اما چرا انرژیهای تجدیدپذیر در سبد مصرفی انرژی کشورمان جایی ندارد؟ آیا سرمایهگذاری در این حوزه به صرفه نیست یا موانع مدیریتی انگیزه را از فعالان این حوزه گرفته است؟ کارشناسان در گفتوگو با قدس به این پرسشها پاسخ دادند.
سرمایهگذاری شیرین برای خارجیها و تلخ برای خودمان
مهدی گودرزی، کارشناس حوزه انرژیهای تجدیدپذیر در گفتوگو با خبرنگار ما درباره سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد تأمین انرژی برق کشور میگوید: اگر نیروگاههای برقآبی و انرژی هستهای را بخواهیم در زمره تجدیدپذیرها لحاظ کنیم از این محل ۱۲ تا ۱۳ هزار مگاوات برق داریم که نسبت به ۸۵ هزار مگاوات ظرفیت منصوبه برق ایران عدد خوبی محسوب میشود ولی الان تجدیدپذیرها در کشور ما و در تمام دنیا شامل انرژیهای خورشیدی، برقآبی کوچک، زیستتوده، بیومس و نیروگاههای زمینگرمایی هستند که بر اساس آخرین آمار همه اینها روی هم ۹۰۵ مگاوات ظرفیت منصوبه دارند که بدین ترتیب کمتر از نیم درصد از ظرفیت سبد انرژی را شامل میشود.
وی با اشاره به اینکه وقتی میگوییم ۹۰۵ نیروگاه تجدیدپذیر داریم منظورمان ظرفیت منصوبه است و میزان برق تولیدی معمولاً کمتر از این میزان است میافزاید: در پیک برق ایران اگر تولید ۶۷ هزار مگاوات بوده، ظرفیت تولید تجدیدپذیرها حدود ۷۰۰ مگاوات بوده است که با اغماض میشود گفت تجدیدپذیرها کمتر از نیم درصد سهم تولید را در این حوزه دارند. گودرزی با بیان اینکه ما به جای فعالیت در این حوزه بیشتر ژست تجدیدپذیر کردن تولید برق را گرفتهایم میگوید: با وجود اینکه ساتپا (سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق)۲۲ سال است که در حال فعالیت در این حوزه است ولی تازه دو سالی است که گفتمان جدی در این باره شکل گرفته و ایران به سمت برنامهریزی منسجمتر و گستردهتر در این باره حرکت میکند و نمود آن هم همان شعار ۱۰ هزار مگاواتی آقای محرابیان است که برای وزارت نیرو در چهار سال آینده برنامهریزی کرده است. البته این رقم خیلی بلندپروازانه به نظر میرسد و حتی اگر ما به یکچهارم این عدد هم برسیم به نظرم کار بزرگی کردیم، چون زیرساختها، بحثهای اقتصادی و قوانین و مقررات حفاظتی و شبکهای خاص خودش را میخواهد که باید کامل دیده شود. این کارشناس حوزه انرژیهای تجدیدپذیر میگوید: بازگشت سرمایه چهار ساله برای خارجیها بسیار شیرین است و آنها حتی بازگشت سرمایه هشت ساله را هم جذاب میدانند و از جایی که پس از هشت تا ۳۰ سال عمر و کارکرد آن نیروگاه هم خرید تضمینی اتفاق میافتد برایشان این سرمایهگذاری خوبی محسوب میشود ولی با این حال ما در حوزه ساخت نیروگاههای تجدیدپذیر سرمایهگذار خارجی نداریم چون آنها حاضر نیستند ریسک حضور در بازار ایران را به خاطر شرایط ناپایدار و جنگ اقتصادی بپذیرند. از طرفی سرمایهگذار داخلی نیز حاضر به ورود به این بخش نیست چون بازارهای موازی و کاذب در ایران بازگشت سرمایه بسیار بالاتری از فعالیت در بخش تولید دارند.
سیاستهای دولت دافعه دارد
وی میافزاید: متأسفانه دولت در دو سه سال گذشته با یکسری سیاستهایی که اعمال کرد، بیاعتمادی را به این حوزه تزریق کرد و بلای جان صنعت برق شد، دولت بخش خصوصی را با دادن وعده جذاب و بازگشت سرمایه دو و چهارساله به این بخش دعوت کرد ولی بعد در فرایند کار، با بدقولی در پرداخت مطالبات، آنها را به مرز ورشکستگی رساند، دولت حتی زیر قرارداد خرید تضمیمی برق ppa که بالاترین نوع تضمین دولتها به سرمایهگذاران است زد، در حالی که گفته بود هر اتفاقی بیفتد من سود و سرمایهگذاری شما را تضمین میکنم. این معضلات انگیزه سرمایهگذاری را از بخش خصوصی گرفته است.
