به گزارش قدس آنلاین، ضرب المثلی قدیمی است که می گوید «دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را»، حال این ضرب المثل با انتشار یک ویدئو در فضای مجازی که نشان دهنده فروش نخل های خشک شده توسط کشاورزان روستای رودفاریاب بخش ارم شهرستان دشتستان در استان بوشهراست و در نهایت به کشورهای عربی صادر می شود، برای مخاطب زنده می شود.
اما داستان به اینجا ختم نمی شود، کشاورزان در گفت و گویی که با خبرنگار صدا و سیما داشتند به این نکته اشاره کردند که بارها از جهاد کشاورزی درخواست کرده اند که برای این منطقه و آبیاری نخل ها، چاره ای بیاندیشند و منبع آبی را در این بخش فعال کنند، آنها همچنین گفته اند دستشان خالی است و مجبورند نخل ها را بفروشند تا مسایل اقتصادی زندگی خود را بگذرانند.
ضرب المثل اشاره شده در ابتدای گزارش زمانی برای مخاطب زنده می شود که معاون بهبود تولیدات گیاهی جهاد کشاورزی بوشهر گفته، از ابتدای سال ۹۷ تاکنون دقیقا ۳ هزار و ۷۴۷ اصله نخل از استان بوشهر به کشور قطر صادر شده، او آماز خود را با این موضوع ادامه داده که قطری ها از این نخل ها برای توسعه فضای سبز مربوط به جام جهانی استفاده می کنند!
این مقام مسئول به نکته عجیب تری هم اشاره کرده و گفته، ما معتقدیم که اساسا جام جهانی قطر یک فرصت اقتصادی برای تمام کشور ما است و استان بوشهر نیز می تواند در حوزه توسعه فضای سبز جام جهانی از این فرصت استفاده کند.
این در حالی است که یکی از فعالان پژوهشگران محیط زیست در گفت و گو با روزنامه فرهیختگان نه تنها صادرات نخل ها را صرفا بهدلیل کمآبی بعید دانسته، بلکه به این نکته اشاره کرده که ما به وفور این اتفاق را شاهد بودهایم که شیخنشینان ثروتمند در کشورهای عربی در ازای دریافت این نخلها پول خوبی میدهند.
محمد درویش به نکته ظریفی اشاره کرده و گفته است: ارزش درخت نخلی که ۲۰ سال قدمت دارد و آن را از خاک بیرون میآورند و میفروشند خیلیخیلی بیشتر از صادرات مثلا هندوانه و یونجهای است که ما به آن انتقاد داریم و معتقدیم این قبیل صادرات بهنوعی صادرات آب مجازی است و کشور ما که با بحران کمآبی مواجه است، نباید درگیر چنین صادراتی بشود و نباید فکر کنیم با این کار پول تولید کردهایم.
به گفته او، مساله این است که این درخت در این آب و خاک رشد کرده و مواد غذایی مصرف کرده، حالا که به مرحله تابآوری و باروری رسیده و محصول میدهد، دارد از این سرزمین جدا میشود و به سرزمین دیگری میرود، حالا اگر واقعا ارزش واقعی این درخت محاسبه و اطلاع داده شود تا ببینیم میتواند این خسارت را جبران کند، میتواند قابل دفاع و معنیدار باشد.
این پژوهشگر بیان کرد: تا همین امروز هم چیزی حدود یک میلیون نفر نخل را در خوزستان و در شادگان و در منطقه میناب از دست دادهایم و اگر قرار است این نخلها هم به چنین سرنوشتی دچار شوند، اگر بشود در همین مرحله این نخلها را انتقال داد و از این طریق درآمدی کسب کرد اتفاقا طرح بدی نیست و منطقی است، اما اگر ماجرا این باشد که ما در این سرزمین درختکاری کنیم و بعد در سرزمین دیگر آنها را بفروشیم این همان صادرات آب کشور است و توجیهپذیر نیست.
این فعال محیط زیست در خصوص اینکه مساله انتقال نخل ها با موضوع کمآبی پیوندی جدی است و با توجه به اینکه عده زیادی نخلدار هستند که از طریق همین نخلها امرارمعاش میکنند و حالا با توجه به صادرات این نخلها و مساله دلالبازی و سوداگری بعید است که نخلداران سود خاصی از این صادرات عایدشان شود و چگونگی مدیریت موضوع، یادآور شد؛ این ماجرا نظر وزارت جهاد کشاورزی و نظارت کارشناس رسمی دادگستری را میخواهد که معلوم شود آیا کشاورز یا نخلکار یا باغدار بعد از صادرات نخلها دوباره میخواهد نخل بکارد و بارور کند یا بهطور کلی میخواهد معیشتش را تغییر دهد. اگر او میخواهد دوباره به جایش نخل بکارد پس این ادعا که این نخلها از شدت کمآبی داشتند خشک میشدند و ما مجبور شدیم آنها را صادر کنیم، ادعای قابل قبولی نیست. در این صورت باید دستگاههای نظارتی وارد عمل شوند، رسیدگی کنند و جلوی این موضوع را بگیرند.
نظر شما