تحولات لبنان و فلسطین

از جلوه‌های بی‌نظیر عرض ارادت و احترام به ساحت قدسی امام رضا(ع) زبان لطیف و شیوای شعر است که با لطافت طبع و به زیبایی تمام، هم فضائل امام رئوف(ع) را به تصویر می‌کشد و هم کرامات و الطاف ایشان را بازگو می‌کند؛ بنابراین در طول تاریخ با جلوه‌های بی‌مثالی از این عرض ارادت در لسان شعر و شاعران روبه‌رو شده‌ایم که در خدمت به آن آستان قدس خوش درخشیده‌اند.

تجلی تمنا به محضر شاه خراسان

از این‌رو و به مناسبت فرا رسیدن ۲۷ شهریورماه، روز بزرگداشت زبان و ادب فارسی با دکتر اسماعیل آذر، استاد ادبیات و صاحب آثاری همچون «خورشید خراسان: تاریخ و جامع شعر حضرت امام رضا(ع)» و «شکوه عشق: تاریخ و شعر عاشورا» گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می‌شود.

در تاریخ شعر و ادب فارسی، شعر آیینی به‌ویژه شعر رضوی چه دیرینه‌ای دارد و با چه کیفیتی خلق شده است؟

بخشی از شعر و ادبیات فارسی به اشعار آیینی اختصاص دارد، نخستین کسی که در طول تاریخ زبان و ادب فارسی شعر آیینی سرود «کسایی مروزی» بود که آورد: «این دین هدی را به مثل دایره‌ای دان/ پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار»؛ در این شعر هم نام اعظم پیامبر(ص) را آورده و هم امیرمؤمنان امام علی(ع) را. پس از او، حکیم فردوسی شعری می‌سراید که در آن نام نبی و ولی مستتر است: «منم بنده اهل بیت نبی/ستاینده خاک پای وصی». فردوسی اینچنین خود را از مخلصان امیرمؤمنان امام علی(ع) معرفی می‌کند. اصولاً در زبان فارسی رسم بر این بود شاعران پس از تحمیدیه‌ها یعنی حمد و شکر خدای متعال، سراغ مدح اهل بیت(ع) می‌رفتند، برخی نیز به معراج رسول خدا(ص) پرداخته و معراج‌نامه‌هایی را سروده‌اند همچون نظامی گنجوی.

از نظر بسامد شعری در پرداخت به حضرات معصومین(ع) پس از پیامبر اکرم(ص)، پربسامدترین اشعار آیینی ما شعرهای عاشورایی است و پس از حضرت سیدالشهدا(ع) و عاشورای حسینی، به شعرهای مرتبط با مولای متقیان امام علی(ع) می‌رسیم و پس از آن حضرت(ع)، بسامدهای شعر آیینی به سوی امام رضا(ع) می‌رود.

شعرهای آیینی همچون اشعاری که درباره شاه خراسان حضرت ثامن‌الحجج(ع) سروده شده است، در کدام قالب شعری جای می‌گیرند و دلیل این اختصاص چیست؟

شخصاً اشعار آیینی و مذهبی را جزو غزل می‌دانم، چون غزل یک عاشق دارد و یک معشوق؛ در اشعار آیینی معشوق، پاکان و شخصیت‌های الهی قدسی هستند؛ برای مثال کسی که درباره امام حسین(ع) و امام رضا(ع) شعر می‌گوید آن حضرات(ع) را معشوق خود می‌داند؛ از این رو، شعر آیینی در ردیف غزل قرار می‌گیرد.نقطه ثقل و مرکز سرایش اشعار رضوی چیست؟ شاعران در بیان اشعار مرتبط با امام رضا(ع) بر چه وجه محتوایی و بیان و ترسیم چه جنس ارتباطی با حضرت شمس‌الشموس(ع) تمرکز دارند؟

در شعرهای مرتبط با امام رضا(ع) یک خط وجود دارد که بیشتر شاعران ریل‌گذاری واژگان خود را در آن خط انجام داده‌اند.

اگر در شعر عاشورایی تمرکز بر آب است، در شعر رضوی تمنا وجود دارد یعنی هر شاعری در سرودن شعر خود درباره حضرت ثامن‌الحجج(ع) خواسته و تمنایی دارد که آن را به حضرت(ع) عرضه می‌دارد.

