قصه خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس را می توان به عنوان رمانی خیالی چون رمانهای ژول ورن، سالهای بعد برای نوجوانان تعریف کرد تا شاید آنها متوجه شوند سناریوی واگذاری دو باشگاه بزرگ فوتبال ایران چه داستان عجیب و غریبی بوده است!
وزیر ورزش و جوانان دولت سیزدهم همانند مسئولان قبلی ورزشی ایران از آمادگی ۱۰۰درصدی برای انجام این کار سخن گفت، اما کمتر از ۲۴ ساعت رئیس سازمان خصوصیسازی این اظهارنظر را رد و عنوان کرد تا مادامی که تکلیف حق پخش، تبلیغات محیطی و کپی رایت و از همه مهمتر ضمانت لازم برای موفقیت پروسه واگذاری وجود نداشته باشد، این کار ممکن نیست و صرفاً یک وعده غیرقابل انجام است.
حالا باید از آقای وزیر پرسید مبنا و مصداق اظهارنظر اخیر وی بر اساس کدام کار کارشناسی شده، بود؟ وقتی باشگاههای استقلال و پرسپولیس توانمندی لازم برای در اختیار گرفتن حقوق اولیه خود نظیر تبلیغات محیطی و پخش تلویزیونی مسابقات را ندارند، چگونه سرمایهگذار جرئت می کند برای خریداری سهام وارد گود شود. سفره استقلال و پرسپولیس در این ایام به قدری کوچک شده که آنها توان اداره حداقلی خود را نیز ندارند و همچنان دستشان در جیب بیتالمال است البته با یک فرایند صوری به عنوان کارگزار مصوبه منع کمک به آبی و قرمز از منابع دولتی دور زده شده است، اما همگان میدانند در پس پرده، پای دولتیها در میان است و آنها از محل بودجههای دولتی ذینفع هستند.
پس یک بار برای همیشه این ماجرای خستهکننده و سریال تکراری وعده واگذاری سرخابی را تمام کنید و صادقانه بگویید از آنجا که هیچ کسی حاضر نیست از سر سفره این دو باشگاه بلند شود امکان واگذاری آنها نیست و تبعات این کار را نیز بپذیرید. چند روز دیگر هم ضربالعجل AFC تمام میشود و چون کاری برای خصوصی سازی و حل مشکلات حقوقی این دو باشگاه صورت نگرفته باز داستان تعلیق و حذف این تیمها داغ میشود.این بار البته بعید است از مهلت دهی خبری باشد.
نظر شما