تحولات لبنان و فلسطین

سعید مستغاثی عضو شوراهای پروانه ساخت و نمایش فیلم‌های سینمایی با انتقاد از ضعف ساختاری فیلم‌های سینمای ایران تأکید کرد نباید به ۹۰ درصد از فیلم‌های سینمایی پروانه نمایش بدهیم.

به ۹۰ درصد فیلم‌ها نباید پروانه نمایش بدهیم/ شورا تساهل می‌کند

به گزارش قدس آنلاین، چندی پیش بیژن نوباوه وطن نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس که به تازگی به عضویت شورای پروانه نمایش فیلم‌های سینمایی هم در آمده است، از ۳۰ فیلم مساله دار سخن به میان آورد که در دولت قبلی موفق به اخذ پروانه نمایش شده‌اند اما فاقد ارزش‌های لازم هستند و باید دوباره مسیر اخذ پروانه نمایش را طی کنند.

وی در این گفتگو اظهار کرد: «بیش از ۳۰ فیلم مسأله‌دار از کمیته شورای نمایش مجوز نمایش گرفته‌اند که در این فیلم‌ها ارزش‌های اخلاقی، انقلابی و ملی زیر سؤال رفته است. با وجود مخالفت‌هایی صورت گرفته اما این فیلم‌ها در کمیته شورای نمایش مجوز گرفته‌اند اما اگر این فیلم‌ها اکران شوند ما وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را به مجلس فرا خواهیم خواند. این فیلم‌ها در دولت قبل مجوز نمایش گرفته‌اند و مجوز آن‌ها مربوط به دولت فعلی نیست. همانطور که گفتم در این فیلم‌ها ارزش‌های اخلاقی، انقلابی و ملی ما به زیر سوال رفته و مطمئناً اکران آن با واکنش عمومی مواجه خواهد شد. من خودم عضو کمیته شورای نمایش هستم اما در جلسات آن شرکت نکردم و اگر این وضع بخواهد ادامه پیدا کند دیگر در جلسات بعدی نیز مشارکتی نخواهم داشت.»

در پی واکنش اهالی سینما به این اظهارات با سعید مستغاثی که هم در شورای پروانه نمایش و هم در شورای پروانه ساخت عضویت دارد به گفتگویی کوتاه پرداختیم تا در جریان نظرات یکی دیگر از اعضای این دو شورای تعیین‌کننده در مسیر تولید و اکران سینمای ایران قرار بگیریم.

طبق احکام صادرشده از سوی محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، بیژن نوباوه، سعید مستغاثی، محمدحسین نیرومند، حجت‌الاسلام محمد قمی، جواد رمضانی، پژمان لشگری‌پور، پرویز شیخ‌طادی، سهیلا صادقی و رضا شاکری اعضای شورای صدور «پروانه نمایش» و سید ضیاء هاشمی، محمدرضا هنرمند، پژمان لشگری‌پور، سیدمحمد حسینی، علیرضا معاف، سعید مستغاثی و پرویز شیخ طادی هم اعضای شورای صدور «پروانه ساخت» هستند.

گفتگوی با سعید مستغاثی را در ادامه می‌خوانید؛

 جناب آقای نوباوه عضو کمیسیون فرهنگی مجلس اخیراً صحبت از فهرست ۳۰ فیلم کرده‌اند که از دولت قبل پروانه نمایش دریافت کرده‌اند اما در صورت اکران با مخالفت مجلس و حتی احضار وزیر مواجه خواهند شد، به‌عنوان عضو شورای صدور پروانه نمایش در جریان این فهرست هستید؟

واقعیت این است که من در جریان این مسائل نیستم.

 اما جناب آقای نوباوه هم عضو شورای پروانه نمایش هستند.

بله عضو هستند اما هنوز در جلسات شورا ایشان را ندیده‌ام. در شورای صدور پروانه نمایش آیین‌نامه‌ای در برابر ما قرار داده‌اند که ۱۴ بند دارد. این آیین‌نامه در مردادماه ۸۲ و در دولت هشتم برای آخرین بار بازتدوین و تصویب شده است. ما بر اساس همین ۱۴ بند قانونی که مرتبط با محتوا و ساختار آثار است، فیلم‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهیم. بنده در جریان این ۳۰ فیلمی که شما می‌گویید نیستم و اطلاعی از وجود این فهرست ندارم.

طبیعتاً شورای پروانه نمایش در دولت قبل هم براساس همین آیین‌نامه فیلم‌ها را بررسی کرده است.

