به باور امیر ابیلی، منتقد سینمایی این فیلم با جزئیات فراوانش یک ظلم بزرگ در حق «ملت ایران» را نمایش میدهد، در واقع این فاجعه انسانی در دل جنگ را که حملهای به «مردم ایران» بود را به ظلم به «ملت کُرد» تقلیل میدهد و نگاهی قومیتی به ماجرا دارد. در ادامه هم مظلومیت «قوم کرد» را تا امروز ادامه میدهد و به صراحت به این تحلیل میرسد که وضعیت امروز کردهای ایران هیچ تفاوتی با رنجشان در آن حمله ندارد. در فیلم مهدویان از «دشمن» خبری نیست، بلکه در انتقادی غیرمنصفانه، قیاسی ضد ملی از یکی بودن جنایات صدام در سردشت با محرومیت امروز کردها دارد.
برگ برنده یک سریال برای یک فیلم
فیلم «درخت گردو» که قرار بود اوایل تابستان امسال و همزمان با «دینامیت» اکران شود پس از تغییرهای مکرر در تاریخ اکران، هفته پیش روی پرده سینماها رفت. آیا این فیلم در دوران کسادی سینماها، ممکن است عنوان یکی از پرفروش ترین فیلم های اکران شده در دوران کرونایی را به نام خود ثبت کند؟ رضا صائمی، منتقد سینمایی در این باره به خبرنگار ما میگوید: این فیلم در زمان اکرانش در جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت اما آنچه برای توفیق این فیلم در زمان اکران اهمیت دارد، پشتوانه تبلیغاتی خوبی است که سریال «زخم کاری» برای کارگردان «درخت گردو» به وجود میآورد. این روزها سریال «زخم کاری» بسیار دیده شده و مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است، این اتفاق میتواند در دیده شدن فیلم «درخت گردو» بسیار مؤثر باشد.
او با اشاره به ویژگی های این فیلم توضیح میدهد: در «درخت گردو» شاهد نقش آفرینی متفاوت پیمان معادی هستیم که بازی خوبی داشت، حتی نام مهران مدیری به عنوان یک بازیگر چهره در میان بازیگران فیلم میتواند بسیاری را به سینما بکشاند، اگرچه بازی مهران مدیری و انتخاب او برای این نقش بسیار بد بود.
روایت سینمایی از یک واقعیت تلخ
صائمی با اشاره با پیشینه ذهنی مخاطب از آثار قبلی مهدویان خاطرنشان میکند: شاید این پیشفرض وجود داشته باشد که مردم در این شرایط ترجیح میدهند فیلم کمدی ببیند ولی قصه «درخت گردو» یک تراژدی تلخ است، اما فروش گیشه در سالهای اخیر نشان داده که ژانر، معیار فروختن یا نفروختن فیلمها نیست و فیلم های اجتماعی و درام فروش خوبی داشتند مانند آثار سعید روستایی.
به باور او، با توجه به قصه فیلم، بازی های متفاوت و نام مهدویان، احتمال توفیق این فیلم در گیشه زیاد است.
این فیلم با وجود تلخی زیادی که دارد در شرایط فعلی که مرگ های ناشی از کرونا مردم را ماتمزده کرده است برای مخاطب بازدارنده نیست؟ صائمی توضیح میدهد: گاهی مخاطب به دنبال این است که یک خوراک فرهنگی-هنری متناسب با حالش را انتخاب کند و این ویژگی میتواند به نفع فروش فیلم باشد چون مخاطب، ارتباط بیشتری به لحاظ حسی با اثر برقرار میکند اما هیچ کدام از این عوامل به قدری که همزمانی اکران این فیلم با دیده شدن سریال «زخم کاری» و اسم مهدویان به عنوان کارگردان و بازیگرانی همچون پیمان معادی و مهران مدیری، در پرفروش شدن آن مؤثر است، نمی تواند اثرگذار باشد.
