تحولات منطقه

سینمای ایران آن‌طور که باید به بزرگان ادبی تاریخ معاصر ادای دین نکرده است و به‌ندرت می‌توان در میان آثار تولید شده، فیلم‌های بلند سینمایی را دید که درباره یکی از نویسندگان و شاعران ایرانی ساخته شده باشد. 

 چهره محو «نیما» در قاب سیما
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

تلویزیون هم در این‌باره کارنامه پرباری ندارد و سریال‌هایی که درباره بزرگان ادبی تاریخ معاصر ساخته شده انگشت‌شمار هستند.

 در این بین اما گونه مستند، تلاش بیشتری برای معرفی و شناساندن چهره‌های شاخص ادبی داشته اما آنچنان که قالب‌ فیلم و سریال برای مخاطب جذابیت دارند، مستند از طیف وسیع مخاطب برخوردار نیست. 

مستندهای سینمایی هم که درباره نویسندگان و شاعران ساخته می‌شود در اکران با استقبال روبه‌رو نمی‌شوند و اگر فرصت نمایش تلویزیونی پیدا نکنند، شاید کمتر کسی آن‌ها را ببیند. به مناسبت سالروز تولد نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی نگاهی کوتاه به چند اثر تصویری داریم که درباره او ساخته شده است.

 انعکاس قلم‌فرسایان در آینه فرهنگ

زندگی شاعران و نویسندگانی که در دوران خود منشأ جریان‌های فکری و ادبی شده‌اند، از بار دراماتیک خوبی برای آثار تصویری برخوردار است اما از این ظرفیت بیشتر در بخش مستند استفاده شده است، در حالی‌که ساخت سریال «شهریار» توسط کمال تبریزی نشان داد می‌توان زندگی شاعران معاصر را هم به فیلم و سریال تبدیل کرد و این آثار دیدنی هم باشند؛ اما تا امروز در این باره کم‌کاری شده است. مجموعه مستندهای «قلم‌فرسایان» و «آینه فرهنگ» جزو مجموعه‌هایی هستند که نگاهی گذرا به زندگی شخصی و ادبی بزرگان ادبی معاصر دارند و در یکی از قسمت‌هایشان به زندگی علی اسفندیاری معروف به نیما یوشیج می‌پردازند. مستند «قلم‌فرسایان» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی داریوش سربلند و با تحقیق و نگارش اردلان جنتی نگاهی کلی و اجمالی به زندگی پربار نیما دارد. در این مستند اشاره می‌شود نیما نخستین شعرش «قصه رنگ‌پریده» را در ۲۳ سالگی می‌سراید، در سال ۱۲۹۸ به استخدام وزارت مالیه درمی‌آید و دو سال بعد، گرایش به مبارزه مسلحانه علیه حکومت قاجار پیدا می‌کند، در دی ۱۳۰۱ «افسانه» را می‌سراید و بخش‌هایی از آن را در مجله قرن بیستم به سردبیری میرزاده عشقی به چاپ می‌رساند.

 دنیا خانه من است

یکی از مستندهای خوبی که درباره نیما ساخته شده «دنیا خانه من است» به کارگردانی کیومرث درم‌بخش است که در سال ۷۲ ساخته شده و به ماجرای جابه‌جایی پیکر نیما یوشیج از امامزاده عبدالله تهران به یوش می‌پردازد. کیومرث درم‌بخش، عکاس و مستندساز ایرانی است که دو سال پیش به دلیل ابتلا به کرونا در فرانسه درگذشت و ویروس کووید ۱۹ برادرش کامبیز درم‌بخش را هم که از کاریکاتوریست‌های شناخته‌شده کشورمان بود، چند روز پیش از جامعه هنری ایران گرفت. این مستند روایتگر آخرین سفر این شاعر است، زمانی‌که پیکر پدر شعر نو فارسی پس از ٣٤ سال از تهران به زادگاهش یوش در مازندران منتقل شد و در خانه پدری‌اش آرام گرفت. درم‌بخش درباره مستند «دنیا خانه من است» گفته بود: یکی از ویژگی‌های این مستند جلوگیری از تخریب خانه پدری نیما بود که وارثان می‌خواستند آن ‌را تکه‌تکه کنند. پس از آن مستند خانه نیما جزو آثار ملی ثبت و سازمان میراث فرهنگی حفاظت از آن‌ را برعهده گرفت. به گفته او در «دنیا خانه من است» درباره فضاهای شعری نیما و چگونگی برقراری ارتباط میان نحوه کلام نیما و جوانان صحبت شده است، چون خواندن شعرهای نیما برای افرادی که با آهنگ و وزن آن‌ها آشنایی ندارند بسیار دشوار است. در این اثر منوچهر اسماعیلی نیز به عنوان گوینده، سروده‌های نیما را قرائت می‌کند. 

