به گزارش قدس آنلاین، رضا اورنگ ادامه داد: وزیر اخیرا گفت برای تغییر مدیران عجلهای ندارد؛ این، حرف تازهای است و ای کاش قبلا این حرف را میزدند ولی به هر حال حتی با قبول ثبات باید اصلاحات لازم اعمال شود.
این منتقد پیشکسوت درباره معرفی گزینههای مختلف برای ریاست سینما بیان داشت: حتی قبل از انتخاب وزیر، نام گزینههایی برای ریاست سینما آمده بود تا شاید وزیر را در کار انجام شده قرار دهند. البته افرادی هم هستند که از نهادهای خاص به وزیر معرفی میشوند ولی درنهایت وزیر باید جسارت این را داشته باشد که بیواهمه از فشارها، یک گزینه سینمایی قابل قبول را در رأس سازمان قرار دهد.
امیرعباس صباغ مجری "سینمامعیار" پیرامون چگونگی حل مشکلات مبتلابه سینما با حضور رئیس تازه، پرسید و اینکه اساسا چرا مدیران تربیت شده برای سینما نداریم؟
اورنگ در پاسخ گفت: قبل از هر چیز، مدیر سینما باید مدیر باشد یعنی هم کاریزما داشته باشد و هم باهوش باشد که سره را از ناسره تشخیص دهد. مدیر سینمایی باید به سینما، اشراف داشته باشد و درعین حال پای تصمیمات درستش بایستد. مدیر تازه سینما باید با تمام اصناف سینما در ارتباط باشد و نه فقط با بخشی از سینما. مدیر تازه سینما باید مدیر تکتک اهالی سینما باشد و بتواند قواعدی را مصوب کند که مشکلات ادوار سینما را یک بار برای همیشه حل کند.
اورنگ ادامه داد: با اینکه در دانشگاهها، رشته مدیریت داریم و رشته مدیریت فرهنگی هم داریم ولی متاسفانه در این چهار دهه تقریبا هیچ گاه یک مدیر فرهنگی جامعالاطراف نداشتهایم. چرا؟ پس در دانشگاهها چه درس میدهیم؟
بابک محمدی منتقد سینما دیگر مهمان برنامه "سینمامعیار" درباره ویژگیهای یک مدیر اصلح سینمایی، اظهار داشت: تخصص به همراه توان مدیریتی میتواند ویژگیهای اصلی انتخاب مدیر باشد. مدیر تازه سینما باید آیندهنگر باشد و برنامهای مناسب برای خرج بودجه داشته باشد. مدیر تازه سینما باید تکلیف سانسور را مشخص کند و برای پروانههای صادره، اعتبار ایجاد کند.
بابک محمدی ادامه داد: برای بازگرداندن مخاطب به سینماها، رئیس دولتی سینما باید تا حد امکان دست از دخالت در تولید بردارد و اگر هم حمایتی میکند درجهت ارتباط بیشتر مخاطب با سینما باشد.
این منتقد درباره روشهای ارتقای سینما در دوران تازه گفت: باید تهیهکنندگان حرفهای داشته باشیم تا فیلم حرفهای تولید شود. در هالیوود زمانی بود که طلا و جواهرات خانوادگی را میفروختند و سرمایه تولید فیلم میکردند ولی در ایران، پول سینما را صرف خرید طلا و جواهر کردند یعنی پول دولتی را گرفتند و بخشی از آن را صرف تولیدات بیکیفیت کردند و مابقی را صرف بیزنسهایی غیرفرهنگی کردند.
این منتقد تاکید کرد: چرا بهترین فیلمبرداران سینمای ایران به پرورش کاکتوس روی آوردهاند؟ چرا بهترین مستندسازان ایرانی بیکارند؟ مدیر تازه سینما میتواند با تمرکز بر گونه مستند، یک سودآوری هنگفت برای سینمای ایران شکل دهد چون مستندهای خوبی با حداقل هزینه در ایران تولید میشود ولی متاسفانه در این چهار دهه بازاریابی واقعی برای آنها صورت نگرفته.
حامد مظفری روزنامهنگار باسابقه دیگر مهمان حاضر در سینمامعیار درباره برنامههای وزیر تازه ارشاد گفت: وزیر ارشاد در ریزبرنامههای سینمایی بر دو مورد چابکسازی و رسیدگی به معیشت تاکید کرده و همین دو مورد هم اگر پیگیری شود، میتواند اسباب خیر برای اهالی سینما باشد. چابکسازی در سینما یعنی تجمیع جشنوارههای بیفایده و تجمیع زیرمجموعههای کمفایده سازمان و امیدواریم وزیر تازه ارشاد بر تحقق این دو امر تاکید ورزد.
