کیومرث صابری مشهور به گلآقا، نویسنده و پایهگذار مجله طنز «گلآقا» پس از انقلاب بود که با کار خود میزان تحمل مسئولان را به شیوهای هنرمندانه بالا برد به گونهای که اگر طنزِ او فقط گزنده بود تا این اندازه تأثیرگذار نمیبود. مستند «روزگار گلآقایی» در ابتدا با شرحی بیوگرافیک از زندگی گلآقا آغاز میشود و در ادامه تلاش میکند با نگاهی به روند حرکت این مجله طنز در آن روزها به فضای طنز مطبوعات و رسانه و آستانه تحمل دولتمردان بپردازد. این مستند ۸۰ دقیقهای به کارگردانی و تهیهکنندگی محمدحسن یادگاری، تولید بسیج سازمان صدا و سیماست. مستند «روزگار گلآقایی» در بخش ویژه پانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینما حقیقت» از پنجشنبه گذشته به نمایش درآمده است.
فراتر از یک خط فکریمحمدحسن یادگاری، دکترای علوم ارتباطات اجتماعی که عرصه فرهنگ و رسانه از دغدغههای او در مستندسازی است درباره تولید «روزگار گلآقایی» میگوید: مفاخر ایران برایم مهم هستند، آدمهای تأثیرگذاری که درکی از منافع ملی و راهبردی دارند. من از مستند پرتره نادر ابراهیمی با عنوان «بار دیگر مردی که دوست میداشتیم» شروع کردم و به کیومرث صابری فومنی رسیدم. این افراد سبک زندگی خوب و متفاوتی داشتند که در افراد دیگری ندیدم، این آدمها «عمومی» بودند یعنی صرفاً متعلق به یک جناح و خط فکری خاص نبودند، همه جناحها، همه تفکرات و روحیهها با اینها که مردم و مملکت برایشان مهم بودند، ارتباط داشتند و این آدمها روی آنها تأثیرگذار بودند. آقای نادر ابراهیمی در حوزه ادبیات، جریانسازی کردند و آقای صابری در حوزه طنز.
او ادامه میدهد: من در مستند پرتره آقای ابراهیمی، ارتباط میان نادر ابراهیمی و کیومرث صابری را پیدا کردم، آنها عکسهای مشترک و روابط کاری و دوستانه زیادی با هم داشتند. تحقیق کردم و متوجه شدم کار مستند پرتره جدی درباره آقای صابری انجام نشده و حیف است که چنین شخصیتی ناشناخته بماند.
این مستندساز توضیح میدهد زمانی این ایده به ذهنش رسیده که خفقان رسانهای زیادی در دولت وجود داشته و رسانهها نمیتوانستند درباره اشتباههای دولت بگویند. او میافزاید: دیدم بهترین راه برای اینکه بگوییم نقد صریح دولتی و حاکمیتی به شیوه درست باید صورت بگیرد، معرفی شخصیت کیومرث صابری است؛ چون ایشان در دهه۷۰ و در دولت آقای هاشمی با هنرمندی تمام، نقد اساسی به عملکرد دولت داشت، در واقع ایشان طنز پس از انقلاب را احیا کردند وگرنه ما طنز به شیوه کلامی متین و ادبیاتمحور را در مطبوعات آن زمان نداشتیم.
او با بیان اینکه ساخت مستند پرتره «روزگار گلآقایی» را سال گذشته آغاز کرده و به سرانجام رسانده، خاطرنشان میکند: بررسی پیشینه کیومرث صابری در حوزههای سیاسی مهم است که در مستند به آن اشاره میشود؛ از همکاری با شهید رجایی گرفته تا مشاور فرهنگی آقای خامنهای در دوران ریاست جمهوری ایشان، ضمن اینکه پیش از انقلاب هم در مجله طنز توفیق مینوشتند. پس از انقلاب هم در روزنامه اطلاعات، ستون دو کلمه حرف حساب را راه میاندازند و همه اینها مقدمه انتشار مجله طنز «گلآقا» در سال ۶۹ میشود.