الان کاری نداریم که دولت قبل بر چه اساسی اقدام کرده، آیین‌نامه فعلی شورای نمایش از سال ۸۲ هیچ تغییری نکرده و همین ۱۴ بند بوده است اما باید توجه داشته باشید حتی در فرآیند عملکرد هیأت انتخاب یک جشنواره ممکن است اعضای این هیأت فیلمی را انتخاب نکنند اما دبیر جشنواره با استفاده از اختیارات خود آن فیلم را انتخاب کند. در مورد شورای پروانه نمایش هم ممکن است شخص وزیر جدید به نظرش برسد که فیلم‌های تأیید شده در شورای قبلی معیارهای مدنظر را ندارد. وزیر این اختیار را دارد. وزیر جدید، حکم مربی جدید را دارد. حتی این اختیار را دارد که بگوید علی دایی و یا مهدی طارمی را در ترکیب نمی‌خواهم. این اختیار وزیر جدید است، اما ما به‌عنوان اعضای شورای پروانه نمایش فیلم‌هایی را که ارائه می‌شود، براساس آیین‌نامه‌ای که مصوب هیأت وزیران در سال ۸۲ است، بررسی و طبق همان آیین‌نامه رفتار می‌کنیم.

 شما عضو مشترک در هر دو شورای پروانه ساخت و نمایش هستید. برخی درباره ترکیب جدید اعضای این ۲ شورا معتقدند که این ترکیب یکدست شده است؛ نظر خودتان درباره ترکیب فعلی این دو شورا چیست؟

واقعیت این است که شخصاً نه برای اصولگرایی هویتی قائلم و نه برای اصلاح طلبی. ما همه سینمایی هستیم یعنی بحث اول ما سینماست. به‌عنوان منتقد سینما که نزدیک به ۵۰ سال است فیلم می‌بینم و در جریان سینمای روز دنیا و جشنواره‌ها هم قرار دارم، معتقدم بیش از ۹۰ درصد از تولیدات سالانه سینمای ایران زیر خط استاندارد «سینمایی» قرار دارد.

 از نظر ساختار یا محتوا؟

از نظر ساختار سینما. هر فیلمی اول باید «سینما» باشد. با دلیل و برهان معتقدم که بیش از ۹۰ درصد فیلم‌های ما فاقد بیان سینمایی و زیر استاندارد هستند. اگر نظر شخصی من باشد، ۹۰ درصد این آثار را رد می‌کنم.

یعنی اساساً پروانه ساخت نمی‌دهید؟

نه پروانه ساخت می‌دهم و نه نمایش. این‌ها اساساً فیلم نیستند. فیلمسازی که «ریتم» را نمی‌شناسد، اساساً فیلمساز نیست. اگر قرار است فقط «حرف بزنید» بروید سخنرانی کنید و مقاله بنویسید. کم‌خرج‌تر هم هست. چرا وقت مردم را می‌گیرید؟ اینکه مرکز آمار در سال ۹۸ اعلام کرد تنها ۵ تا ۶ درصد مردم ایران به سینما می‌روند و از پرفروش‌ترین فیلم استقبال می‌کنند، به همین دلیل است که این فیلم‌ها قبل از هر چیز دیگر، اساساً «فیلم» نیستند. در درجه بعدی این آثار نسبتی با «ایران» و «ایرانیت» ندارند.

 پس از نظر محتوایی هم به تولیدات سینمایی نقد دارید؟

فرم و محتوا از نظر من یکی است. شما اگر یک فیلم آمریکایی را بدون صدا هم تماشا کنید، متوجه می‌شوید که یک فیلم آمریکایی است. یک فیلم ژاپنی هم همین‌طور است. به قول مارتین اسکورسیزی هر فیلم سینمایی متعلق به هر ملیتی باید ارزش‌ها، آیین‌ها و فرهنگ آن ملت را بازتاب دهد. ژان رنوآر کارگردان مطرح فرانسوی می‌گوید اگر فیلمی بوی پنیر فرانسوی ندهد، فیلم فرانسوی نیست. این‌ها حرف‌های من نیست. اما فیلم ایرانی را حتی با صدا هم بینید متوجه نمی‌شوید این آدم‌ها از کجا آمده‌اند؟ که هستند و چه می‌گویند! اساساً فیلم‌ها نه شروع می‌شود نه تمام!

قیاس تولیدات امروز سینمای ایران با سینمای آمریکا و ژاپن را اساساً درست می‌دانید؟ سینمای ما به آن اندازه جهانی شده است؟

ما ادعا داریم که ۱۲۰ سال سابقه سینمایی داریم! همه وزرای ارشاد و مسئولان سینمایی هم در این سال‌ها همواره آمار داده‌اند که مثلاً ما امسال ۳۰۰ کیلو فیلم به جشنواره‌ها داده‌ایم! همه هم آمارهای کیلویی است! مدام می‌گویند سینمای ما جهانی است و کدام کشورها مثل ما اسکار گرفته‌اند؟

الان شما خودتان فیلم‌های سینمای ایران را در یک مقیاس جهانی تحلیل کردید اما در عین حال می‌گویید جهانی بودن سینمای ما یک ادعاست، این تناقض نیست؟

حرفی که می‌زنم ناظر به ادعاهایی است که مطرح می‌شود. حرف من این است که مگر سنگال یا کنیا چقدر سینما دارند، اما یک فیلم از همین کشورها هم هویت سنگالی یا کنیایی را دارد، ولی فیلم‌های سینمای ما این هویت را ندارند. سینمای ایران اول باید «سینما» و در گام بعد «ایرانی» باشد. ترکیب «سینمای ایران» در واقع ۲ دروغ بزرگ است؛ نه سینماست و نه ایرانی است. طبیعتاً این را درباره اغلب تولیدات مطرح می‌کنم و بالاخره فیلم‌هایی هم داریم که هم سینما هستند و هم ایرانی. درباره این آثار بحثی ندارم اما این‌ها جریان اصلی سینمای ما نیست.