مظفری در چرایی تاخیر در معرفی رئیس تازه سینما گفت: به نظر میرسد تایید مدیرکلهای زیردست رئیس تازه سینما، زمانبر شده و همین موجب تاخیر در معرفی رئیس تازه سینماست؟! یعنی احتمالا گزینه اصلی سینما انتخاب شده و فقط تاییدیه نیروهای مدیریتی متبوع این مدیر است که زمانبر شده است.
این منتقد درباره اظهارات وزیر ارشاد مبنی بر عدم تعجیل در تغییر مدیران گفت: ایرادی ندارد که با همین مدیران فعلی کار کنند ولی در هر صورت باید از همین مدیران هم بخواهند که به سمت اجرای برنامههای تازه وزارتخانه بروند یعنی اگر بنا بر چابکسازی است، همین حالا و ازطریق مدیران فعلی، این چابکسازی را که یک شمهاش میتواند تعطیلی جشنوارههای بودجهخوار باشد ، انجام دهند نه اینکه همچنان فراخوان جشنوارههایی تازه را منتشر کنند تا مدیر بعدی سینما در عمل انجام شده قرار گیرد.
این روزنامهنگار درباره اولویتهای رئیس تازه سینما بیان داشت: باید تناقضات مدیران قبلی برطرف شود. اینکه جشنوارهای با وجود مخالفتهای بدنه سینما دوتکه شد و باز علیرغم درخواست بدنه سینما همچنان بر برگزاری جداگانه آن اصرار ورزیدند برمبنای کدام سبک مدیریتی است؟ اینکه کمکاریهای معیشتی در قبال اهالی سینما را به گردن نبود بودجه انداختند ولی مدام جشنوارههای پرهزینه برگزار کردند براساس کدام شاخه از علم مدیریت است؟ چرا در پیک کرونا، جشنوارههای دولتی پیدرپی برگزار شد ولی واکسیناسیون سینماگران را مدتها به تاخیر انداختند؟ اینها همه تناقضاتی است که رئیس تازه سینما باید در بدو امر، آنها را حل کند.
حامد مظفری با اشاره به فعالیت مثبت مدیران سینمایی اعتدال گفت: یکی از بهترین کارهای حسین انتظامی، استارت شفافسازی مالی در زیرمجموعههای سینمایی بود. مدیر جدید سینما باید شفافسازی مالی انتظامی را به تکامل برساند یعنی دقیقا مشخص شود مدیران بالادستی سینما در طول یک سال چه سهمی از بودجههای میلیاردی داشتهاند و به خاطر کدام عملکرد این دریافتی به آنها تعلق گرفته؟
این روزنامهنگار درباره لزوم بهبود معیشت سینماگران در دولت جدید گفت: در یک سال و نیم کرونایی اخیر، اوضاع معیشتی کل هنرمندان، متزلزلتر از قبل شد و در این بین صندوق هنر که متولی ارتقای معیشت اهالی هنر است خیلی سعی کرد با مانور بر روی توزیع هنرکارت ، از جبران بگوید ولی ای کاش به جای شوآف بر سر توزیع هنرکارت یک اعتبار معیشتی-درمانی کامل برای هنرکارت ایجاد میکردند. فارغ از گرفت و گیرهای توزیع هنرکارت، هنرکارت باید اعتبار داشته باشد و هنرمندان بتوانند به چشم یک کارت اعتباری درجه یک بدان بنگرند.
مظفری ادامه داد: الان اگر هنرمندی پول خرید ارزاق اولیهاش را نداشته باشد میتواند با نشان دادن هنرکارت، اقلام اولیه را تهیه کند؟ مطمئنا خیر! هنرکارت زمانی مفید است که بتواند امنیت معیشتی-درمانی لازم را برای هنرمندان ایجاد کند. امیدواریم که وزیر تازه ارشاد دور کارهای نمایشی اسلاف را خط بکشد و به سمت اعتباربخشی به هنرکارت برود و کاری کند که هم از جنبه معیشتی و هم جنبه درمانی، هنرکارت گرهگشا باشد.
نظر شما