تحولات لبنان و فلسطین

«گاهی خدمت‌ها می‌تواند خیلی خیلی پنهانی‌تر و لطیف‌تر باشد؛ قلب مردم ما از ولایت اهل بیت(ع) سرشار است و در همه اصناف آن‌قدر مهر حضرت رضا(ع) به دل مردم ما نشسته که هر کسی نام امام را می‌شنود گویی مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ در او جلوه می‌کند و حالش خوب می‌شود؛ البته هر کسی به نسبت ظرفیت وجودی‌اش از این تحول بهره‌مند می‌شود»

با زیارت، مشهدی شو!

این جملات بخشی از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین علی سرلک، استاد دانشگاه و کارشناس مذهبی است که در چهارشنبه‌ای امام رضایی با قدس در میان گذاشته است. در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می‌شود.

چهارشنبه‌های امام رضایی به عنوان ظرف زمانی خاص چه فرصتی را برای انس و الفت با امام رضا(ع) و بهره‌مندی از آثار و برکات این ارتباط فراهم می‌کند؟

اینکه انسان همواره دنبال رابطه با خدای متعال و اولیاءالله باشد، امری بدیهی است. عطش ما در ارتباط با خدا و مظاهر او بی‌پایان است از این رو، باید برای رفع این عطش به نقاط تمرکز زمینی و زمانی متمسک شویم؛ زیارتگاه‌ها اماکنی هستند که در آن‌ها دل‌های ما به مرکزی که محل رفت‌وآمد فرشتگان و محور توجه خداست، گره می‌خورد؛ مثل کعبه که گرداگرد آن عطش و طلب انسان برای ارتباط با خدا عینیت می‌یابد.

چهارشنبه‌های امام رضایی از خوش‌سلیقگی‌هایی است که نیاز و طلب ما به ارتباط با امام رضا(ع) را به یک زمان مشخص پیوند می‌زند و عهد و میثاقی را در قطعه مشخصی از هفته برقرار می‌کند. به هر حال شبیه این ارتباطات و این بهانه‌ها همیشه مطلوب و هم کارگشاست و هم می‌تواند نقطه‌ ثقلی برای رهایی ما از بسیاری از گرفتاری‌ها باشد، گرفتاری‌هایی که با تجربیات اشتباه خود در دنیا رقم زده‌ایم.

اگرچه همه روزها و لحظات ایام‌الله هستند و به خدا و اولیای او اختصاص دارند و همه سرزمین‌ها ملک خداست اما تمرکز بر رابطه با امام رضا(ع) در چهارشنبه‌ها، به طور ملموس عطش و نیاز ما را پاسخ می‌دهد و توانسته برکات و جاذبه‌های بسیار داشته باشد. مثل عرض ارادتی که در ساعات ۸ صبح و ۸ شب در شبکه‌های مختلف صداوسیما با صلوات خاصه به محضر حضرت ثامن الحجج(ع) می‌شود. البته باید توجه داشت این خوش‌سلیقگی‌ها با خرافات و برخی اعمال من‌درآوردی، مرزی باریک دارد و باید مراقب حفظ مرزها و حریم‌ها باشیم.

انس و الفت با امام رضا(ع) چقدر مشروط به حضور در حرم است؟ چطور از راه دور هم می‌توانیم عطش زیارت امام رضا(ع) را برطرف کنیم؟

حقیقت زیارت یعنی عرض ارادت به ولی خدا و تجدید عهد و پیمان با او برای پیمودن راه خدا؛ بُعد منزل در چنین ارادت و نگاهی معنا ندارد و دور و نزدیک نمی‌تواند مانع تحقق یافتن ماهیت زیارت باشد؛ به تعبیر شاعر «گر در یمنی چو با منی پیش منی»... اگر دل به ضریح ارادت ولی خدا گره بخورد دیگر دور و نزدیک زیارت فرقی ندارد.

 زیارت به میزان پیوند و عطش ما بستگی دارد؛ گاهی ممکن است از راه دور اتفاقی به نام پیوند و زیارت و الحاق رخ دهد که شاید در نزدیک چنین اتفاقی رخ ندهد.

