تحولات لبنان و فلسطین

اگرچه نهاد شهرداری در اردبیل از سال ۱۳۰۳ تاسیس شده اما از آن زمان تا کنون همچنان در گیر و دار معضلات ابتدایی مدیریت شهری از جمله جمع‌آوری پسماند است.

فقدان مدیریت پسماند و سطل‌های متعفن اردبیل

به گزارش قدس آنلاین، مدیریت پسماند به مجموعه فعالیت‌ها و اقدام‌های لازم برای مدیریت زباله از زمان تولید تا دفع نهایی آن گفته می‌شود که شامل جمع‌آوری، انتقال، دفع زباله و نظارت بر اجرای قوانین مربوط به مدیریت پسماند در سطوح مختلف است.

پیشرفت‌های فناورانه که از یک سو موجب توسعه سریع و همین شرایط اجتناب‌ناپذیر مصرف‌گرایی و تولید زباله شده است؛ اما با توجه به محدودیت منابع طبیعی و نبود امکان خلاصی از شر حجم انبوهی از مواد زاید صنعتی، در پی راهکاری برای مدیریت مساله، نگرش‌ها از سطح زباله به پسماند و دفن و سوزاندن به مدیریت و بازتولید تغییر یافت.  

پیش‌تر در فقدان مطالعات علمی و ارائه راهکارهای عملی، زباله در همه نقاط جهان به یک صورت جمع‌آوری و در محلی از پیش تعیین شده، دفن یا سوزانده می‌شد که با تاسف همچنان در بیشتر نقاط کشور این شیوه منسوخ رواج دارد.

مدیریت پسماند که با رشدهای فناورانه می‌توانست حوزه‌ای درآمدزا باشد، امروزه به جای سوددهی در اکثر نقاط کشور از جمله استان اردبیل به یک معضل برای شهروندان و چالشی برای مسئولان امور شهری تبدیل شده و نقاط استقرار سطل‌های زباله را به محلی متعفن تبدیل کرده است.

گام‌هایی البته در این زمینه از سوی دولت‌های گوناگون برداشته شده است؛ از جمله اقدام‌ها می‌توان به طرح جامع مدیریت پسماند شهری، جداسازی زباله‌ها از مبدا و تولید انرژی از پسماند اشاره کرد که با تاسف تا کنون به طور کامل در کشور اجرا نشده است.

شرایط به جایی رسیده که بنابر اعلان مراجع ذی‌ربط، روزانه ۵۸ هزار تن زباله در نقاط مختلف کشور تولید می‌شود اما تنها بخش کوچکی از آن به مرحله بازیافت می‌رسد که در واقع مرحله نهایی چرخه مدیریت پسماند است.

امروزه کشورهای پیشرفته و برخی کشورهای در حال توسعه نزدیک به ۷۰ درصد زباله‌های تولیدی خود را بازیافت می‌کنند اما در ایران سهم زباله‌ها از بازیافت نزدیک به ۱۷ درصد است که البته بیشتر آن نیز به استان تهران مربوط می‌شود.

بر این اساس در گفتگویی با علیرضا دباغ عبداللهی، معاون خدمات شهری شهرداری اردبیل به بررسی زوایای مختلف موضوع مدیریت پسماند و نقش بخش‌های مختلف دولت و جامعه در این زمینه پرداخت.

 شهر اردبیل در سال‌های اخیر از نظر وسعت رشد قابل توجهی را تجربه کرده است؛ چه میزان از آن تحت پوشش است و خدمات تنظیفی شهرداری در چه قالبی و چگونه ارائه می‌شود؟

 مساحت معابر قابل رفت و روب در شهر اردبیل به هفت میلیون و ۶۵ هزار مترمربع می‌رسد و ۲ هزار و ۶۰۵ مخزن زباله در نقاط مختلف شهر وجود دارد که به طور تقریبی می‌توان گفت که به ازای هر سه‌هزار و ۴۰۰ مترمربع یک سطل مکانیزه جانمایی شده است.

همچنین نزدیک به ۶۰۰ نفر نیروی انسانی داریم که از طریق شرکت‌های پیمانکاری و با استفاده از ۵۰ دستگاه خودروی مخزن‌بردار اقدام به تنظیف شهر می‌کنند.

سرانه تولید زباله در کشور به ازای هر نفر ۶۰۰ گرم است و در اردبیل این میزان به ۶۶۰ گرم می‌رسد؛ در مجموع روزانه نزدیک به ۳۲۰ تا ۳۵۰ تن زباله در پنج منطقه شهرداری اردبیل تولید می‌شود که برخی اوقات از جمله دهه سوم اسفند و ایام نوروز به ۶۲۰ تا ۶۵۰ تن هم افزایش می‌یابد.