گودرزی با تأکید بر اینکه تغییر مستمر و مداوم برنامهها در حوزه تجدیدپذیرها، فعالان این صنعت را به شدت رنج میدهد میافزاید: سیاستهای این حوزه به سرعت تغییر میکند مثلاً به یک باره اعلام کردند دیگر خرید تضمینی برق از نیروگاههای تجدیدپذیر خورشیدی نداریم و با این کار بسیاری از سرمایهگذاران را با چالش مواجه کردند ولی یک سال بعد دوباره اعلام کردند قانون خرید تضمینی پابرجاست. بخش خصوصی با این مدل مدیریت چه برخوردی باید داشته باشد.
وی یادآور میشود: بودجه انرژیهای تجدیدپذیر از محل قبوض برق که ردیف مشخصی هم دارد پرداخت و در اختیار ساتپا قرار میگیرد و این سازمان هم تنها هنرش در این سالها این بوده که این پول را بین بخشها تقسیم کند، این ساختار عریض و طویل نتوانسته برای بحث سیاستگذاری، ریلگذاری و ایجاد قوانین حمایتی برنامه خوبی داشته باشد و دوم اینکه بتواند ایجاد منابع جدید بکند.
این کارشناس صنعت برق با یادآوری اینکه اگر به برق فسیلی یارانه تعلق نگیرد گرانتر از تجدیدپذیرها تمام میشود میافزاید: مدیریت بخش انرژی ما دنبال حذف بحرانهای آنی است و حل بحرانهایی که با تأخیر میآیند را به آینده موکول میکند. توانیر اکنون دنبال تأمین برق خانگی است برای این کار اتوبانها را خاموش میکند، صنایع و تولید را میخواباند تا بتواند به نیاز آنلاین پاسخ دهد؛ چراکه آسیبهای قطع برق تولید، خودش را با تأخیر بیشتری نشان میدهد با این روش مدیریت بهتر است با پولمان به جای اینکه هزار مگاوات خورشیدی بزنیم ۴هزار مگاوات نیروگاه حرارتی بزنیم تا فوری برق مردم تأمین شود.
گودرزی میافزاید: با مدیریتی که در بخش انرژی وجود دارد واقعاً این پرسش مطرح است که آیا در سیاستگذاری کلان، تجدیدپذیرها دغدغه متولیان این حوزه هست یا خیر؛ به نظر میرسد مسئولان برای تأمین برق نگاه درجه دو به تجدیدپذیرها دارند و به همین خاطر هنوز تأمین برق از این نوع انرژی به شکلی شعارگونه مطرح میشود و تا زمانی که وارد شدن به این مقوله به یک گفتمان ملی تبدیل نشود وضعیت به همین شکل خواهد بود.
حسین افضلی، کارشناس برق نیز در گفتوگو با خبرنگار ما انرژیهای تجدیدپذیر را جایگزین بسیار مناسبی برای انرژیهای فسیلی میداند و میافزاید: با توجه به افزایش نیاز کشور به تأمین انرژی، اتکای ۹۰درصدی به سوختهای فسیلی نگرانکننده است و در چنین شرایطی توجه بیشتر به ظرفیتهای این حوزه به ویژه انرژیهای حاصل از ساخت نیروگاههای برقآبی، خورشیدی و بادی میتواند بسیاری از مشکلات صنعت برق را پاسخگو باشد.وی با اشاره به اینکه بر پایه برنامه ششم توسعه کشور، دولت مکلف است ۵ درصد از ظرفیت برق کشور را از انرژیهای تجدیدپذیر تأمین کند که تاکنون کمتر از یک درصد آن محقق شده تأکید میکند: از دولت انتظار میرود حامی بخش خصوصی سرمایهگذار در این حوزه باشد و مسیر را برای ورود آنها به این حوزه هموار کند تا شرکتهای کوچک و متوسط در این حوزه بتوانند نیروگاههای تجدیدپذیر را در سراسر کشور احداث و بخشی از کمبود برق را نیز جبران کنند.
خودگردان بودن اقتصاد برق در تمام کشورها
این کارشناس صنعت برق با تأکید بر اینکه هزینههای سرمایهگذاری در این بخش بالاست میگوید: سرمایهگذار جایی ورود پیدا میکند که از نظر اقتصادی برایش بهصرفه باشد، در حال حاضر قیمت خرید برق منطقی نیست و باید مورد بازبینی قرار گیرد و بازگشت سرمایه ۵ تا ۶ ساله نیز انگیزه را از فعال اقتصادی میگیرد، اکنون برای تولید هر کیلووات ساعت برق خورشیدی حدود هزار تومان پرداخت میشود یا مثلاً تولید برق از زباله ۲هزار تومان درمیآید که اینها ۱۰۰ تومان فروخته میشود. با این اوصاف سایر انرژیها مثل گاز برای دولت ارزانتر درمیآید.وی با اشاره به اینکه در تمام کشورها اقتصاد برق خودگردان است یادآور میشود: افراد در کشورهای پیشرفته قیمت واقعی برق را میپردازند به خاطر همین سرمایهگذار پولش را از مصرفکننده نهایی دریافت میکند منتها در کشور ما چون قیمت واقعی نیست هم دولت باید یارانه بدهد و هم مردم بیرویه برق مصرف میکنند و این معادله درنهایت درست درنمیآید.
نظر شما