نمونه شاهکاری از تعاملات انسانی
یادگاری با بیان اینکه نقص حاکمیت امروز، نبود آدمهای میانجی میان طیفهای سیاسی است میگوید: ایشان بچههای مجله توفیق و سیاسیونی از طیفهای مختلف را در مجله «گلآقا» گرد هم میآورد، به نظرم این اتفاق و این تعاملات انسانی یک شاهکار است که امروز از آن محروم هستیم. این آدم، گوهر گمشده سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دهه اخیر است. وجود چنین آدمهایی ظرفیتهای نقد، فرصتهای انتقاد و انتقادپذیری حکومت را افزایش میدهد.
وی تأکید میکند: این مستند پشتوانه پژوهشی دارد و تلاش کردیم ابعاد مختلف کیومرث صابری را به مخاطب نشان دهیم، ضمن اینکه به روابط او با جریانهای مختلف سیاسی نیز اشاره کنیم.
این مستندساز درباره ترکیب مصاحبهشوندگان در این مستند که از سیاسیونی چون مصطفی تاجزاده و محمدعلی ابطحی تا طنزپردازانی چون ناصر فیض و رضا رفیع در آن حضور دارند، میگوید: سعی کردیم تنوع طیفی و فکری که زندهیاد صابری به آن قائل بود را در مستند داشته باشیم البته سراغ دختر آقای صابری هم رفتیم ولی ایشان تمایلی به گفتوگو نداشت.
او با بیان اینکه هماهنگی با غلامعلی حداد عادل و علی لاریجانی بسیار سخت بود و به نتیجه هم نرسید، یادآور میشود: ملاک انتخابم برای برش صحبت مصاحبهشوندگان، شناختی بود که از آقای صابری پیدا کردم. ایشان به معنای واقعی کلمه نماد و نمود اعتدال بودند، در واقع این آدم موضع و گفتمان دارد اما از دریچه اعتدال.
این پژوهشگر با تأکید بر اینکه منافع ملی برای کیومرث صابری فومنی اولویت داشت و خودش هم گفته بود که ایران و اسلام، خط قرمزهایش است، خاطرنشان میکند: ایشان پای بسیاری از ارزشها میایستاد چون میدانست که در جریان انقلاب اسلامی چه اتفاقاتی رخ داده است اما نسبت به اشتباهها هم انتقاد داشت و با لحن و کلام درستی این نقد را مطرح میکرد.
عدم دسترسی مستندسازان به آرشیو صدا و سیما
یادگاری با بیان اینکه زندهیاد صابری در گفتار و نوشتارش به رعایت اخلاق، حریم و احترام پایبند بود و هر حرفی را هر جایی نمیزد، اظهار میکند: ایشان به دلیل اینکه مطبوعات در دهه ۷۰ رسانه نخست بود، بستر مطبوعات را برای نقد انتخاب کرد و شاید امروز رسانه تصویری را برای طرح نقدهایش انتخاب میکرد چون قائل به اثرگذاری و وسعت دامنه مخاطب بود. وی با بیان اینکه آستانه تحمل مسئولان در نقدپذیری در طول یکی دو دهه اخیر بسیار پایین آمده است، میگوید: هر چه جلوتر آمدیم روحیه نقدپذیری ضعیفتر شد به طوری که در دولت آقای روحانی، جایی برای انتقاد وجود نداشت.
وقتی ظرفیت نقدپذیری در جناحهای سیاسی بالاتر برود نقاط ضعف خودشان را شناسایی میکنند، مگر این بد است؟! به هر حال با زاویه نگاه جدیدی در پرداخت به مسائل روبهرو میشوند، شاید راه حل دیگری پیدا کنند اما در مواجهه با نقد اصولی، مؤدبانه، دلسوزانه و هنرمندانه. او درباره دسترسی به آرشیو برای ساخت این مستند اضافه میکند: صدا و سیما، آرشیو را در اختیار مستندسازان قرار نمیدهد. من یک فایل صوتی از مرکز کتابخانه ملی گرفتم که کارم را راه انداخت. شاید باورتان نشود ولی صدا و سیما آرشیو فوتبال سالهای ۹۰ را به ما نمیدهد، این ناشی از بیدانشی و محافظهکاری مدیران است. یادگاری خاطرنشان میکند: وقتی مدیری دانش نداشته باشد ترسو است. البته این سختگیریها ما را دلسرد نمیکند چون ما پای کارمان ایستادهایم. من در آثارم اصلاً نگاه جناحی ندارم.
نظر شما