زباله‌ها پس از جمع‌آوری نخست به محل دفن موقت منتقل می‌شود و سپس از آنجا به محل دفن دائم انتقال می‌یابد.

گاه صحنه‌هایی مشاهده می‌شود و این پرسش را در اذهان متبادر می‌کند که آیا مسئولان امور شهری نظارتی بر نحوه فعالیت ماموران تنظیف و جمع‌آوری زباله دارند؟

در بحث زباله ۲ موضوع داریم که یکی تنظیف برای حفظ سیمای پاکیزه شهر و دیگری بحث بهره‌برداری از زباله پس از مرحله جمع‌آوری است.

فعالیت‌های مرتبط با بحث رفت و روب، تنظیف و جمع‌آوری زباله برون‌سپاری شده است و در حال حاضر شرکت‌های پیمانکاری در این زمینه فعالیت دارند؛ شهرداری نیز با سیستم خدمات شهری مناطق شامل معاونت خدمات شهری و مسئولان امور نواحی بر حسن اجرای کار نظارت می‌کنند و در صورت وجود مشکلی، از طریق پیمانکار موضوع را پیگیری می‌نمایند.

 گاه مشاهده می‌شود که برخی شهروندان در مورد جانمایی سطل‌های جمع‌آوری زباله گلایه دارند و در این مورد پرسش‌هایی را مطرح می‌کنند.

 معیار خاصی برای نقطه‌یابی سطل‌های زباله وجود ندارد، گاه مردم به دلیل قرار گرفتن سطل‌ها در مقابل خانه یا مغازه اعتراض می‌کنند اما به هر روی در یک معبر باید سطلی برای جمع‌آوری زباله‌ها جانمایی شود؛ اگر شهروندی به مساله نظافت سطل اعتراض داشته باشد، مورد توجه و بررسی قرار می‌گیرد و مساله‌ای قابل قبول است.

در این راستا نیز ماموری به محل فرستاده می‌شود تا بر تخلیه سطل و شست و شوی آن و پاک‌سازی زیر مخزن با آهک‌پاشی نظارت داشته باشد ولی اینکه مردم فکر کنند، نقطه‌یابی یا با غرض خاصی این اقدام صورت بگیرد، باید گفت که چنین نیست؛ چون به هر روی در یک معبر ممکن است خانه‌های مسکونی، واحدهای اداری یا تجاری و خدماتی وجود داشته باشند و با استناد صرف به چنین مساله‌ای نمی‌توان اقدامی صورت داد.

مخازن مطابق نیاز محله‌ها خریداری و در محل مورد نیاز جانمایی می شود اما استاندارد خاصی در این زمینه وجود ندارد.

 کمی در مورد نحوه جمع‌آوری و محل دفن زباله‌های شهر اردبیل توضیح دهید.

یک محل دفن موقت و یک محل دفن دائم زباله در اردبیل داریم؛ پس از جمع‌آوری زباله از سوی خودروهای مخزن‌بردار که هر یک حدود سه تن ظرفیت دارند، به محل دفن موقت رفته و پس از تخلیه دوباره به سطح شهر برمی‌گردند.

اگر قرار بود مستقیم به محل دفن دائم بروند، با توجه به فاصله بیش از ۲۵ کیلومتری باید تعداد خودروهای مخزن‌بردار افزایش می‌یافت؛ زیرا خودروهای کنونی قابلیت طی این مسیر را ندارند و از طرفی هم مساله زمان مطرح است.

مسیر رفت و برگشت خودروهای مخزن‌بردار از پیش مشخص است؛ وقتی خودرویی برای مثال در مسیر غربی یک معبر نسبت به جمع‌آوری زباله اقدام می‌کند و مخزنی در محور شرقی باشد، مجبور است دوباره یک مسیر رفت در محور شرقی هم بگذارد که این مسیر جدید هزینه اضافه به وجود می‌آورد که در نهایت باید از جیب خود مردم پرداخت شود.

از این رو محل‌هایی از پیش برای سطل‌های مکانیزه مشخص شده، و همچنین خودروهایی با ظرفیت بالاتر در نظر گرفته شده است که زباله‌ها را از محل موقت به محل دفن دائم حمل می‌کنند.