 به عبارت دیگر، خوشه‌ای تداعی‌گر به نام تمنا و خواهش وجود دارد و هر کسی که گرفتار می‌شود رسم است سراغ امام رضا(ع) رفته و به آن ساحت قدسی عرض خواهش و تمنا می‌کند. یکی از زیباترین جلوه‌های این تمنا شعری است که «رهی معیری» سروده و شعری طولانی است. ظاهراً شاعر به گرهی برمی‌خورد که به هیچ وجه واشدنی نبوده است، در نیمه‌شبی با امام رضا(ع) راز و نیاز و به ساحت قدسی ایشان تمنا می‌کند تا این گره باز شود، در بامداد که بیدار می‌شود به او مژده می‌دهند گره برطرف و مشکلش حل شده است.

معیری در بخشی از این شعر طولانی می‌گوید: «پرتو این کوکب رخشان نگر

 کوکبه شاه خراسان نگر

 آینه غیب نما را ببین

 ترک خودی گو و خدا را ببین

 هر که بر او نورِ رضا تافته‌ست

 در دل خود، گنج رضا، یافته‌ست

 سایه شه، مایه خرسندی است

مُلک رضا مُلک رضامندی است

 کعبه کجا؟ طوف حریمش کجا؟

 نافه کجا، بوی نسیمش کجا؟

 خاک ز فیض قدمش، زر شده

 وز نفسش، نافه معطر شده

 من کی‌ام؟ از خیل غلامان او

دست طلب سوده به دامان او

 ذره سرگشته خورشید عشق

مرده، ولی زنده جاوید عشق

شاه خراسان را دربان منم

 خاک در شاه خراسان منم

 چون فلک آیین کهن ساز کرد

 شیوه نامردمی آغاز کرد

 چاره گر از چاره‌گری بازماند

طائر اندیشه ز پرواز ماند

 با تن رنجور و دل ناصبور

چاره از او خواستم از راه دور

 نیم شب، از طالع خندان من

صبح برآمد ز گریبان من

 رحمت شه، درد مرا چاره کرد

 زنده‌ام از لطف، دگرباره کرد

 باده باقی، به سبو یافتم

 وین همه از دولت او یافتم». این شعر به خوبی مفهوم و معنای تمنای شاعر به حضرت رضا(ع) و گره‌گشایی ایشان را می‌رساند.

در کنار تمنا و عرض خواهش و حاجات، چه خوشه‌های تداعی‌گر دیگری در اشعار رضوی وجود دارد که می‌تواند به شناخت امام رضا(ع) و آشنایی با کرامات ایشان کمک کند؟

باید توجه داشت در اشعار آیینی از جمله شعر رضوی توجه شاعر بیشتر بر صفات آن شخصیت‌های قدسی است. برای مثال در شعر پربسامد عاشورایی بیشتر به زخم‌های بدن مطهر سیدالشهدا(ع) پرداخته شده که بسیار زیباست و کمتر سراغ مضامین و مفاهیم و اندیشه‌های امام(ع) رفته‌اند. از شاعر نمی‌توان انتظار مورخ بودن داشت اشارات تاریخی او در چارچوب اندیشه‌های تاریخی‌اش است و بین او و مورخ فاصله وجود دارد، بنابراین توصیه می‌شود اگر شاعران می‌خواهند در حوزه‌ تاریخ هم اشاراتی داشته باشند باید دست‌کم آن قسمت از تاریخ را مطالعه کرده باشند.

در شعر رضوی خوشه‌های تداعی‌گر اعم از پنجره فولاد، حرم، گنبد و صدها نکته دیگر وجود دارد، اما همان‌طور که بیان شد غلبه با خواهش و تمناست. خوشه تداعی‌گر یعنی واژه یا واژگانی که ما را به اصل موضوع راهنمایی می‌کنند. برای مثال در شعر عاشورایی خیمه، خون و آب این خوشه را تشکیل می‌دهند و در شعرهای امام رضایی، کبوتر، ضریح، پنجره فولاد و آهو خوشه تداعی‌گر هستند.

