تحولات منطقه

درباره امام حسن عسکری(ع) حرف‌های ناگفته بسیار است. با نگاهی به سیره و شرایط دوران امامت ایشان شاید بتوان گفت عقلانیت مهم‌ترین شاخصه امام یازدهم شیعیان است.

اسوه عقلانیت دینی
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

برای بررسی سیره اجتماعی امام عسکری(ع) سراغ حجت‌الاسلام محمد مهدی موسوی‌نیا پژوهشگر ارشد تاریخ  اسلام در دانشگاه باقرالعلوم(ع) و مؤلف کتاب «تاریخ اجتماعی شیعه، سیری در مؤلفه‌های اجتماعی سبک زندگی اهل بیت و شیعیان» رفته‌ایم. موسوی‌نیا که هم اکنون طلبه درس خارج حوزه علمیه است به پرسش‌های ما درباره سبک و سیره زندگی امام حسن عسکری(ع) پاسخ گفته است.

اجازه بدهید گفت‌وگو را با سیره اجتماعی امام عسکری(ع) آغاز کنیم؛ در این باره چه می‌شود گفت؟

امام حسن عسکری مدت خیلی محدودی امامت را برعهده داشتند؛ حدود ۶ سال. در این ۶ سال دو سه نکته برجسته مدنظر ایشان بود. نکته نخست، مواظبت از جان شیعیان در شرایط سخت و خطرناک آن زمان بود. از فردی به نام «علی بن جعفر» به نقل از «حلبی» گفته شده آن زمان چون رفت‌وآمد و حضور امام در اجتماع محدود بود شیعیان برای ملاقات با ایشان سعی می‌کردند در مسیر رفت‌وآمدشان حاضر شوند. امام نامه‌ای برای آن‌ها فرستادند که هیچ کدام از شما نه به من سلام کند و نه حتی کوچک‌ترین اشاره‌ای! زیرا جان شما در امان نیست. این یکی از مهم‌ترین نکات در سیره اجتماعی امام است.نکته دوم اینکه با همه محدودیت‌ها، حضرت با همه طبقات جامعه همراهی داشته‌اند. یعنی در فرصت‌های محدودی که سخت‌گیری کمتری بوده و محدودیت و کنترل نبوده و ایشان آزادی عمل داشتند، هر دوشنبه و پنجشنبه در سامرا اعلام حضور می‌کردند. در این فرصت‌ها اجازه می‌دادند شیعیان و محبان، به ایشان نزدیک شوند، شبهه یا سؤالی دارند بپرسند و یا ابراز ارادت کنند؛ ارتباط نزدیک و پدرانه با عموم جامعه که ثمرات بسیاری دارد. در آن دوران پایین‌ترین طبقه جامعه بردگان بودند که ضعیف‌ترین از حیث حمایت‌های اجتماعی به حساب می‌آمدند اما می‌بینیم امام حسن عسکری(ع) با وجود همه تنگناها و سختی‌ها با این قشر هم ارتباط بسیار خوبی داشتند.

در بسیاری از احادیث ایشان، تأکید زیادی بر عقلانیت دیده می‌شود؛عقلانیت در اندیشه امام حسن عسکری(ع) چه جایگاهی دارد؟ 

البته عقلانیت در هر مکتب و تفکری می‌تواند تعریف خاصی داشته باشد. باید ببینیم در مکتب اهل بیت(ع)، عقلانیت چگونه تعریف می‌شود. رسول‌الله(ص) در وصیتی که به علی بن ابی‌طالب(ع) دارند می‌فرمایند: در مکتب ما عقل آن چیزی است که دو خاصیت داشته باشد؛ یکی اینکه جاذب حیات طیبه باشد یعنی انسان را به سوی بهشت جاودان نیل دهد؛ دوم رضایت حق تعالی به وسیله آن جلب شود. یعنی اگر فردی به‌گونه‌ای اقدام کرد (عملی انجام داد یا از فعلی پرهیز کرد) اگر این دو شرایط را داشته باشد -جاذب حیات طیبه باشد و رضایت خدا را در پی داشته باشد- بر اساس عقلانیت رفتار کرده است.مؤلفه‌های زیادی در بحث عقلانیت داریم اما بهترین عقلانیت چیزی است که آثارش در جامعه هویدا می‌شود. در زمینه ابعاد عقلانیت در زندگی امام حسن عسکری(ع) ایشان عقلانیت را تقویت توحید قلمداد کرده‌اند و اینکه تقویت توحید جز با اندیشه در آیات الهی ممکن نیست.