اگر چه ما مأمور هستیم به زیارت برویم و آنجا امکان ارتباط بیشتری برایمان فراهم می‌شود اما یادمان باشد باتوجه به تعبیر قرآن کریم «هر طرف رو کنیم به سمت خدا رو کرده‌ایم» از دور هم می‌توان زیارت کرد. مثل ارتباط و پیوندی که بین اویس قرنی با پیامبر(ص) ایجاد شد؛ قلب او مملو از عطش زیارت پیامبر(ص) بود اما براساس قراری که با مادرش داشت باید در زمان معینی به سمت یمن بازمی‌گشت در حالی که اتفاق ظاهری زیارت رخ نداد و او مدینه را ترک کرد اما همین که پیامبر(ص) وارد شهر شدند، فرمودند: من بوی خدا را از جانب یمن استشمام می‌کنم!... چون قلب اویس مملو از عطش به پیامبر(ص) بود و می‌خواست حضرت رسول(ص) را ملاقات کند و برای پیمودن راه خدا از محضر ایشان بهره بگیرد، رایحه وجودی او رحمانی، الهی و ربانی شده بود .جالب اینکه اویس تا آخر عمر خود پیامبر(ص) را ندید اما از زائران نامدار و نام‌آورحضرت(ص) باقی ماند و بابی را در مسیر زیارت گشود که هنوز هم پیش روی مشتاقان باز است.

از این رو، قلوب مؤمنان، موحدان و مشتاقان اهل بیت(ع) مرزهای زمینی و زمانی را نمی‌شناسد و پیوند ناگسستنی بین آن‌ها با اولیای الهی وجود دارد: «عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا/ ما همه بنده و این قوم خداوندانند». به طور خلاصه باید گفت اگرچه اصل بر زیارت حضوری است اما معنایش این نیست راه زیارت از دور بسته است و چه بسا از دور به زیارتی برسیم که برخی از نزدیک به آن دست نیابند.

در رسیدن به معرفت زیارت چقدر نیازمند شبیه شدن به امام رضا(ع) در اوصافی همچون رضا و رأفت هستیم؟

حضرت سیدالشهد(ع) وقتی خواستند از مدینه حرکت کنند، فرمودند: هر کس می‌خواهد با خدا برود با ما بیاید؛ این یعنی کسی می‌تواند به سمت خدا حرکت کند که با ولی‌خدا همراه شود و به زیارت به معنای حقیقی آن برسد؛ این زیارت یعنی بخواهد سنخیت بیابد و مشابهت پیدا کند و به اندازه ظرف وجودی خود (در هر کسی این ظرفیت متفاوت است) از اقیانوس بی‌کرانه فضائل و کرامات ولی خدا، خود را سرشار کند. اساساً زیارت جریان سنخیت‌ساز است؛ زیارت مسیر همانندی است برای همپایی با ولی خدا در رسیدن به مقام صدق. زیارت برای این است که زائر به محضر ولی‌خدا شرفیاب و با او همگام شود؛ این رخ نمی‌دهد مگر آنکه زائر در پی شباهت و سنخیت باشد؛ به عنوان مثال همچون امام مهربانی‌ها(ع) به قدر ظرف وجود خودش اهل شکر و رضا، حسن‌خلق، امانت‌داری، راستگویی و صداقت باشد. زیارت یعنی زدودن غبار از آینه دل برای انعکاس چهره و شخصیت ولی‌خدا. در روایت از معصوم(ع) است هر کس زائر ما را زیارت کند ما را زیارت کرده است.

تعبیر مشهدی یا کربلایی که برای زائر به کار می‌بریم و بین ما مرسوم است چقدر به این سنخیت و شباهت بازمی‌گردد؟

چون زائر در ظرف وجودی خود شبیه ولی‌خدا شده وقتی به شهر توس یا مشهد می‌رود به اندازه بهره‌اش رضوی شده نه فقط مشهدی، یعنی پیوند و قرابت او با امام رضا(ع) فقط مکانی نیست. چون زمان و مکان را در این نسبت‌ها و زیارت‌ها برمی‌داریم انسان رضوی می‌شود، به اندازه طلب و ظرف وجود و طلب و آمادگی زائر پیوندش با امام(ع) در قبر و قیامت با او خواهد بود. اگر امام رضا(ع) در مشهد نبودند ما مشهدی نمی‌شدیم چنان‌که با سفر به کرمان یا یزد کرمانی و یزدی نمی‌شویم... اینکه به زائر مشهدالرضا(ع) مشهدی می‌گوییم برای آن است که زائر به اندازه فهم خود از ولی‌خدا بهره می‌گیرد و وجود زائر شاکله جدیدی می‌یابد. زیارت قرار است نهاد سنخیت و همانندی باشد بنابراین در زیارت وداع با معصومین(ع) که در مفاتیح‌الجنان آمده به آن حضرات(ع) عرضه می‌کنیم ما را در حزب و گروه خود قرار دهید، به آن‌ها عرض می‌کنیم غصه ما را بخورید و اجازه دهید جزو سربازان شما شویم؛ در پادگان شما وارد شده‌ایم این یعنی تحقق حقیقت زیارت وگرنه زیارت برای این نیست که فقط حاجتمان را با حضرت(ع) در میان بگذاریم؛ هر چند ایرادی ندارد اما اصل زیارت این است که زائر پس از زیارت جزو امکانات و ابزار ولی‌خدا شود و برای تحقق اهداف او تلاش کند.

