دومین دور از مذاکرات بین ایران و گروه ۱+۴ با موضوع رفع تحریمهای ایران در دولت جدید، در شهر وین در حال برگزاری است. تلاشهای تحسینبرانگیز تیم مذاکرهکننده جدید ایران که با ارائه دو سند و در دست گرفتن ابتکار عمل همراه بوده، این روزها در رسانههای مختلف با روایات و نگرشهای متنوع مورد بازتاب و پوشش خبری قرار گرفته است.
کسانی که با پوشش خبری مذاکرات در دورهای پیشین آشنا هستند، بهخوبی به این نکته واقفند که ماهیت چنین مذاکراتی کُند و متلاطم است. حتی اگر طرفها تمام تلاش خود را برای دستیابی به توافق بهکار گیرند، که شواهد حکایت از آن دارد که آمریکاییها چنین رویکردی ندارند، باز هم جزئیات بسیار زیادی برای بحث وجود دارد که هرکدام هر از گاه به مانع بدل میشوند. رفع هر کدام از این موانع طبعا انرژی بسیاری از مذاکرهکنندگان خواهد گرفت. تیمهای مذاکراتی گاه نیاز به مشورت با پایتختها پیدا میکنند که خود این موضوع منجر به وقفه در مذاکرات میشود و ...
بنابراین کاملا روشن است که بهصورت طبیعی، روند مذاکرات پیچیده و زمانبر است. در چنین شرایطی بهنظر میرسد که برخی انگار خوششان میآید که با استفاده از اخبار متنوعی که از مذاکرات منتشر میشود، افکار عمومی را دچار تنش و تلاطم کنند. این تنشزاییها سه محور اصلی دارد:
محور اول، برخی رسانهها و خبرنگاران غربی هستند که عموما با اخبار برآمده از «منابع آگاه» بهاصطلاح تلاش میکنند که اخبار محرمانه را درز دهند. بسیاری از این اخبار یا کلا غیرواقعیست و یا دستکم دقیق نیست و روایت درست را منعکس نمیکند؛
محور دوم، برخی کاربران فارسیزبان در شبکههای اجتماعی هستند که با ترجمه خام چنین اخباری و سپس عملیاتهای مختلف روانی بر روی این دست اطلاعات، بهدنبال القای شکست مذاکرات و بنبست دیپلماتیک هستند، بخصوص آنها که دوست دارند تیم جدید مذاکرهکننده را مورد هجمه قرار دهند. همین تنشآفرینیها در روزهای گذشته تاثیراتی در بازار ارز داشته است که همگان شاهد آن بودهاند؛
اما محور سوم، به اخبار برخی منابع صهیونیستی بازمیگردد که در بحبوحه مذاکرات مدام زبان به تهدید ایران میگشایند و حتما مخاطبان محترم نمونههای چنین اخباری را در روزهای اخیر کم ندیدهاند.
در این میان، یادآوری چند نکته ضروری بهنظر میرسد:
اولا، دولت جناب آقای رئیسی همواره تاکید داشته است که اگرچه بهدنبال رفع تحریمهای ظالمانه است اما اقتصاد کشور را به مذاکرات گره نمیزند. به نظر میرسد که لازم است همین مساله بهصورت مداوم برای افکار عمومی تکرار شود. کشور همزمان با مذاکرات بهدنبال مسیرهای جایگزین برای تجارت خارجی است و در این زمینه تا حدودی موفقیت نیز کسب شده است؛
ثانیا، جدای از توصیه اخلاقی کاربران شبکههای اجتماعی، بالاخص کاربران پرمخاطب به تحذیر از بازنشر اخبار نامطمئن، باید برای افکار عمومی توضیح داده شود که آنچه از تلاطم ارز دیده میشود بیشتر در بازار اسکناس رخ میدهد که حجم بسیار کوچکی از تراکنشهای ارزی در کشور را تشکیل میدهد و بازار حوالههای ارزی کمتر تحت تاثیر این تنشآفرینیهاست؛
ثالثا، کاملا روشن است که صهیونیستها بهخوبی میدانند که تهدید نظامی ایران اگر بخواهد وارد عرصه عمل شود، برای آنها بسیار پرهزینه خواهد بود. چهبسا چنین امری، چنان ضربهای به زیرساختهای حیاتی رژیم صهیونیستی وارد کند که منجر به فلج شدن این رژیم تا سالها گردد. لذا بسیار بعید است که تهدیدات صهیونیستها در عرصه عمل به واقعیت تبدیل شوند.
در پایان لازم است تاکید شود که عملکرد رسانهای تیم مذاکرهکننده ایران در دو دور اخیر، قابل تقدیر بوده و تلاش قابل توجهی برای ارائه اطلاعات صحیح به هموطنان صورت گرفته است؛ این تلاش البته باید با همکاری رسانههای مختلف از تمام تفکرات سیاسی و همچنین کاربران شبکههای اجتماعی، تقویت گردد.
نظر شما