بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در ۱۲ سال گذشته وسعت جنگلهای شمال با کاهش ۱۶هزار هکتاری روبهرو شده است. همچنین براساس آمار مدیرکل دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان محیط زیست، در هر یک ثانیه، ۳۵۰مترمربع جنگل و مرتع کشور نابود میشود. حال در چنین وضعیت تأسفباری بار دیگر زمزمه اصلاح قانون نسبتاً مترقی «تنفس۱۰ ساله جنگلهای شمال» به گوش میرسد و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به فکر پایان دادن به طرح تنفس جنگلها افتادهاند و برای این منظور حتی در جلسه اخیر خود با رئیس جمهور، خواستار تدوین لایحهای جدید توسط دولت شدند.
به اعتقاد این نمایندگان، قانون تنفس جنگلها در کلیات مشکلی ندارد؛ اما بعضی موارد در آن دیده نشده است؛ مثلاً فکری برای جمعآوری درختان شکسته، خشک و افتاده نکرده است که این موضوع گاهی سبب افزایش خسارت در هنگام وقوع سیلابها میشود. به همین دلیل باید این قانون اصلاح شود تا با جمعآوری و بهرهبرداری از آنها، هم مشکل یاد شده برطرف و هم نیاز کارخانههای «نئوپان» و «چوب شمال» به ماده اولیه یا همان چوب برآورده شود و کارگران آنها بیکار نشوند. این در حالی است که صنایع چوبی به شرط تأمین چوب از آن سوی مرزها، گواهی فعالیت دریافت میکنند. همچنین در سالهایی که بهرهبرداری از جنگلهای شمال انجام میشد، این اکوسیستم تنها ۱۰درصد نیاز کارخانهها را تأمین میکرد.
با این همه پرسش این است آیا وضعیت بهداشت در جنگلهای شمال و مشکل درختان شکسته، بیریشه، آفتزده و افتاده آنقدر حاد است که نیاز به اصلاح قانون تنفس باشد و مهمتر اینکه قانون تنفس جنگلها که حدود پنج سال از اجرای آن میگذرد، تا چه اندازه در احیای جنگلهای شمال تأثیرگذاربوده است؟
با طرح تنفس، جنگلهای شمال بازیابی میشوند
رضا بیانی، قائم مقام معاونت امور جنگلها، اجرای طرح تنفس در پنج سال گذشته را مثبت ارزیابی میکند و میگوید: قطعاً در چند سال اخیر جنگلهای شمال تا حدی خود را بازیابی کرده و رویش و زادآوری در آن بیشتر شده است. براساس ارزیابی یونسکو، حفاظت از جنگلهای شمال بیشتر شده و طرح تنفس تأثیرات مثبتی بهدنبال داشته است. از سوی دیگر باید بدانیم اگر این طرح را پیاده نمیکردیم با توجه به کمبود بارندگی در سالهای اخیر در کشور بهویژه در محدوده سیاهکل، دیلمان و جنگلهای گلستان فشار مضاعفی به جنگلهای شمال وارد میشد.
وی با تأکید بر اینکه جنگلهای شمال با قانون تنفس، بازیابی میشوند، میافزاید: این تنفس یا استراحت برای اینکه رویش در جنگلهای ما در هر سه چهار مترمربع اتفاق بیفتد بسیار ضروری است.
بیانی در پاسخ به ادعای کسانی که میگویند طرح تنفس مانع تخریب جنگلها و قاچاق چوبهای جنگلی نشده، میگوید: اینکه فقط یک طرح بتواند جلو تخریب جنگلها و قاچاق چوب را بگیرد اصلاً وجاهت علمی ندارد. افزایش یا کاهش قاچاق چوب یکی از شاخصهای تأثیرگذاری این طرح است.
ما در کنار این موضوع واردات چوب به کشور و قیمت چوب را داریم که الان واردات چوب انجام نمیشود و قیمت آن هم در بازارهای داخلی افزایش یافته است. اینها همه باید در کنار هم قرار بگیرند تا بگوییم این طرح تأثیر مثبت داشته یا نداشته است. ضمن اینکه افزایش «کشفیات قاچاق چوب» را بهویژه در دوران استراحت جنگل نباید مترادف با افزایش «قاچاق چوب» تلقی کرد چون الان کشفیات قاچاق چوب از سوی یگان حفاظت سازمان جنگلها به لحاظ تعداد فقره بیشتر شده اما از نظر مترمربع کمتر شده است به همین دلیل میتوان گفت شاید موضوع قاچاق چوب را بزرگنمایی میکنند. البته ما منکر قاچاق چوب نمیشویم؛ اما برای رفع این مشکل باید سطح حفاظت را در جنگلهای کشور افزایش دهیم. ضمن اینکه در این بخش نیروی انسانی، امکانات و منابع مالی را هم باید در نظر بگیریم.
اشکال قانون تنفس جنگلها
این مدیر سازمان جنگلها نیز طرح یا قانون تنفس جنگلهای شمال را خالی از ایراد نمیداند و میگوید: یکی از ایرادهای طرح تنفس این است که در آن نگفتیم غیر از برداشت نکردن چوب چه عملیاتی باید در آن صورت گیرد. به همین دلیل شورای عالی جنگل تا زمان آماده شدن طرح جایگزین جنگلداری بر اساس شاخصهای مدیریت پایدار، طرحی را برای مدیریت جنگلهای شمال تدوین، تصویب و ابلاغ کرده است که انجام عملیات احیایی وغنیسازی جنگلها، فنسکشی، چرای دام، مرمت جادهها و... را هم دربرمیگیرد.البته در این طرح نیزهمانند طرح تنفس هیچگونه بهرهبرداری چوبی از جنگلها نخواهیم داشت.
وی سپس از تخریب ۲هزارو۵۰۰ هکتار از جنگلهای کشور در هر سال خبر میدهد و میافزاید: بیشترین دلیل تخریب این منابع اجرای طرحهای توسعهای و عملیات عمرانی از سوی دستگاههاست وگرنه در سایر بخشها تخریبها کمتر از گذشته است.
البته از سوی دیگر سالانه نزدیک به ۳۰هزار هکتار جنگلکاری میکنیم؛ با این حال ارزیابیهای زیست محیطی باید به صورتی باشد که در طرحهای توسعهای شاهد کمترین تخریب در جنگلها و مراتع طبیعی باشیم.
نظر شما