تحولات منطقه

علی دهکردی از بازی در تئاتری به کارگردانی داوود رشیدی تا حضور در نقش اصلی فیلم «از کرخه تا راین» درباره تجربیاتش در عرصه بازیگری صحبت کرده است.

حاتمی‌کیا برای تولید «از کرخه تا راین» از جان مایه گذاشت
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، به نقل از روابط عمومی موزه سینما، علی دهکردی با بیان اینکه سال ۶۳ در شهرکرد دیپلم گرفته است، گفت: از دوران دبیرستان وارد گروه تئاتر شهرکرد شدم و شروع قطاری بود که من را در بازیگری تا به امروز به اینجا آورد. همان سال کنکور شرکت کردم که اولین دوره بعد از انقلاب فرهنگی بود و در دانشگاه هنرهای زیبا رشته تئاتر قبول شدم.

وی با بیان اینکه صفر درس تئاتر را با حمید سمندریان شروع کرده است، افزود: او بی‌تردید تاثیرگذارترین معلم برای من و هر فردی که با او کار کرده است، بود. همانطور که درباره چخوف و استانیسلاوسکی حرف می‌زنیم که برای ما افسانه‌ای هستند، مطمئن هستم روزی نسل‌های آینده درباره زنده یاد سمندریان هم به همین شکل یاد می کنند و بزرگترین حسرتشان این خواهد بود که ای کاش شاگرد این هنرمند بزرگ بودند.

دهکردی درباره فعالیت‌های تئاتری خود خاطرنشان کرد: یادم می‌آید تئاتری بنام ریچارد سوم را به کارگردانی زنده یاد داوود رشیدی بازی کردم که از اتفاقات مهم زندگی‌ام بود البته اجرای این تئاتر به نظرم اتفاق ملی بود زیرا داستانی از شکسپیر توسط هنرمندی سرشناس در پایتخت روی صحنه رفت و من هم این افتخار را داشتم که از بازیگران آن نمایش باشم. همچنین این شانس را داشتم که هر روز بازی سعید پورصمیمی را از نزدیک ببینم و با او همبازی باشم و این‌ها را اتفاقات مهم در زندگی کاری‌ام می‌دانم.

وی با بیان اینکه کار حرفه‌اش به مفهوم مطلق «مهر و ماه» بوده است، گفت: بهرام دهقانی تدوینگر برجسته کشور دوست حمید لبخنده بود که یک تئاتر از من در دانشگاه دیده بود و وقتی لبخنده خصوصیات نقش مورد نظرش را می‌گوید دهقانی یاد بازی من در تئاتر می‌افتد و من برای آن نقش انتخاب می‌شوم. همیشه به بهرام دهقانی می‌گویم شما کاشف من در بازیگری هستید.

دهکردی درباره ایفای نقش‌های تاریخی خود نیز افزود : برایم شانس بزرگی بود تا نقش شخصیت‌هایی که ما نمی‌شناختیم و ندیده بودیم مثل: شیخ مفید، شاه عباس، پدر مولانا و یا شخصیت‌های معاصر همچون شهید دوران و آیت الله طالقانی که هم برای من و هم برای خیلی از هم نسل‌های من از محبوب‌ترین شخصیت‌های تاریخ معاصر بودند را بازی کنم.

وی با بیان اینکه همه شخصیت‌هایی که بازی است را دوست دارد، افزود. من از نزدیک شهید دوران را نمی‌شناختم و فقط اسم او را شنیده بودم اما وقتی کتابی که شامل تحقیقات کارگردان درباره این شهید بود را خواندم و یا با هم دوره‌ای های او صحبت کردم، متوجه شدم چقدر این شخصیت بی‌نظیر بوده و در فیلم تنها به بخش کوچکی از شخصیت پروازی او پرداخته شده است.

دهکردی همچنین خاطرنشان کرد: زمانی پای خاطرات استادانی همچون علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، داوود رشیدی وعزت الله انتظامی می‌نشستم برایم جالب بود که چطور این اساتید با جایگاهی که از نظر اعتباری و سنی داشتند همیشه در مصاحبه هایشان می‌گفتند باعث افتخارشان بوده که در فیلمی بازی کرده‌اند و امروز خودم قدم به قدم تجربه می‌کنم و معتقدم ما با هر کارگردانی که کار می‌کنیم دنیای جدیدی برای ما باز می‌شود و شروع به تجربه اندوختن می‌کنیم.

