محلهای که در تاریخ مشهد با نام علمایی مانند شیخ عبدالرحیم عیدگاهی شناخته میشود. از بابالرضا(ع) حرم مطهر که خارج میشوید و میخواهید به خیابان امام رضا(ع) یا به قول قدیمیهای مشهد، خیابان «تهران» بروید، نرسیده به فلکه آب (میدان بیتالمقدس) یا همان میدان «دقیقی» قدیم، در حاشیه شرقی خیابان، کوچهای است که تابلو «عیدگاه» را ابتدای آن نصب کردهاند.
یک محله و این همه تاریخ
برخی معتقدند نام عیدگاه از حدود سال ۹۱۳ خورشیدی که باروی مشهد توسط شاه تهماسب صفوی بنا شد سر زبانها افتاد. اما خب، این طور نیست. در کتاب «مطلعالسعدین و مجمعالبحرین» اثر کمالالدین عبدالرزاق سمرقندی که در قرن نهم هجری نوشته شده است، ضمن بررسی حوادث سال ۸۳۶ خورشیدی و ماجرای مرگ «بابر»، امیر تیموری، به عبور وی از عیدگاه اشاره میشود و از آنجا که مورخ برای معرفی آن توضیحی درباره این مکان ارائه نمیکند، معلوم است که عیدگاه از مناطق مشهور و قدیمی مشهد بوده است. محله عیدگاه در سرشماری سال ۱۲۵۷ خورشیدی که به فرمان ناصرالدین شاه و توسط زینالعابدین میرزای قاجار انجام گرفت، ۱۰ هزار و ۳۱۴ نفر جمعیت داشت که این تعداد، حدود ۵/۱۸ درصد جمعیت شهر را در برمیگرفت و از آنجا که مساحت عیدگاه در مقایسه با دیگر محلات مشهد، خیلی زیاد نبود، باید آن را از محلههای شلوغ شهر بدانیم؛ منطقهای که به قول مهدی سیدی در مقدمه «نفوس ارض اقدس»، نبض اقتصاد پنهان و سوداگرانه شهر در آن میتپید. محله عیدگاه چند ویژگی مهم دیگر هم داشت؛ اولاً محلهای زائرپذیر بود، چون زائرانی که از مسیر
تهران – مشهد به زیارت امام رضا(ع) میآمدند، عموماً از دروازه عیدگاه وارد شهر میشدند و جمعیت بالای آنها فضای محله را به سمت زائرپذیری میبرد. ثانیاً محله عیدگاه میزبان اقلیتهای مذهبی در شهر مشهد هم بود؛ تعدادی خانواده کلیمی که به ویژه از دوره صفویه یا افشاریه، برای تجارت به مشهد آمده بودند، ساکن این محله شدند و هنوز هم تعدادی از خانههای آنها البته با ساکنان غیرکلیمی، با آن معماری عجیب و خاص در محله عیدگاه باقی است. ثالثاً غیر از اینها، محله عیدگاه محل زندگی افرادی بود که از نظر اقتصادی، وضعیتی متوسط به پایین داشتند و کارگران و گردانندگان کارگاههای کوچک بودند؛ مثلاً در محله عیدگاه، تعداد زیادی از حکاکها، سراجیها، سمسارها، شالبافها، صابونفروشها و حتی شاطرهای نانوایی مشهد سکونت داشتند. هر چند که در این محله، معدود افراد اعیان و ثروتمند هم صاحب خانه بودند که برخی منازل آنها هم هنوز باقی است.
حالا چرا عیدگاه؟
کلمه عید، از قدیمالایام و در متون تاریخی، یادآور دو عید فطر و قربان است که در آن مسلمانان به اقامه نماز عید میپردازند و بر همین اساس، از گذشتههای دور، مناطقی در اطراف شهرها را برای اقامه نماز عیدین در نظر میگرفتند و به آن عیدگاه میگفتند. گاهی در این عیدگاهها، بنای خاص یا مصلایی ساخته میشد که محل آن را مشخص میکرد و به انجام فریضه، نظم مناسب میداد. ممکن است بفرمایید که خب! مصلای مشهد که پشت دروازه پایین خیابان است و هنور هم خوشبختانه میشود بقایای بنای بزرگ و زیبایش را دید؛ این چه ربطی به محله عیدگاه دارد؟ اینجا باید عرض کنم اولاً ممکن بود در قدیم، مردم یک شهر چند محل را برای اقامه نماز عید در نظر داشته باشند؛ به هر حال ماههای قمری در طول سالهای مختلف در گردش است و در فصلهای متفاوت باید نماز را اقامه کرد؛ از این نظر، انتخاب جای مناسب در وضعیتهای آب و هوایی مختلف ضروری است. از آن طرف نباید یادمان برود که مصلای شهر مشهد، بنایی مربوط به دوره صفوی است که حدود ۳۵۰ سال پیش، در دوره شاهسلیمان صفوی به همت میرزاصالح رضوی، از واقفان مشهور آن دوره ساخته شده و به عنوان مصلای مردم مشهد برای اقامه نماز عیدین شناخته شد؛ پس پیش از آن مردم چه کار میکردند و کجا میرفتند؟ کمی جستوجو در اطراف مشهد، نشان میدهد یکی از مهمترین مصلاهای اطراف شهر مشهد، در منطقه طرق امروزی (طروغ قدیمی) قرار داشته؛ مصلایی که هنوز هم رد و نشانی از آن باقی است. جهت جغرافیایی محل این مصلا، به سمت همان جهتی از مشهد قرار دارد که محله عیدگاه در آن واقع است؛ بنابراین میتوان گفت تا پیش از ساخت مصلای معروف مشهد، مردم این شهر در ایام عید فطر و قربان، برای اقامه نماز به صحرایی در جنوب غربی شهر میرفتند و به اقامه نماز در آن میپرداختند و آن صحرا به احتمال زیاد، همین محل مصلای بزرگ طرق بود. از آنجا که مکانی مسطح داشت و در ضمن از آب و هوای بسیار مطلوبی برخوردار بود تا جایی که حتی در متون تاریخی، گاهی از آن به عنوان اردوگاه محل استقرار لشکرها یاد شده است. چنین شد که عیدگاه، نام «عیدگاه» به خودش گرفت. البته ممکن است دلایل تاریخی دیگری هم وجود داشته باشد که بعدها کشف شود؛ والله اعلم.
نظر شما