با وجود خدمات و فعالیت‌های شهرداری، در اوقات مختلف شبانه‌روز حجم انبوهی از زباله در جوی‌ها یا سطل‌های زباله در نقاط گوناگون شهر مشاهده می‌شود که سیمای نامناسبی از شهری گردشگرپذیری مانند اردبیل به نمایش می‌گذارد.

برخی مسائل و مشکلات در بحث تنظیف شهر وجود دارد که بخش زیادی از آن به طور مستقیم همکاری شهروندان بازمی‌گردد.

باید عادت کنیم که شهر ما خانه ماست؛ همه الان می‌دانند که جمع‌آوری زباله مخازن، بسته به شرایط معابر و منطقه از حدود ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه آغاز می‌شود تا سه بامداد ادامه می‌یابد.

خانواده‌ها اما به موضوع توجه ندارند و بسیاری افراد زباله را شب نگه می‌دارند و صبح هنگام رفتن به سر کار نسبت به رهاسازی زباله در محل اقدام می‌کنند؛ از این رو مخزنی که شب گذشته تخلیه شده بود، اول صبح دوباره پر می‌شود و تا شب که دوباره برای جمع‌آوری اقدام شود (تا ساعت ۲۱) به همان شرایط می‌ماند.

در این فاصله اتفاق‌های گوناگونی می‌افتد، از جمله اینکه در اثر گرما و تابش نور خورشید بوی تعفن به استشمام می‌رسد، شیرابه در محل جاری می‌شود و گاه پدیده زشت زباله‌گردی را هم موجب می‌شود.

مسئله‌ای که مورد اشاره قرار گرفت، تا چه حدی رواج دارد و چه میزان از جمعیت را شامل می‌شود؟

حدود ۸۰ درصد شهروندان رعایت نمی‌کنند و به این مسائل توجه ندارند، در نهایت هم شهرداری را محکوم می‌کنند یا در بحث زباله‌گردی که فیلم‌ها و تصاویرش گاه در فضای مجازی انتشار می‌یابد و عده ای طلبکارانه خواستار برخورد قهری حاکمیت می‌شوند.

اگر تمام زباله‌های موجود در مخازن بین ساعت ۲۱ تا سه بامداد به طور کامل جمع‌آوری شود و صبح روز بعد تا شب جز زباله‌های ضروری چیزی در مخازن نماند، دیگر شاهد بوی نامطبوع یا صحنه نازیبای تجمع و سرریز شدن زباله در محله‌ها نخواهیم بود و شهروندان نیز مشکلی با جانمایی مخازن نخواهد داشت.

برخی شهروندان گلایه دارند که ماموران تنظیف شهری گاه همه زباله‌ها را به طور کامل از محل جمع‌آوری نمی‌کنند.

شهروندان باید به این نکته توجه داشته باشند که مخازن موجود ویژه زباله است، نه نخاله‌های ساختمانی یا وسایل غیرقابل استفاده منزل مانند تخت و کمد.

یکی از علت‌هایی که شهروندان از این کار منع می‌شوند، این است که مخازن و خودروهای در اختیار شهرداری ویژه زباله‌های معمولی طراحی شده است؛ در حالی که سنگینی بیش از حد با وجود زباله‌های نامتعارف گاه حتی موجب وارد آمدن خسارت به مخزن یا خودرو می‌شود که تعمیر یا خرید و جایگزینی آنها مستلزم زمان و هزینه است.

این امر با تاسف به یک روند معمول تبدیل شده است و نزدیک به ۴۰ درصد مخازن با نخاله و سنگ پر می‌شود.

 در سایر کشورها با این مساله چه برخوردی صورت می‌گیرد؟

 زباله در کشورهای پیشرفته دارای ارزش است، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر بحث حفاظت از محیط زیست.

اما موضوع اصلی بحث جداسازی زباله در مبدا است که در دنیا امری جا افتاده است و به سود اقتصاد خانواده نیز هست؛ وقتی شیشه، پلاستیک و مقوا که بو و شیرابه ندارد با زباله تر مخلوط می‌شود، در مرحله نخست به اقتصاد خانواده ضربه وارد می‌کند.

هنگامی که جداسازی صورت گیرد، خانواده می‌تواند این پسماندهای قابل بازیافت را به سیستم تعریف شده از سوی شهرداری تحویل دهد یا به افرادی که به صورت شخصی در زمینه جمع‌آوری آنها اقدام می‌کنند، بفروشند.