 زائران امام رضا(ع) دست تمنا به سوی حضرت(ع) دارند و گره‌های کور زندگی را به محضر ایشان برای گره‌گشایی عرضه می‌کنند. خدا در قرآن می‌فرماید: ما انسان را در رنج خلق کردیم. آدمی برای رهایی از این رنج به قدیسان عالم در مشهد، کربلا و... پناه می‌برد و این همان چیزی است که در شعر رضوی بیشترین جلوه را به خود اختصاص داده است.

وضعیت شعر رضوی از نظر کمیت و کیفیت، تعدد و محتوا پس از پیروزی انقلاب اسلامی چگونه بوده است؟ آیا فضای ایجادشده توسط انقلاب به رشد این شعر کمک کرده است؟

در شعر و ادب فارسی هر چه به طرف معاصر پیش می‌آییم بسامد شعر رضوی بیشتر می‌شود، امروز اگر اشعار رضوی را جمع کنیم به هیچ وجه با پیش از پیروزی انقلاب قابل مقایسه نیست، به گونه‌ای که اشعار رضوی در ۴۰ سال گذشته با همه اشعار سروده شده در طول تاریخ برابری می‌کند. در این میان نباید از اشعار مرحومان قیصر امین‌پور و حسن حسینی غافل شویم. به طور کلی در میان شعرای معاصر در حوزه شعر آیینی و رضوی چهره‌های خوش‌ذوق بسیار هستند که حق مطلب را ادا کرده‌اند.در میان شاعران معاصر (البته وجه شاعری او چندان مشهور نیست) مرحوم استاد بدیع‌الزمان فروزانفر به‌تبع گذشتگان درباره امام رضا(ع) شعری سروده و به خوبی مکانیت را در آن رعایت کرده است. ابیاتی از این شعر را برایتان می‌خوانم: «باغ رضوان است اینجا، یا خراسان است اینجا؟

 هیچ مشکل نیست در ره، کار آسان است اینجا

 کعبه است این یا خراسان؟ یا بهشت عدن و رضوان؟

هست نعمت، نیست نقمت، روح و ریحان است اینجا

 بحر بی‌پایان رحمت، موج در موج است اینک

 ذات حق اندر تجلی، عرش رحمان است اینجا

 آمده فوج ملائک از برای خاشه‌روبی

کز ملک والاتر آمد، آنک دربان است اینجا

 مشهد فرزند موسی، آن خداوند دل و دین

واله از انوار ذاتش ‌پور عمران است اینجا... مرد شو، ثابت قدم شو، در وفا صاحب علم شو

 شیر یزدان است اینجا، شاه مردان است اینجا

 گر تن بیمار داری ور دل رنجور، پیش‌آ

درد دنیا را و دین را، جمله درمان است اینجا». ظاهراً این شعر در خراسان سروده شده و مکانیت در شعر به زیبایی آورده شده است.

باوجود این رشد و توسعه کمی و کیفی‌ای که شعر رضوی در عمر بابرکت انقلاب اسلامی داشته چه الزامات و بایدهای دیگری وجود دارد که باید در شعر رضوی اعمال و رعایت شود؟

اندیشه‌ها را نباید از نظر دور نگاه داریم؛ امام رضا(ع) به عنوان عالم آل‌رسول(ع) اندیشه‌های بسیار بلندی دارند، چنان که تاریخ درباره ایشان می‌نویسد از نظر دانش، روابط اجتماعی، در حوزه سیاست، دیگر ابعاد و نظرگاه‌ها سرآمد عصر و زمان خویش و شهره آفاق بوده‌اند.

 از این رو، ضرورت دارد در کنار بیان اوصاف و کرامات آن حضرت(ع) در شعر، از بیان اندیشه‌های ایشان نیز غافل نشویم. خوب است آستان قدس رضوی یک گروه محقق اصیل در این باره تشکیل دهد تا ۵۰ یا ۱۰۰ نکته از اندیشه‌های امام رضا(ع) را وجه غزل قرار دهند و درباره آن‌ها شعر سروده شود.

 برای مثال امام حسین(ع) می‌فرمایند: خداوند کارهای بزرگ را دوست دارد (حقارت‌ها را دوست ندارد و نمی‌پسندد) این می‌تواند مأخذی مهم برای سرودن یک مثنوی فاخر در شاعر باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.