از حضرت نقل شده یک ساعت تفکر از ۷۰ سال عبادت بالاتر است؛ این روایت در همین راستاست؟

اجازه دهید کامل‌تر این حدیث را خدمت شما عرض کنم. امام عسکری(ع) می‌فرمایند: لیست العباده کثره الصیام و الصلوه و انما العباده کثره التفکر فی امر الله.
عبادت به این نیست که فردی زیاد نماز بخواند و روزه بگیرد. عبادت به معنای آن است که فردی اهل تعبد شود. حالا خودشان تعبد را معنا می‌کنند: «انما العباده کثره التفکر فی امرالله»؛ عبادت یعنی تفکر زیاد در کار خداوند.

در واقع یعنی تعقلی که به توحید برسد؟

احسنت، انسان باید اهل تعبد باشد. تعبد را به تفکر معنا می‌کنند؛ تفکری که درباره خدا باشد. البته در اینکه چه میزان درباره خدا می‌توان گفت‌وگو کرد بحث است. برای اینکه انسان بتواند وارد توحید شود مرحله اولش این است در آیات آفاقی و انفسی تفکر کند و این‌ها را پله قرار دهد.
خیلی جاها حدیث یک‌ساعت تفکر بهتر از ۷۰ سال عبادت است را بر در و دیوار زده‌اند اما هر تفکری نمی‌تواند بهتر از ۷۰ سال عبادت باشد. ممکن است تفکر در راه خسارت زدن به مردم باشد. باید حدیث را کامل‌تر نقل کنند که امام حسن عسکری(ع) تفکری را افضل از ۷۰ سال عبادت فرموده‌اند که درباره خدا باشد.

 ویژگی‌های اصلی شیعیان از منظر امام حسن عسکری(ع) چیست؟

البته ایشان ویژگی‌های مختلفی را ذکر کرده‌اند. مثلاً علامت مؤمن چند چیز است؛ سجده بر خاک، انگشتر در دست راست کردن، ۵۰رکعت نماز (مجموع واجب و مستحب) و زیارت اربعین.
منتها از ایشان در جای دیگر روایت دیگری هم در این باب هست که کمتر به آن پرداخته شده است. می‌فرمایند: شیعه ما آن گروه نجات یافته‌ای است که این خصوصیت را دارند که از ما اهل بیت(ع) دربرابر دشمنان حفظ و حراست می‌کنند و چونان سدی استوار می‌ایستند. باید خدا را شکر کنیم در عصری زندگی می‌کنیم که جوان‌هایی آمدند و به این حدیث عمل کردند. از خانه گرم و صندلی‌های نرم و از لذاتی که داشتند و از عزیزترین افرادشان گذشتند. یا امثال شهید سلیمانی و شهید همدانی. افرادی که رفتند در همین سامرا سلاح به دست گرفتند و جنگیدند. این‌ها مصداق واقعی این حدیث هستند. رتبه این حدیث از حدیث قبلی بسیار بالاتر است.

 رویکرد امام حسن عسکری (ع) در توسعه حرکت‌های اسلامی چه بوده است؟

در دوره ایشان، حرکت‌های اجتماعی و قیام‌های زیادی انجام شده است. در بصره، کوفه، مصر و... که البته همه این قیام‌ها با شکست همراه شده است. در شرایط خاص آن روزگارامام(ع) از حرکت‌ها و قیام‌های اطراف خودشان هیچ حمایتی انجام ندادند. اگر قائل به این باشیم که قیام می‌تواند در دو شکل سخت و مسلحانه و قیام نرم انجام شود، امام از روش حرکت‌های نرم استفاده کردند. سلاحشان رفتار حسنه، گفتار درست و محکم یا همان قول سدید، جدال احسن، ورع و تقوا و شجاعت در عین دوراندیشی و احتیاط است. امام از شیعیان هم می‌خواهند در شرایط آن روزگار برای اثرگذاری در جامعه، خود را به این سلاحها تجهیز کنند و جاذب سایر حرکت‌ها باشند.