هر شهروند می‌تواند از جمع‌آوری و فروش پسماندهای قابل بازیافت مانند ظرف‌های نوشابه، آب، آبمیوه، مواد شوینده، مقوا، کاغذ، شیشیه مربا و ترشی دست‌کم در ماه تا ۲ میلیون ریال درآمد داشته باشد و با آن بخشی از هزینه‌های خدماتی مانند قبوض آب، برق و گاز خانواده را تامین کند.

 زباله‌گردی معضل دیگری است که در چند سال اخیر در اردبیل نیز همپای کلان‌شهرها به شدت رواج یافته است و گاه افکار عمومی انگشت اتهام را در این زمینه به سوی شهرداری و حاکمیت نشانه می‌رود.

 همانطور که پیش‌تر اشاره شد، اگر مساله جداسازی زباله از مبدا به صورت کامل جا بیافتد، در این صورت در نهایت پسماند از درب منزل افراد جمع‌آوری می‌شود و دیگر شاهد این صحنه نخواهیم بود که عده‌ای تا کمر در مخازن خم شده و غصه غم‌انگیز زباله‌گردی را رقم بزنند.

این امر شان اجتماع را پایین می‌آورد، به وجهه شهر خدشه وارد می‌کند و شهروندانی را که از صبح تا شب در معابر رفت و آمد دارند نیز با دیدن صحنه‌های زباله گردی از نظر روحی متاثر می‌کند.

البته از نظر بهداشتی نیز زباله‌گردی کاری خطرناک است و می‌تواند به شیوع برخی بیماری‌ها منجر شود؛ اما اگر مردم به جداسازی دقت کنند، امکان نخواهد داشت که پسماند قابل بازیافت در مخازن یافت شود و در نهایت پس از مدتی اندک بحث زباله‌گردی هم جمع خواهد شد؛ به اقتصاد خانواده نیز کمک می‌شود، ضمن اینکه در بحث مدیریت پسماند هم به شهرداری کمک شایانی می‌کنند.

اما گاه حتی شاهد صحنه‌هایی بدتر هستیم، برای نمونه به جوی آب مقابل مغازه‌ها اگر توجه کنیم، برای مثال می‌بینیم که میوه‌فروش نسبت به رهاسازی زباله در جوی مقابل مغازه خود اقدام می‌کند و همین امر سوای زشتی سیمای محیط، در هنگام بارش ها موجب مسدود شدن مسیر و جاری شدن روان آب در سطح شهر می‌شود.

شاید چنین استدلال کنند که به هر روی این نهاد شهرداری است که در نهایت مسئولیت تنظیف شهر را برعهده دارد و بهای آن را نیز می‌پردازند.

 برای داشتن شهری زیبا باید همه شهروندان همکاری کنند اما وقتی این اتفاق نیافتد، شهرداری مجبور است برای پیمانکار طرف قرارداد کار اضافه‌ای تعریف کند؛ در حالی که همه هزینه‌های شهر و شهرداری تا ریال آخر از جیب همین شهروندان تامین می‌شود.

شهرداری یک نهاد عمومی خودگردان است و هر چقدر هزینه نگهداری و تنظیف شهر افزایش یابد، به همان میزان عوارض و مالیات پرداختی از سوی خود شهروندان در برهه‌های مختلف افزایش می‌یابد و در واقع شهر گرانتر از معمول اداره می‌شود.

اگر محله‌ای چند روز یا چند ماه آسفالت یا فضای سبز نداشته باشد، به هر روی موضوع ضرورت و اهمیت چندانی ندارد اما آیا می‌توان در محله‌ای زباله‌ها را چند روز یا چند ماه رها کرد؟ از این رو اولویت نخست تنظیف و رفت و روب شهر است.

در این شرایط اگر شهرداری برای مثال ۵۰ ریال به منظور تنظیف و ۲۰ ریال برای فضای سبز هزینه کند، به طور قطع شهر و خود مردم ضرر می‌کنند؛ اما اگر این روند معکوس شود، زمینه برای توسعه و اجرای طرح‌های دیگر بیشتر فراهم می‌شود.

بحث دیگر حرکت از دفن زباله به سمت مدیریت پسماند است؛ مجموعه مدیریتی شهرداری اردبیل برای تحقق موضوع در این سال‌ها چه گام‌هایی برداشته است؟

 پیش‌تر تلاش‌هایی در این زمینه صورت گرفت اما در نهایت به جایی نرسید؛ از جمله با یک سرمایه‌گذار برای ایجاد نیروگاه برق در محل دفن موقت رایزنی صورت گرفت و حتی قرار بود تا برای ترغیب وی، شهرداری اردبیل زباله‌های شهرهای اطراف را نیز خریداری و به کارخانه تحویل دهد.

