رئیس جمهور دیروز در سخنرانی خود در اجلاس اکو برخی از ظرفیتهای این سازمان اقتصادی را برشمرد، اما واقعیت این است که طی یک دهه گذشته دیپلماسی اقتصادیِ منطقهای به هیچ وجه در دستور کار جدی دولت ایران نبوده و ظرفیتها یا به هدر رفته و یا در دست رقبای منطقهای و فرامنطقهای به ابزاری برای تشدید فشارها به ایران تبدیل شده است.
باید به این نکته توجه کنیم که تراز تجارت ایران با کشورهای عضو اکو در هفت ماه نخست امسال در مقایسه با هفت ماهه نخست سال ۱۳۹۸ (که سال قبل از همه گیری کرونا بود) ۲درصد کاهش یافته است. بر اساس آمارهای موجود ترکیه، افغانستان و پاکستان به ترتیب جدی ترین شرکای اقتصادی ایران در اکو هستند و تنها حجم تجارت ایران با دو کشور ترکیه و افغانستان با کل هشت کشور دیگر عضو اکو برابری میکند.
سهم ایران از بازار حدوداً ۵۰۰ میلیون نفری کشورهای عضو اکو با تراز تجاری تقریباً هزار میلیارد دلاری تنها چیزی بیش از ۲ میلیارد دلار بوده که به هیچ وجه شایسته کشورمان نیست. این سهم ناچیز در شرایطی است که ایران درست در نقطه میانی شاهراه مواصلاتی ۱۰ کشور عضو اکو قرار دارد و بنادر شمال و جنوب و کریدورهای جادهای و ریلی ایران میتواند بستر خوبی برای نقل و انتقال کالا بین این کشورها باشد.
کشورهای اکو عمدتاً محدود در زمین هستند و به دریا راه ندارند و معمولاً از مسیر ایران استفاده میکنند؛ بنابراین به نظر میرسد اصلی ترین دستور کار این اجلاس در سالهای آینده باید توسعه مسیرهای ترانزیتی و البته مذاکره برای متنوعسازی جادههای ترانزیتی باشد. به عنوان نمونه ساخت خط آهن رشت - آستارا برای تکمیل کریدور شمال به جنوب بسیار مهم است و ضروری است از سوی ایران با جدیت پیگیری شود.
ایران باوجود آنکه خود از پایهگذاران اکو بوده نتوانسته به اندازه سایر کشورها از این سازمان بهره برداری مناسب ببرد. مثلاً خط انتقال گاز به پاکستان با مشکلات جدی و انتقال گاز به ترکیه هم با نوسان همراه شده است. در این مسیر یکی دیگر از اتفاقات مبارک میتواند اضافه شدن برخی کشورهای متقاضی به سازمان اکو باشد؛ کشورهایی مانند ارمنستان و عراق که پیشتر درخواست عضویت خود را ارائه کرده اند، اما فرایند آن تاکنون با جدیت دنبال نشده است.
نظر شما