فرقه‌های کلامی و اندیشه‌ها و مکاتب انحرافی زمان امام حسن عسکری(ع) کدام‌ها بود و حضرت با آن‌ها چه برخوردی داشتند؟

چندین فرقه بودند که یکی از آن‌ها غلات هستند. نعوذبالله کاری را می‌کردند که یهود و نصاری انجام می‌دادند. قائل به این بودند که خدا جسم دارد. یا اینکه ائمه را در حد خدایی بالا می‌بردند. برخورد ایشان با غلات بسیار شدیدبوده است.امام این‌ها را لعن کردند و از شیعیان خواستند به هیچ وجه نزدیکشان نشوند.از جمله غلات «حسن بن محمدبن بابای قمی» از یاران امام هادی(ع) و از یاران امام حسن عسکری(ع) است. او از مسیر منحرف شد و بعد هم ادعای نبوت کرد. امام(ع) این فرد را از دستگاه خود بیرون و نفرینش کردند و اعلام نمودند این فرد، فردی آشوبگر است و می‌خواهد اموال شما را چپاول کند. هیچ گونه رابطه‌ای با او نداشته باشید. همچنین جریان‌های فکری از جمله یعقوب اسحاق کندی هم بود که شبهاتی در مورد قرآن مطرح کرد که امام(ع) عالمانه پاسخش را دادند. فرقه واقفیه هم بوده که یکی از شاگردان امام کتاب «الرد علی الواقفیه» را در پاسخ به آن می‌نویسد.

شبکه وکالت در زمان امام حسن عسکری(ع) چه کاربرد و فوایدی داشته است؟

هدف اصلی‌ شبکه وکالت این بود ارتباط شیعیانی که در نقاط دور بوده و به امام دسترسی نداشتند، با امام حفظ شود. بنابراین در هرگوشه و کنار جغرافیای جهان اسلام افرادی به عنوان رابط بین امام و شیعیان بوده‌اند که به عنوان باب یا وکیل از آن‌ها یاد می‌شده است.علت دیگر هم این بوده افراد برای ایام غیبت آماده شوند و زمینه‌سازی ظهور هم می‌کردند.مسئله دیگر هم البته مخفی نگه داشتن امر شیعیان از چشم دشمن بوده است. اخبار و اطلاعات مختلف از دستگاه بنی‌عباس و همچنین نکاتی که شیعیان داشته‌اند و وجوهات یا سؤالات و... باید از مسیر خاص خود یا همان شبکه وکالت به امام می‌رسید.

به عنوان حسن ختام گفت وگو دربارهامام حسن عسکری(ع) چه می شود گفت؟

همان طور که ابتدای گفت‌وگو اشاره شد امام حسن عسکری(ع) فقط ۶ سال امامت کردند اما در همین دوران محدود می‌بینیم آن‌قدر لطیف، دقیق، موجه و عقلانی با همه طبقات جامعه برخورد دارند که عده زیادی را جلب خود و تشیع کردند.با توجه به اینکه ایشان آخرین امامی بودند که به طور ملموس و مشهود در جامعه حضور داشتند،عالی‌ترین نشانه‌های عقلانیت، شجاعت و صبر رهبران شیعه را به همه اطرافیان در جامعه نشان دادند. بنابراین می‌شود از وجود شریف ایشان با عنوان «نگین و وجه خاتم ولایت» یاد کرد. خوش‌تر آن باشد که سر دلبران، گفته آید در حدیث دیگران. امام عسکری(ع) به شکلی زندگی و امامت کردند که حتی دشمنانشان بهترین تعاریف را از حضرت داشتند. «بختیشوع» دانشمند و پزشک دربار عباسیان درباره امام(ع) می‌گوید: بدانید داناترین فرد در زیر گنبد آسمان ایشان هستند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.