اما با وجود امضای تفاهم اولیه و حتی پیش‌خرید خط تولید مورد نظر از یک کشور خارجی از سوی سرمایه‌گذار، با تاسف به دلیل مصوبه‌ای از سوی دولت مبنی بر کاهش قیمت خرید برق از بخش خصوصی، طرح برای سرمایه‌گذار از حیز انتفاع ساقط گشت و پیشقدم نشد.

شرکتی دیگر نیز در این زمینه پا پیش گذاشت که ادعا داشت، می‌تواند از زباله کربن جامد تولید کند؛ کار تا مراحلی هم پیش رفت اما سرمایه‌گذار در آخرین لحظه انصراف داد.

برای تولید سایر محصولات مانند کمپوست نیز که در سایر نقاط کشور واحدهایی به راه افتاده، برخی بسته به تجربه سرمایه‌گذار موفق هستند و برخی موفق نشده‌اند، اما برای اردبیل تا کنون سرمایه‌گذار بخش خصوصی در این زمینه قدم جلو نگذاشته است.

چندی پیش البته تفاهم‌نامه‌ای با قرارگاه خاتم الانبیاء به امضا رسید تا محل دفن دائم به صورت استاندارد درآید و نسبت به استحصال شیرابه و تصفیه آن اقدام شود که امیدواریم به‌زودی عملیاتی شود اما تا این لحظه، صدور فراخوان برای جذب سرمایه‌گذار و استفاده از زباله برای تولید ثروت در اردبیل موفق نبوده است.

با وجود همه مشکلاتی که شرح داده شد، از نظر جنابعالی به عنوان یک مسئول و کارشناس در شرایط کنونی راه چاره برای دست‌کم بهبود وضع موجود چیست؟ با توجه به اینکه بی‌توجهی به مساله مدیریت پسماند می‌تواند حتی تبعات زیست محیطی به دنبال داشته باشد.

خبر خوش این است که محل دفن دائم که از ۲۵ سال پیش جانمایی شده بود، از لحاظ موقعیت شرایط خوبی دارد و مشکل زیست محیطی ندارد؛ البته در یک سال گذشته بحث ساماندهی محل دفن زباله اتفاق افتاد و اکنون مورد تایید دستگاه ذی‌ربط است اما تلاش داریم تا شرایط را ارتقا دهیم.

اگرچه میزان و نوع زباله تولیدی در کشورهای مختلف با توجه به فرهنگ و سبک زندگی جوامع تا حدودی متفاوت باشد، و به تبع آن مسائل گوناگونی را موجب شود اما این امر ارتباطی به بحث مدیریت پسماند ندارد.

وقتی جداسازی در مبدا صورت نگیرد، حتی با وجود سیستم مدیریت پسماند، سرمایه‌گذار مجبور می‌شود در خط تولید یک واحد سورتینگ برای جداسازی راه‌اندازی کند که هم هزینه دارد و هم مشکلاتی دیگر ایجاد می‌کند.

چرا که بحث مدیریت پسماندهای خشک و تر متفاوت است؛ برای نمونه زباله‌های خشک در نهایت وارد چرخه بازیافت می‌شوند اما زباله‌های تر برای سایر تولیدات مانند کمپوست مورد استفاده قرار می‌گیرند.

آنچه که با وجود این شرایط در بحث تنظیف شهری قابلیت عملیاتی شدن دارد، رعایت سیمای پاکیزه شهر و جلوگیری از زباله‌گردی است که در گرو همکاری تک تک شهروندان می‌باشد؛ اصحاب رسانه و سیستم آموزشی استان و کشور در بحث فرهنگ‌سازی باید به جد و به صورت مستمر فعالیت داشته باشند.

اگر مشکل بخش نخست برطرف شود، سایر مشکلات تسهیل می‌شود و شهرداری را در مدیریت پسماند یک گام به پیش می‌برد؛ چرا که اکنون در بخش‌های مختلف مشکل داریم اما با رعایت جداسازی تکلیف از مردم ساقط می‌شود و می‌بایست دستگاه‌های متولی وارد عمل شوند که البته در شرایط موجود با وجود محدودیت‌ها ممکن است هر اقدامی عملی نباشد.

از سویی اجرای هر طرحی نیازمند نیرو، برنامه و سرمایه است در حالی که جداسازی از مبدا، خودداری شهروندان از ریختن زباله در معابر و جوی آب هیچ برنامه و بار مالی برای دستگاه‌های متولی و شهروندان ندارد.

منبع: ایرنا

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.