 کی می‌رسد باران

مستند «کی می‌رسد باران» از زاویه‌ای متفاوت زندگی نیما یوشیج را به تصویر کشیده است. علا محسنی، نویسنده و کارگردان، این مستند را اواخر دهه ۸۰ ساخته و تلاش کرده فیلمش دریچه‌ای شود برای آشنایی با فضای زندگی نیما که غریب می‌زیست و شاید همین انزوای او سبب شده شعرش سخت و سمبلیک باشد. او درباره ساخت این مستند می‌گوید: در مستند نیما یوشیج به احساسات نیما در مورد غربت از یوش پرداخته شده و برخلاف مستندهایی که به نمایش زندگی متعارف اشخاص می‌پردازند، این اثر به صورت گزارشی یک موضوع را دنبال می‌کند تا جذابیت بیشتری برای بیننده ایجاد شود. این مستند با شکل متعارف مستندهایی که اززندگی‌نامه و بیوگرافی هنرمندان ساخته می‌شود، فاصله دارد و در آن به بهانه‌های مختلفی پیوندهایی با وضعیت امروز برقرار می‌شود. این مستندساز در آن سال‌ها با ساخت مجموعه مستند «آینه فرهنگ» برای شبکه یک سیما به زندگی دیگر بزرگان فرهنگ و ادب ایرانی هم پرداخته بود؛ بزرگانی چون حافظ‌، ‌سعدی‌، مولانا، پروین اعتصامی ‌و ملک‌الشعرای بهار که بخشی از زندگی‌شان در قالب مستند گزارشی به تصویر کشیده شده است.

 هنگام که گریه می‌دهد ساز

علاقه‌مندی به شخصیت‌های ادبی و فرهنگی انگیزه مهمی برای فیلم‌سازان در تولید یک اثر نمایشی است. محمود یارمحمدلو، کارگردان مستند «هنگام که گریه می‌دهد ساز» از دوران نوجوانی با عشق به آثار نیما یوشیج بزرگ شد و سعی می‌کرد با خواندن دفاتر شعر او، نیما را بیشتر و بهتر بشناسد اما فهم معانی دنیای شاعرانه‌ نیما برایش سخت بود و هرچه جلوتر رفت متوجه شد فضای شعری نیما بسیار وسیع است و هنوز که هنوز است، استادان ادبیات درباره‌ شعرهای او می‌نویسند. علاقه شخصی این مستندساز به نیما سبب شد در اواسط دهه ۸۰، تولید یک اثر مستند درباره پدر شعر نو ایران را کلید بزند و تحقیقاتش را درباره زندگی و آثار او آغاز کند. به گفته یارمحمدلو، نیما یوشیج پس از مشروطه یکی از مؤثرترین شاعران دوران معاصر ایران بود و تأثیر این شاعر بزرگ را به‌خوبی می‌توان در شاعران پس از او جست‌وجو کرد. به باور او، این شاعر در یک دوران بسیار حساس تاریخی زندگی کرده و همواره به اتفاقات جامعه حساس بوده و برپایه‌ ادبیات کهن به نقد شرایط زمانه خود پرداخته است. این کارگردان یکی از مشکلات پیش روی مستندسازان برای تولید آثاری درباره بزرگان ادبی معاصر را اینچنین شرح  می‌دهد که چهره‌های شناخته شده‌ شعر و ادبیات ایران که صلاحیت صحبت درباره‌ نیما یوشیج را دارند به سختی مقابل دوربین می‌آیند و این یکی از مشکلات ثبت تاریخ معاصر ماست. ضمن اینکه فیلم‌سازی با موضوع شعر و ادبیات سخت است چون عناصر سینما با واژگان شعر و ادبیات تفاوت‌های بسیاری دارند.