شخصاً برای من به‌عنوان یک منتقد سینما که تجربه مستندسازی هم داشته‌ام و ۴۰ سال است سینمای ایران را رصد کرده‌ام، در درجه اول «سینمایی بودن» یک فیلم مهم است. اغلب فیلم‌ها امروز «شعار» است. اغلب فیلمسازان ما «حرف» می‌زنند به جای اینکه چیزی را نشان دهند. فیلمنامه‌هایی هم که در این مدت بررسی کرده‌ایم، اغلب «حرف» هستند. در فیلم‌ها هم چیزی به‌عنوان «تصویر» مشاهده نمی‌کنید، بیشتر سخنرانی و نمایش رادیویی است. این «سینما» نیست. با این وضعیت این شوراها خیلی به فیلم‌ها رحم می‌کنند که اجازه می‌دهند وارد شبکه توزیع شوند و این مسئله موجب خسران سینمادار و تماشاگر می‌شود، فقط تهیه‌کننده‌ها پول به جیب می‌زنند! یکی از عجایب در دنیا همین است که در سینمای ما قبل از اکران فیلم هم تهیه‌کننده پولش را به جیب زده است، این پدیده از باغ‌های معلق بابل هم عجیب‌تر است!

 با توجه به این نظرات و البته شناختی که شما از اعضای فعلی شوراهای پروانه ساخت و اکران دارید، آیا قرار است شاهد سخت‌گیری‌های بیشتری در حوزه ساخت و نمایش باشیم؟

متأسفانه این اتفاق رخ نخواهد داد چرا که بنده تنها نیستم. در شورای پروانه نمایش ۱۰ نفر دیگر هم حضور دارند که اعتقادات بنده را ندارند. خیلی هم معتقد به نرمش، تساهل و تسامح با فیلم‌ها هستند. حتی معتقدند با همین فیلم‌های زیر استاندارد هم باید با رویکرد تشویقی برخورد کنیم. اگر من به تنهایی بودم طبق همین آیین‌نامه برخورد می‌کرد که در بند ۱۴ آن تأکید شده است، فیلم‌هایی که به لحاظ ساختار ضعیف هستند، نباید پروانه نمایش بگیرند. ۹۰ درصد فیلم‌ها براساس همین بند باید رد شوند. همکاران بنده هم در شورای پروانه ساخت و هم در شورای پروانه نمایش اما رئوف و مهربان هستند و سیاست تشویق‌گری دارند. تا جایی که یک فیلم واقعاً فاجعه نباشد از آن جلوگیری نمی‌کنند. برخی فیلم‌ها و فیلمنامه‌ها دیگر آنقدر فاجعه است که هیچ کاری نمی‌توان کرد!

 یکی از فیلم‌های چالش‌برانگیز از سال گذشته «قاتل و وحشی» به کارگردانی حمید نعمت‌الله است، فکر می‌کنید این فیلم امسال موفق به کسب پروانه نمایش می‌شود؟

من هنوز این فیلم را ندیده‌ام اما حمید نعمت‌الله فیلمسازی است که غالباً آثارش قابل نمایش است، مگر نیاز به حذف یکی دو صحنه داشته باشد. فیلم را اگر برای ما بیاورند می‌بینیم و نظر می‌دهیم.

 غیر از این مورد فیلم‌هایی که در شوراهای قبلی موفق به کسب پروانه نمایش نشده باشند، می‌توانند امیدی به دریافت پروانه از شورای فعلی داشته باشند؟

چرا دریافت نکنند؟ الان ۹۰ درصد فیلم‌های سینمای ایران یک سبک و سیاق مشخص دارند. وقتی سیاست غالب بر شورا همین برخورد مهربانانه با آثار است، اگر فیلمی خیلی افتضاح و فاجعه نباشد، چرا پروانه دریافت نکند؟ اما این به نفع سینمادار و مخاطب نیست. خیلی بد است سینمایی با این همه ادعای جهانی و جایزه اسکار و کن، تنها ۵ درصد از مردمش فیلم‌هایش را ببینند! آدم از این شرایط شرم می‌کند. باید فیلم‌های قوی‌تر بسازیم و بیشتر به دغدغه‌های مردم بپردازیم. دغدغه‌های مردم آن چیزی نیست که فلان شبکه خارجی و یا شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌کنند. باید به بطن جامعه برویم. سینماگران باید از هاله‌ای که به دور خود پیچیده‌اند بیرون بیایند و مردم را ببینند. ای‌کاش لااقل کتاب بخوانند و فیلم ببینند. خیلی از فیلمسازان ما که من می‌شناسم‌شان افتخارشان این است که فیلم نمی‌بینند! لااقل بروید فیلم ببینید!

منبع: مهر

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.