 زیارتگاه محل سربازگیری و سربازخانه است؛ این‌ها همه سرباز هستند و زیارت‌نامه، سرود سربازی است. اما خود سربازی حقیقتی است که انسان با ولی‌خدا به توان‌افزایی برسد و هر چه را دارد برای ولی‌خدا بداند، چنان‌که در سراسر ایران باغ‌ها، زمین‌ها و ملک‌های بسیاری وقف امام رضا(ع) است... صاحبان این‌ها زائرانی هستند که فهمیده‌اند هستی و ملکشان متعلق به حضرت(ع) است و آن را وقف کرده‌اند.

این جنس از زیارت و این نگاه به مسئله زائر بودن چقدر به ما در خادم‌الرضا(ع) شدن کمک می‌کند؟

یکی از هزاران نوع خدمت به حضرت رضا(ع) حضور در حرم و در محضر زائران حضرت(ع) بودن است: «مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم/ هواداران کویش را چو جان خویشتن دانم» اما اگر کسی معارف حضرت ثامن‌الحجج(ع) را نشر و در همه جای کشور و سراسر دنیا هر کاری را برای تحقق اهداف امام(ع) انجام دهد به ایشان خدمت کرده است چه در لباس خادمی باشد چه نباشد؛ چنان که خود حضرت(ع) فرمودند: «اگر مردم زیبایی‌های سخنان ما را می‌شناختند، بی‌شک از ما پیروی می‌کردند». اگرچه خادمان حرم توفیق دفن در کنار مضجع شریف امام رضا(ع) را دارند اما خیلی از خادمان امام(ع) در غربت از دنیا می‌روند و امام رضا(ع) وعده داده‌اند به آن‌ها سر بزنند و در روایات و اقوال است امام(ع) بر بالین شیعیان خود در مکان‌های مختلف آمده‌اند. بنابراین باید هدف خدمت، تأمین رضای امام رضا(ع) باشد. گاهی خدمت‌ها می‌تواند خیلی پنهانی‌تر و لطیف‌تر باشد. قلب مردم ما از ولایت اهل بیت(ع) سرشار است و در همه اصناف آن‌قدر مهر حضرت رضا(ع) به دل مردم ما نشسته که هر کسی نام امام را می‌شنود گویی مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ برای او جلوه کرده است و حالش خوب می‌شود؛ البته هر کسی به نسبت ظرفیت وجودی‌اش از این تحول بهره‌مند می‌شود.

و سخن پایانی برای آن‌ها که عطش زیارت امام مهربانی‌ها را دارند.

در این فضای کرونا برخی محدودیت‌هایی که در زیارتگاه‌ها ‌از جمله مشهد به وجود آمده موجب سوءتفاهم گروهی شد که به نظر باید با حقیقت زیارت بیشتر آشنا شوند. در زیارتگاه‌ها انواع افراد رفت‌وآمد دارند که حفظ سلامت و تندرستی‌شان وظیفه است و هیچ کس نباید راضی شود زائر امام رضا(ع) بیمار شود. وقتی عقل و توصیه خردمندان ما را به جایی می‌رساند که باید مصلحت را رعایت کنیم نباید برخوردهای ما سطحی باشد و تنش ایجاد کنیم؛ ممکن است در برخی از برخوردها و نگاه‌ها حرمت امام رضا(ع) رعایت نشود. حقیقت زیارت عطش و پیمان و میثاق برای خدمت است، دست زدن به ضریح اگر مقدور شود زهی سعادت، اما اگر به دلایلی هم میسر نشد اصرارهای صرفاً احساسی نمی‌تواند موجه باشد! چرا که احتمال به خطر افتادن جان عزیز زائران به وجود می‌آید و باید جانب حرمت را نگه داشت: «من خاک کف پای سگ کوی کسی‌ام/ کو خاک کف پای سگ کوی تو باشد».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.