 تله فیلم «نیما یوشیج» 

تله فیلم «نیما یوشیج» که محصول اواسط دهه ۸۰ تلویزیون است از کودکی تا پیری نیما یوشیج را به تصویر کشیده‌ و کارگردان اثر تنها بر ماجراهای خاصی از زندگی نیما تمرکز کرده‌ است. نادر کجوری، کارگردان این فیلم تلویزیونی است و باور دارد نیما یوشیج در مجموع، زندگی چندان پرماجرایی ندارد و در طول حیاتش علاقه‌مند به خلوت‌گزینی بوده است. او برای ساخت این تله فیلم از بیشتر منابع مکتوبی که درباره نیما نوشته شده بود، استفاده کرده است. فیلمساز در این اثر از اشعار نیما بسیار بهره برده و یکی از ویژگی‌های فیلمش را این می‌داند که دیالوگ‌ها متعلق به خود نیماست؛ در واقع ۸۰ درصد از دیالوگ‌های فیلم برگرفته از نوشته‌های نیما یوشیج است و ۲۰ درصد هم زاییده ذهن فیلمساز. به گفته‌ کجوری در نگارش فیلم‌نامه‌ «نیما یوشیج» بر اصل مستند بودن مطالب تأکید شده است. اسماعیل محرابی به دلیل شباهت چهره و آشنایی با فرهنگ مازندرانی، ایفاگر نقش نیما از سن ۲۲سالگی به بعد این شاعر در این تله فیلم بوده است. به باور کجوری، ضرورت پرداختن حرفه‌ای به شخصیت‌های ادبی و هنری کشور در فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی از ضرورت‌هاست و مدیران فرهنگی باید توجه بیشتری به گنجینه‌های ادبی و فکری داشته باشند. 

 سینمایی «در شب سرد زمستانی» 

دو سال پیش ساخت فیلم سینمایی «در شب سرد زمستانی» به نویسندگی و کارگردانی «سعید روحی» کلید زده شد که گوشه‌هایی از زندگی نیما و همسرش عالیه در آن به تصویر کشیده شده است. «در شب سرد زمستانی» مطلع شعری از نیما یوشیج است که «سعید روحی» آن را به عنوان نام فیلم‌نامه و اثر سینمایی خود انتخاب کرده است. روحی حاصل بیش از دو دهه مطالعه و پژوهش درباره زندگی نیما را در قالب این فیلم‌نامه و فیلم سینمایی ارائه داده است. بخش‌های زیادی از این فیلم سینمایی در مازندران تصویربرداری شده و کوهستان‌های بلده و یوش در شهرستان نور و روستای کندلوس برخی از لوکیشن‌های آن هستند. به گفته روحی نکته قابل توجه در این فیلم بازسازی صحنه‌ها و شخصیت‌های مهم فرهنگی و ادبی دوران نیما و نگاهی ویژه به دلدادگی او به همسرش و عاشقانه‌هایش به عالیه است که در این اثر با بازی بازیگران به تصویر کشیده می‌شود. فیلم روایتگر قصه دختری به نام ملیناست که مادری ایرانی و پدری آلمانی دارد و یکی از ۷۰ دانشجوی دانشگاه استراسبورگ فرانسه در رشته خاورشناسی و ادبیات فارسی است. مطالعه آثار نیما و عکس‌ها و مقالات استادانش او را برای سفر به سرزمین مادری ترغیب می‌کند. وارد ایران می‌شود و از طریق اقوام به گروهی از دانشجویان ادبیات که درصدد نوشتن پایان‌نامه خود درباره زندگی نیما هستند ملحق می‌شود. سفر او به ایران، دریچه جدیدی رو به زندگی‌اش باز می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.