سفیر اسبق ایران در چین اعلام رسمی پیوستن جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری شانگهای که روز جمعه و پس از یک دوره ۱۶ ساله (ایران از سال ۲۰۰۵ پیگیر پیوستن به این سازمان بود) محقق شد از ابعاد مختلف مهم بوده و مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته است. فارغ از همه دستاوردهای سیاسی و اقتصادی که این گام برای کشورمان به همراه خواهد داشت، تأثیر جانبی آن بر بیاثر شدن هرچه بیشتر تحریمهای غربی است؛ موضوعی که نمی توان از آن غفلت کرد.
آنچه در این زمینه مهم است سیاست نگاه به شرق است که در دولت رئیسی در دستور کار قرار گرفته و در صورت ادامه این روند میتواند راهگریزی بر حل مشکلات کشورمان باشد. حال سکان هدایت کشور به سمتی چرخیده که میتواند غرب را در مورد نوع رویکردشان در قبال جمهوری اسلامی تحت فشار قرار دهد. حقیقت این است که آمریکا و اروپا به شدت از گرایش جمهوری اسلامی در حرکت به سوی روسیه و چین نگران است و اگر احساس کنند این روند میتواند تفاوت فاحش ژئوپلتیک ایجاد کند، حتی برای راضی کردن و مهار ایران ممکن است در سیاستهای خود تجدید نظر کرده و تحریمها را بهطور سوری کاهش دهند.
نکته دیگر آن است که در موضوع عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای آنچه اتفاق افتاده این بود که جمهوری اسلامی وارد سازمانی بیناللملی شد که از پرستیژ بالایی برخوردار است. اصلاً نفس پیوستن به چنین پیمانی آن هم در شرایطی که تهران تحت شدیدترین تحریمهای غربی قرار دارد در بالا بردن شخصیت جهانی کشورمان اثرگذار است. جمهوری اسلامی عضویت در سازمانهای مختلفی از جمله سازمان کنفرانس اسلامی، اکو و غیرمتعهد ها را در کارنامه دارد. این نهاد ها هر کدام از جنبهای مهم هستند، ولی شانگهای به سبب وسعت سرزمین، میزان جمعیت و منابع و امکانات کشورهای عضو، فرصت ها و ظرفیتهای بسیار بیشتری پیش روی سیاست خارجی و اقتصاد ما قرار میدهد. از سوی دیگر از آنجا که شانگهای توسط روسیه و چین مدیریت میشود و آنها هم علاقهمند در به چالش کشیدن نظم مورد نظر لیبرالیسم غرب هستند، این موضوع برای ما هم مهم است. همه این مسائل، در کنار توافقات دوجانبه احتمالی تهران با اعضا و بهویژه چین که از آن به اقتصاد برتر در دهههای آینده نام برده میشود و همچنین روسیه، میتواند وزن منطقهای و جهانی ایران را بالا برده و تحریمهای غربی را بیش از پیش بیاثر سازد.
نظر شما