می‌تواند موجب وحدت میان کشورها شود و یک اتحاد به نفع کشورهای منطقه به‌وجود آورد. اما در کلان ماجرا و در سطح کشورهای بزرگی مثل عربستان، ایران و پاکستان و بنگلادش نتوانسته نقش‌آفرینی چندانی داشته باشد.

موساد و صهیونیست‌ها و سرویس‌های اطلاعاتی غرب چه اقدامی در قبال تونس انجام خواهند داد؟

اسرائیل یک برنامه کلی دارد تا در شمال آفریقا که شامل مصر و تونس می‌شود مانع قدرت‌گیری جریان‌های اسلامی شود و کوشش می‌کند زمینه فروپاشی حرکت‌های اسلامی را فراهم کند. صهیونیست‌ها به‌دنبال آن هستند در این کشورها دولت‌های قوی روی کار نباشد و مراقب‌اند مبادا قدرت نظامی کشورها افزایش یابد و به‌دست اسلام‌گراها بیفتد.

مثلاً در ماجرای لیبی صهیونیست‌ها نگران بودند قذافی از هواپیماها و موشک‌هایی که شرق در اختیارش گذاشته بود استفاده کند. از این رو ناتو را تشویق به بمباران این کشور کردند. البته تونس این توانایی را ندارد و آن‌ها هم از این نظر نگران نیستند ولی نگرانی اسرائیلی‌ها اسلام‌گرایان تونسی هستند که می‌توانند اخوان‌المسلمین را تقویت کنند.

نکته دیگر در تونس گرایش‌های شدید مردم علیه صهیونیست‌هاست. قیس سعید نیز با شعارهای ضدصهیونیستی روی کار آمد، بنابراین اسرائیلی‌ها می‌خواهند این گرایش ضدصهیونیستی مردم تونس را هم

تضعیف کنند.

برای جمع‌بندی اگر نکته‌ای مد نظرتان هست بفرمایید؟

این احتمال که النهضه دوباره بتواند روی کار بیاید و اینکه سعید را حذف کند، بسیار کم است. تبلیغات رسانه‌ای غرب و سعودی هم در وسعت زیاد علیه او در حال انجام است. البته حزب النهضه تونس قابل حذف نیست ولی در حال حاضر قدرتی هم ندارد. سعید رئیس جمهور قانونی است و علاوه بر کشورهای غربی، طرفدارانی از اتحادیه مهم مشاغل که متعلق به کارفرمایان است را در جبهه خود دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.