وی درباره همکاری خود با کیانوش عیاری نیز گفت: آقای عیاری از معدود کارگردان‌هایی است که شناخت خیلی صحیحی از بازیگری دارد و معجره عیاری این است که هر بازیگری در فیلم های او حضور دارد بهتر بازی اش را ایفا کرده است زیرا او صحیح بازی کردن را به معنای واقعی از بازیگر انتظار دارد.

دهکردی درباره نقش‌هایی که ایفا کرده است، بیان داشت: «روز شیطان» را خیلی دوست دارم همچنین نقشم در «شاه عباس» زیرا باعث شد در یک دانشگاهی بنام علی نصیریان شرکت کنم و بخش عمده‌ای از کارم با او بود.

وی با اشاره به اینکه قرار بود در فیلم «سرب» حضور داشته باشد، توضیح داد: قرار بود نقش امین تارخ را در این فیلم بازی کنم اما در نهایت قرار شد یک بازیگر باتجربه به جای یک بازیگر تازه کار حضور داشته باشد البته یکبار دیگر هم قرار بود در فیلم ضیافت حضور داشته باشم اما در آنجا هم از نظر زمان شانس نیاوردم با مسعود کیمیایی کار کنم زیرا سر کار دیگری بودم.

دهکردی درباره حضورش در فیلم «از کرخه تا راین» نیز، گفت: یکی از کسانی که در هنرهای زیبا باهم دوست شده بودیم و درکنار هم رفاقت پیشه گرفتیم، بهرام عظیم پور بود که امروز خودش یک کارگردان خوب محسوب می‌شود. او در تولید فیلم، دستیار ابراهیم حاتمی کیا بود که من و صادق صفایی توسط او برای حضور در فیلم معرفی شدیم. با صادق صفایی هم‌کلاس و هم‌خانه بودیم که بعد از جلسات، گفتگوها و تست‌ها انتخاب و بعد وارد تمرین‌ها و گفتگوهای جدی تر شدیم.

وی در خصوص آشنایی اش با ابراهیم حاتمی کیا، گفت: حاتمی کیا را می‌شناختم او در هنرهای زیبا قبول شده بود اما برای تحصیل در رشته سینما به دانشگاه هنر رفت. فیلم‌هایش را دیده بودم؛ دیده بان، مهاجر و وصل نیکان را دوست داشتم.

دهکردی درباره همکاری خود با هما روستا در فیلم از کرخه تا راین نیز ادامه داد : با زنده یاد هما روستا از قبل در تئاتر تجربه همکاری داشتم و با او آشنا بودم و معتقدم در بین ما بهترین انتخاب او بود چون شخصیت فرهنگی و هنری کشور بود، با تجربه بود و مسلط برروی زبان آلمانی و فرهنگ ایرانی که در کشور دیگر زندگی کرده را می‌دانست.

وی خاطرنشان کرد: یادم می‌آید برای طبیعی‌تر شدن نقشم در فیلم خیلی وقت‌ها عینک آفتابی می‌زدم و زیر آن یک پارچه سفید می گذاشتم و چند دقیقه مثل یک نابینا راه می‌رفتم و از در ایستگاه اتوبوس تا خانه با چشمهای بسته تمرین می‌کردم.

دهکردی در پایان بیان داشت: در «از کرخه تا راین» شاهد بودم که حاتمی کیا واقعا تکه‌های جان، قلب و روحش را برای تولید فیلم گذاشت و مهره مهم و بزرگ ساخته شدن فیلم زنده یاد سیف الله داد بود که مدیریت کل پروژه در آلمان را برعهده داشت و چون مسلط به زبان انگلیسی بود به شکل میدانی پروژه را مدیریت می‌کرد.

گفتنی است، موزه سینمای ایران به عنوان مجموعه ای فرهنگی و تاریخی که روایتگر سیر تاریخ و تحولات سینمای ایران است خود را موظف می داند نظرات و دیدگاه‌های سینماگران باتجربه و پیشکسوت را جمع آوری کرده تا نسل‌های آینده با نگاه و مسیر زندگی و نحوه خلق وشکل گیری آثار هنرمندان و صاحب نظران هنر سینما آشنا شوند.

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.