۱.وقتی اسمی از هند بر زبان جاری میشود، بیش و پیش از همه، اروپاییها براق میشوند. دسترسی به شبهقاره را شاید بتوان پرتنشترین موضوعی دانست که در طول تاریخ جدید غرب، غربیها از سر گذراندهاند. ویژگیهای سوقالجیشی، دسترسی به جمعیت کار و حتی ارزانقیمت، منابع بیشمار معدنی، مزارع همیشه سرسبز انواع مواد خام کشاورزی و غذایی و از همه مهمتر دسترسی دریایی منحصر بهفرد این شبهقاره به سراسر آسیا؛ همه این ویژگیها سبب شده درطول ۳۰۰ سال گذشته، کشورهای غربی بر سر سلطه بر این بخش از جهان در نزاع باشند.
۲.گرانت واتسن در کتاب خود (تاریخ ایران در دوره قاجاریه) مینویسد: زمانی که ناپلئون قصد حمله به هندوستان را داشت، هیئتی را به سرپرستی ژنرال گاردان بهدربار فتحعلیشاه قاجار فرستاد تا راه عبور از ایران را برای خود باز کند... در همان هنگام، سفیر دیگری (سرهارفورد جونز) مستقیماً از دربار انگلیس به ایران فرستاده شد... سر هارفورد توانست بهپایتخت برود و عهدنامهای (عهدنامه مجمل) با حکومت ایران امضا کند که بهموجب آن، ایران انصراف خود را از اتحاد با فرانسه اعلام و حتی ژنرال گاردان را به درخواست سفیر جدید انگلیس از ایران اخراج کرد.
۳.اگرچه بیش از ۲۰۰ سال از مواجهه تیروطایفه ملکه و ژنرال امپراتور بناپارت گذشته است، اما کمتر کسی میتواند ادعا کند این دعوا پایان پذیرفته است. این درست است که کشورهای اروپایی مدتی انگلیس را در اتحادیه اروپا مدیریت کردند اما با جداشدن لندن از اتحادیه، حالا ملکه راحتتر میتواند نوادههای امپراتورهای آلمان و فرانسه را دور بزند و با فرزند معنوی خودش که همان آمریکاست، برای آینده جهان نقشه بکشد.
۴.هنوز پنج سال هم از جدایی انگلیس از اتحادیه نگذشته که استعمار پیر اولین رکب را به فرانسویها و دیگر اروپاییها زد؛ لندن بههمراه آمریکا و استرالیا، تفاهمنامهای جدید برای تسلط تسلیحاتی بر اقیانوس هند و دریای آرام امضا کردند و نخسین تلفات این تفاهمنامه، فرانسه بود. در نتیجه این تفاهمنامه، استرالیا قرارداد سنگین تسلیحاتیاش با فرانسه را لغو و آمریکا را جایگزین کرد.
۵.در نتیجه این اتفاق، پاریس سفرای خود را از واشنگتن و کانبرا فراخواند. ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه هم از وجود یک بحران جدی خبر داده و گفته است: شرایط موجود بر تعریف راهبرد دفاعی ناتو سنگینی خواهد کرد. او در ادامه در پاسخ به این پرسش که «چرا سفیرشان از لندن را فراخوان ندادهاند؟» فقط یک جمله گفت: «احتیاجی به این کار نبود. ما با فرصتطلبی (اپورتونیسم) دائمی آنها آشناییم».
نظر شما