همزمان با آغاز به کار هفتاد و ششمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل از روز گذشته و همچنین برگزاری نشست سران کشورهای عضو در هفته آینده، بحثها و جنجالها بر سر بهرسمیت شناختن طالبان بهعنوان دولت قانونی افغانستان نیز بالا گرفته است. این احتمال وجود دارد که طالبان نمایندهای از سوی خود به این نشست معرفی کند تا جایگزین نماینده کنونی شود (نماینده کنونی از پذیرش دولت طالبان بهعنوان دولت قانونی امتناع کرده است). اما استقرار نماینده طالبان در سازمان ملل به این سادگیها نخواهد بود و نیاز به شناسایی رسمی دولت اعلام شده از سوی آنها در مجامع بینالمللی دارد. اما در مورد اینکه شناسایی رسمی مورد نظر چگونه حاصل میشود، باید گفت بر اساس قوانین و ساختار سازمان ملل، یک کمیته 9نفره متشکل از کشورهای عضو مجمع عمومی (البته با حضور ثابت کشورهایی چون آمریکا، چین و روسیه) هر ساله اعتبارنامه نمایندگان کشورهای عضو را مورد بررسی قرار داده و از طریق این سازوکار و در کنار آن نظر اعضای مجمع، نسبت به قانونی بودن حضور نماینده یک کشور تصمیمگیری میکنند. معمولاً چالش، زمانی شکل میگیرد که دولت مستقر و مورد پذیرش جامعه جهانی ساقط شده و نظام سیاسی و یا حتی یک کشور جدید جایگزین آن میشود. در این صورت تصمیمگیری در مورد شناسایی دولت جدید و نماینده آن، به این کمیته 9نفره و در مرحله بعد اعضای مجمع واگذار میشود. در حال حاضر و در مجمع عمومی امسال سه کشور میانمار، گینه و افغانستان در چنین شرایطی قرار گرفتهاند.
اما با وجود چنین ساختاری نمیتوان گفت این تنها مسیر شناسایی رسمی کشورها در عرصه بینالمللی است، چرا که نخست نوع مسیر شناسایی رسمی دولتها در ارکان مختلف سازمان ملل تا حد زیادی متفاوت است و نکته دوم و مهمتر اینکه چنین ساختاری و حتی ساختارهای مشابه آن در سازمان ملل، هیچ گونه الزامی برای کشورها ایجاد نمیکند و آنها میتوانند خود به تنهایی نسبت به شناسایی و برقراری روابط رسمی با یک کشور و دولت جدید اقدام کنند. وقتی هم که به تدریج بر تعداد کشورهای شناساییکننده یک دولت افزوده شده و یا دولتهای مؤثر و قدرتمندی در عرصه روابط بینالملل آن را بهرسمیت بشناسند، بهخودی خود زمینه حضور و رسمیت دولت جدید در مجامع عمومی و سازمان ملل هم فراهم خواهد شد. در مورد طالبان هم دقیقاً چنین شرایطی صدق میکند، چنانکه با وجود مخالفت صریح شورای امنیت سازمان ملل با امارت اسلامی طالبان در قطعنامه مارس 2022 و احتمال رد نمایندهشان از سوی کمیته اعتبارنامه سازمان ملل در اجلاس اخیر، باز هم میتوانند روی بهرسمیت شناختن مستقلانه و برقراری روابط دوجانبه با دیگر کشورها حساب باز کرده و آن را مقدمه حضور خود در اجلاسها و نشستهای آینده بینالمللی بدانند.
بنابراین و در چنین شرایطی درک موضع مستقلانه کشورها در چگونگی رسمیت یافتن نظام سیاسی و دولت طالبان در جامعه بینالملل اهمیتی فوقالعاده پیدا میکند. از این منظر شاید بتوان موضع کشورها در قبال طالبان را در چهار زیرمجموعه جای داد، هرچند مرزبندی و خطکشی دقیقی میان این مجموعهها نمیتوان ترسیم کرد و برخی کشورها ممکن است در مرزهای این مجموعهها قرار داشته و یا حرکتی سیال داشته باشند.
چهار جبهه خارجی و طالبان کنونی
مجموعه اول را میتوان شامل کشورهایی دانست که در حلقه ارتباطی نزدیک با طالبان قرار دارند و نه تنها مشکل بنیادی و مهمی با بهرسمیت شناختن این گروه ندارند، بلکه حاکمیت این گروه منافعی هم برای آنها بهارمغان میآورد. کشورهایی مثل چین، پاکستان و قطر در رأس این دسته قرار میگیرند و در کنار آنها به کشورهایی مثل ازبکستان و تاحدی ترکیه هم شاید بتوان اشاره کرد. باتوجه بهوزن چین در عرصه بینالملل، تأیید این کشور نقشی تعیینکننده برای طالبان دارد.
مجموعه دوم کشورهایی هستند که هر چند با طالبان روابط برقرار کردهاند، اما بنابر درگیری مستقیمشان با بحران افغانستان و ملاحظات سیاسی و امنیتی که دارند، شناسایی رسمی این گروه را تنها بنابر شرایطی خاص میپذیرند. روسیه، ایران، هند و کشورهای آسیای مرکزی در چنین موقعیتی قرار دارند.
مجموعه سوم شامل کشورهایی میشود که درگیری و یا ملاحظه امنیتی نزدیک و مستقیمی در قبال طالبان ندارند، اما بنابر برخی ملاحظات از جمله افکار عمومی داخلی و مواضع طالبان در قبال موضوعات خاص مثل زنان و اقلیتها، فعلاً از پذیرش طالبان امتناع دارند. کشورهای اروپایی مثل آلمان و فرانسه را میتوان در این دسته جای داد.
در نهایت گروه چهارمی نیز وجود دارد که رویکردهای دو پهلو و مبهمی را در قبال این موضوع در پیش گرفتهاند و مواضع آنها میتواند در حد دو سر طیف، یعنی شناسایی و روابط بسیار نزدیک با طالبان تا طرد و رد دائمی آنها جابهجا شود. آمریکا و انگلیس با توجه به روابط بعضاً پنهان و مرموزشان با طالبان از یکسو و رقابت و خصومتشان با چین و روسیه و ایران از سوی دیگر میتوانند چنین نقشی را ایفا کنند. کشورهایی چون عربستان و امارات هم تقریباً در موقعیتی مشابه قرار دارند و بر خلاف دور پیش، این بار منتظر جهتیابی مسیر بر اساس رویکرد طالبان هستند.
بدین ترتیب بهنظر میرسد رسمیت یافتن حکومت طالبان، بیش و پیش از آنکه در سازمان ملل تعیین شود، به چگونگی تعاملشان با این چهار گروه از کشورها ارتباط پیدا میکند؛ فرایندی که طولانی مدت و پرفراز و نشیب خواهد بود و حداقل به نتیجهای در نشست فعلی مجمع عمومی سازمان ملل منتهی نخواهد شد.
نظر شما