یاد پاییزها و زمستانهای استخوان خردکن دوران راهنمایی و دبیرستان افتادهام با آن تلویزیونهای 14 اینچ جان سخت پارس، توشیبا و درنهایت 24 اینچ رنگی سونی که در خانهها و مغازهها روشن بود تا بازی معدود لژیونرهایمان را در آلمان و یونان و اتریش ببینیم.از فریادها و گرمای شور و شعف ما شیشه پنجرهها بخار میگرفت. هر جایی بودیم خودمان را میرساندیم تا حداقل در اخبار ورزشی هم شده گلهای دایی ، خداداد ، باقری و مهدوی کیا را تماشا کنیم. اولین گلهای وجدآورمان به میلان و چلسی را دایی زد. خداداد و کریمی هم در آلمان خوب به غولها گل میزدند، اما گلزنی در چمپیونزلیگ عشق دیگری داشت. یادم هست گل دایی به میلان را که با عبور از مالدینی زد یا گلش به چلسی که لبوف را محو کرد تا مدتها نقل محافل بود و مایه غرور. خدا رحمت کند میناوند را که در لباس اشتروم گراتس وقتی مقابل منچستر و بکام به میدان رفت قند در دلمان آب میشد.خودش تا سالها از آن دوئل با بکام صدها خاطره ساخت و تعریف کرد. آن صحنههای به یادماندنی و آن غرورها البته که با فاصله زمانی زیادی جلا میخورد. شاید فصلی یک بار یا درنهایت دوبار ایرانیها از این آتش بازیها در اروپا داشتند و تمام.
اما الان داستان برای مان متفاوت است. با نسلی که در فوتبال ما به صورت خودجوش ظهور و بروز کرد، حالا پای تلویزیونهای 50 – 60 اینچ اندرویدمان شبها لم میدهیم و برای گلزنی ستارههای ایرانی به غولهای اروپایی لحظهشماری میکنیم.حتی صبحها که چشم باز میکنیم یک راست به فضای مجازی میرویم و دائم دنبال گیف گلزنیهای ستارههایمان میگردیم و عکسهای شب قبل را مرور میکنیم. یک هفته طارمی، یک هفته سردار، یک هفته قدوس و همینطور بروید تا گلزنی قلیزاده و زاهدی .حالا مقابل یووه و چلسی و میلان و حتی لیورپول فقط از ایرانیها گل میخواهیم و بس. در واقع خود تیمهای بزرگ اروپا هم حالا از نام مهاجمان ایرانی هراس دارند و نیک میدانند غفلت کنند تاوان بدی باید به ایرانیها پس دهند. این را میتوانید از بانوی پیر ایتالیا بپرسید.
سردار آزمون به عنوان سومین بازیکن ایرانی تاریخ موفق به گشودن دروازه یوونتوس شد. مهدوی کیا 21 سال پیش با پیراهن هامبورگ موفق به گلزنی مقابل یووه شده بود و مهدی طارمی به عنوان دومین بازیکن ایرانی، در فصل قبل لیگ قهرمانان اروپا به یوونتوس گل زد. فاصله گلزنی سومین ایرانی مقابل تیم ایتالیایی اما کوتاه بود و سردار چند ماه پس از گل طارمی به یووه، دروازه شزنی را باز کرد. اگر روزگاری کره ایها و ژاپنیها با تک ستاره هایشان در جهان فوتبال خودنمایی میکردند، حالا این ما هستیم که هر هفته در آسیا از هنرنمایی بازیکنانمان گزارشها و خبرهای جذاب پخش میشود. نتیجه اینکه با این نسل سرفراز و گلزن اگر در مرحله نهایی جام جهانی در قطر از گروهمان صعود نکنیم به خودمان جفا کرده ایم، وگرنه که رسیدن به قطر واقعاً دیگر هنر خاصی نیست.
نظر شما