این منتقد سینمایی درباره ایراداتی که به ضعف قصه در این فیلم وارد بود، میگوید: بهنظرم «درخت گردو» بیش از اینکه داستانی باشد، مستند داستانی است. من جزو کسانی هستم که فیلم را دوست دارم، اگرچه نقدهایی هم به آن وارد است و انتخاب بازیگری همچون مهران مدیری براساس یک سازوکاری تجاری بوده و این بازیگر از ضعف های بزرگ فیلم به شمار میرود.
او با بیان اینکه نقدهایی به دیدگاه مهدویان در این فیلم وجود دارد که تکلیفش در روایت مشخص نیست و به لحاظ فکری معلوم نیست که به کدام سمت میرود، عنوان میکند: از این منظر، فیلمساز در کانون مناقشه قرار میگیرد نه فیلم. حتی اگر به لحاظ فکری با مهدویان همسو نباشیم اما او کارگردان کاربلدی است که فرم را میشناسد به همین دلیل مخاطبی که منتظر تماشای یک اثر سینمایی تأثیرگذار است، از این فیلم استقبال میکند چون اتفاق تاریخی بمباران شیمیایی سردشت برای مردم ایران مهم است.
به باور صائمی، دلیل ایراداتی که به قصه فیلم وارد است شاید روایت بد آن باشد و میگوید: اما نباید نقطه قوت فیلم که بازی متفاوت پیمان معادی است را نادیده گرفت. عدهای میگفتند که فیلمساز در سکانس هایی، وجه تراژیک اثر را بزرگنمایی کرده است، درحالیکه اینطور نیست و خود واقعیت و اتفاقی که رخ داده، آنقدر تلخ و تراژیک است که نیازی به بزرگنمایی نیست؛ مثلاً سکانس حمام کردن بچه ها توسط پدرشان واقعاً صحنه دردناکی است و این اتفاق واقعی برای یک خانواده در بمباران شیمیایی سردشت رخ داده است. وی یادآور میشود: اگر تلخی صحنه نسبت دراماتیک با موقعیت و منطق روانشناسی داشته باشد، درست و بجاست؛ چون کار سینما این است که به عواطف و احساسات مخاطب قلاب بیندازد.
جای اشتباه فیلمساز
رضا مافی، دیگر منتقد سینمایی با بیان اینکه مهدویان، قرائت جمهوری اسلامی و قرائت جبهه انقلاب را ندارد بلکه قرائت خاص خودش را نسبت به وقایع تاریخ معاصر ایران دارد به خبرنگار ما میگوید: او در فیلم «درخت گردو» این موضوع را اثبات میکند و زاویه متفاوتی به مقوله جنگ دارد. این فیلم چند دیالوگ صریح ضد ایرانی دارد. در سکانس پایانی که شخصیت اصلی در دادگاه لاهه صحبت میکند، میگوید جنگ را سران کشورها راه میاندازند و مردم آسیب میبینند. این جمله را در سکانس اول هم تکرار میکند.
وی با بیان اینکه روایتی که مهدویان از جنگ دارد، روایت منصفانه ای نیست، خاطرنشان میکند: اگرچه در این فیلم، جنایات سردشت به شکلی تأثربرانگیز به نمایش گذاشته میشود، ولی جایی که مهدویان ایستاده، جای درست و منصفانه ای نیست. من از تماشای «درخت گردو» متأثر شدم ولی روایت او را روایت عزتمندانه ای برای مردم ایران ندیدم.
به گفته او، مهدویان با ساخت «درخت گردو» نشان داد کارگردان خوبی است اما ایدئولوژی ندارد و مخالفخوان است؛ یعنی سعی میکند که مخالف خوانی کند، احساساتش در تصمیمگیریهایش دخیل است ضمن اینکه هوش خوبی در کارگردانی دارد به ویژه در ساخت آثار مرتبط با تاریخ معاصر اما مسیر فکری درستی را دنبال نمیکند.
نظر شما