روزهایی که چهرههای مشهور و بَزک کرده اما خالی از تخصص و تجربه به عرصه مدیریت شهری راه مییافتند، این پرسش که مگر قحط الرجال است که عدهای مفتون از چهره فلان آدم سینمایی و یا هیکل ورزشیاش حیات و ممات شهرشان را به دست وی میسپارند، ذهن خیلیها را به خود مشغول میکرد. سندروم «همهچیزدانی» و توهم داشتن پاسخی برای همه چیز، در غیاب یا نقش کمرنگ نخبگان در گروه همهچیزدانها شکل میگیرد و گستاخانه رشد میکند. به همین دلیل است که با وجود گردش مدام چرخ مدارس و دانشگاهها و تولید هزاران دانشآموخته به ظاهر متخصص در حوزههای مختلف، بسیاری از مشکلات جامعه همچون آلودگی هوا، خشکسالی، بحران جمعیت و... پس از سالها همچنان حل نشده باقی میماند.
رهبر انقلاب اسلامی هفته گذشته در دیدار نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی، با تأکید بر ضرورت تمرکز جامعه علمی و نخبگان برای یافتن راهحلهای علمی، «مسئلهمحوری» و حل مسائل کشور را از اهداف مهم جامعه علمی کشور خواندند و با برشمردن مواردی همچون مشکلات آب، محیط زیست، ترافیک، آسیبهای اجتماعی، تخلیه روستاها، نظام پولی، مالی، مالیاتی، بانکی و مسائل نظام تولید بر این نکته تصریح کردند که میتوان برای همه مشکلات کشور راهحل علمی پیدا کرد؛ ضرورتی که متأسفانه سالهاست به دلیل اهمال و غفلت مدیران، هزینههای سنگین و چه بسا جبرانناپذیری را برای آن پرداختهایم.
غفلت از نخبگان و جولان غیرمتخصصها بر مصدر امور علاوه بر هدررفت منابع و سرمایههای کشور، پیامدهای اجتنابناپذیر دیگری نیز دارد که سقوط نظام کارآمدی در فعالیتهای حرفهای و سازمانی، گسترش تبلیغات و هیاهو به جای مدیریت عقلانی، ترویج مظاهر فساد و بیاخلاقی در نظام اداری و از همه مهمتر ایجاد یأس و ناامیدی در نخبگان جوان و میل به مهاجرت از جمله آنهاست. اگر متخصصان و نخبگان جامعه را عامل اصلی پیشرفت سازمانی، اختراع، کارآفرینی و افزایش بهرهوری بدانیم، با افزایش مهاجرت ناشی از سرخوردگی این گروه و تمایل نداشتن آنها برای بازگشت به وطن، دیگر نمیتوان از ایدههای خلاقانه آنها برای توسعه همهجانبه کشور برخوردار بود و این فقدان پس از چندی آثار خود را در رکود در تمامی ساحتهای جامعه بهویژه تولید و اقتصاد نشان خواهد داد.
با چنین نگاهی به اهمیت حضور نخبگان در ارتقای توانمندیهای جامعه، بیراهه نرفتهایم اگر القائات منفی جریانی بددل که کمر به حذف نخبگان از صحنه تصمیمگیری و مدیریت سیاسی کشور بسته است را با کارویژههای رژیم صهیونیستی برای ترور نخبگان، همردیف و از یک سنخ بدانیم؛ چنانکه رهبر انقلاب نیز پیش از این ضمن هشدار درباره نقش جریان یاد شده، دلالی و انتقال نخبگان مستعد به خارج از کشور را حرکتی زشت و به دنبال دلسرد کردن و یا فریفتن نخبگان با وعدههای پولی یا غیرپولی و موهوم دانسته و از مسئولان وزارتخانههای بهداشت و علوم خواسته بودند از دانشگاهها در مقابل این جریان مراقبت کنند. (بیانات۱۷ مهر ۱۳۹۸)
با این حال و باوجود تمامی این تذکرات، متأسفانه در چند دهه گذشته بیاعتنایی و نبود فهم راهبردی در میان برخی از مسئولان و مهمتر از آن، تعارض منافع گروهی خاص، زمینه را برای نخبهگریزی و انگیزه پایین نخبگان در حل مسائل مختلف کشور فراهم آورده است؛ موضوعی که موجب شده سالیانه هزینههای گزافی را بابت طرحهای غیرکارشناسی، کلنگ خورده و یا بر زمین مانده بپردازیم. خلاصه آنکه در نبود یا کمرنگ بودن انگیزه حضور نخبگان علمی کشور برای حل معادلات و مشکلات پیش روی جامعه، ضمن گسترش سندروم همهچیزدانی، منطق سوداگرایانه غیرمتخصصان نیز هر روز بیش از گذشته جای پای خود را محکمتر و سنت سیئه خود را فراگیرتر خواهد کرد.
نظر شما