تحولات منطقه

وقتی وارد محیط زندان می‌شدم دیدن هر چیزی را انتظار می‌کشیدم جز محبت، معنویت، دوستی و تربیت. تلقی‌ام از به کار بردن واژه دارالتأدیب برای زندان، چیزی بیشتر از یک تعارف نبود.

دلتنگی برای حرم پشت میله‌ها
زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه

همیشه فکر می‌کردم نمی‌شود کسی پایش به زندان باز شود و زندان او را با تجربه‌های منفی بیشتری به جامعه برنگرداند تا اینکه پایم به زندان وکیل‌آباد باز شد و شاهد ماجرایی بودم که تقریباً از یک دهه پیش در این زندان آغاز شده بود.

از سال‌ها پیش تجربه موفق اعزام مبلغان به زندان توسط دفتر تبلیغات اسلامی انجام و تأثیر چشمگیر حضور آن‌ها در فضای زندان مورد توجه واقع شده بود. به این بهانه به زندان وکیل‌آباد مشهد رفتم. وارد زندان که می‌شوی از همان ابتدای ورود سوژه‌های زیادی جلب توجه می‌کند، زندانی‌هایی که با دستبند و پابند به طرف زندان می‌روند تا خانواده‌هایی که بیرون زندان منتظر هستند تا عزیزانشان آزاد شوند یا با آن‌ها ملاقات کنند و این‌ها همه گویای وجود مشکلات اجتماعی زیادی هستند.

حجت‌الاسلام منتظری، مدیر گروه جهادی «مبلغین معراج» از چهره‌هایی است که آدم آرزو می‌کند تکثیر شوند؛ آدم‌هایی از جنس دغدغه و درد و از همان‌ها که وقتی با او همکلام می‌شوی به یاد جمله «طبیب دوار بطبه می‌افتی». به اتفاق حاج آقای منتظری به نمازخانه زندان رفتیم و پس از تعارفات معمول از ایشان در خصوص فعالیت‌هایشان در این یک دهه سؤال کردم.

چه شد زندان را برای تبلیغ انتخاب کردید؟

با ابتکار دفتر تبلیغات اسلامی خراسان از سال ۱۳۹۱ مبلغان وارد زندان مشهد شدند و پس از چند سال این فعالیت‌ها با شیوع کرونا متوقف شد. اما می‌توانیم بگوییم کرونا برای ما فرصتی ایجاد کرد و توانستیم تجربه موفق تبلیغ زندان را آسیب‌شناسی کنیم؛ فعالیتمان را در سال‌های گذشته بررسی کردیم تا ببینیم چه نقاط ضعف و قوتی داریم. گروه جهادی معراج ذیل قرارگاه جهادی حوزه علمیه و در راستای تفاهم‌نامه آیت‌الله عاملی با مدیرکل سازمان زندان‌های خراسان رضوی جناب آقای جانفدا فعالیت خود را آغاز کرد. ضرورت ورود به این کار کاملاً مسجل بود. از نگاه ما یکی از نیازمندترین عرصه‌ها برای کار تبلیغی، زندان است؛ اینجا ندای «هل من ناصر» از هر کدام از کسانی که گرفتار هستند شنیده می‌شود. از طرفی می‌بینیم رهبر معظم انقلاب هم از سال‌ها پیش که با مجموعه قوه قضائیه دیدار داشته‌اند تأکید کرده‌اند  نگاه ما به زندان و زندانی به عنوان یک محیط تربیتی باید باشد. زندان‌بانی مناسب و در شأن نظام اسلامی فقط نگه داشتن زندان در زندان نیست و زندان تراز جمهوری اسلامی شاخصه‌های خاص خود را دارد. البته باید گفت متولیان امر با توجه به امکانات موجود کارشان را درست انجام می‌دهند.

در فلسفه وجودی زندان، تربیت و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری در نقطه اصلی قرار دارد. بنده صدها مورد از مددجویان را بررسی کردم و به موارد مشترک رسیده‌ام به این صورت که اگر کسی سرقت کرده طمع داشته یا اگر کسی کار نادرستی انجام داده منشأ آن رذائل اخلاقی بوده است. مثلاً اگر کسی قتل کرده منشأ آن سوءظن است، اگر دعوا کرده منشأ آن دروغ است، کسی که کلاهبرداری کرده در حقیقت برای حق‌الناس ارزشی قائل نیست یا به معاد اعتقادی ندارد.

تمام این‌ها به اصول و فروع دین و مسائل اخلاقی برمی‌گردد که کار حفاظتی و امنیتی نیست بلکه یک روحانی عالم را می‌طلبد که در اینجا حضور پیدا کند و نطق این مبلغ و عالم از روی علم باشد؛ هم عالم باشد هم مبلغ و هم متخصص. اینجا در حقیقت یک اتاق عمل جراحی است که نیاز به پزشک عمومی ندارد بلکه ما نیازمند جراح‌متخصص هستیم. در سال‌های گذشته شاهد حضور برخی از همکاران خودمان و روحانیون بودیم که به دلیل نداشتن تخصص، در اینجا موفق عمل نکرده بودند.

نتیجه آسیب‌شناسی شما در دو سال پس از شیوع کرونا چه بود؟

در سال ۹۸ پس از آسیب‌شناسی متوجه شدیم باید کار ما برنامه‌ریزی مدونی داشته باشد، دارای سند چشم‌اندازی باشیم و برای توسعه این طرح کار جدی انجام شود، بنابراین این کار را انجام دادیم و دست به تجربه‌نگاری زدیم، زیرا هر کاری تا به زبان علمی درنیاید در مجامع علمی قابلیت ارائه و دفاع ندارد. وقتی دست به تجربه‌نگاری بزنیم افراد تازه‌وارد می‌توانند از تجربیات افراد قبل استفاده کنند که این روند در تمام دنیا مرسوم است.

 نیاز دیگر ما وجود تشکیلات بود و ایجاد تشکیلاتی منسجم که نهادهای فرهنگی مثل بهزیستی، سپاه، دفتر تبلیغات و سازمان تبلیغات و سازمان‌هایی که در این عرصه فرهنگی حضور دارند به مشارکت دعوت شدند، زیرا همان‌طور که برخی کارهای غیرقانونی به صورت گروهی انجام می‌شود -مثلاً می‌بینید ما مافیای موادمخدر داریم که تشکیلات عظیمی دارند یا در عرصه‌های دیگر- باید ما هم در عرصه کار فرهنگی جبهه واحدی تشکیل می‌دادیم تا بتوانیم مقابله کنیم. در مقابل جبهه، فرد نمی‌تواند مقاومت کند. سومین اقدام ما که باید پیگیری می‌شد اختیارات محدود مبلغان در زندان بود که در این زمینه ورود پیدا کردیم و مجوزهایی از مسئولان امر گرفتیم تا دستمان قدری بازتر باشد.

در اینجا خاطره‌ای بیان کنم؛ در یکی از سال‌ها بنده به مددجویان زندان گفتم هر کس بهترین انتقاد را از من بکند به او جانماز تبرکی حرم هدیه می‌دهم. این جانماز برای آن‌ها خیلی عزیز بود. یکی از مددجویان گفت شما خیلی از رفع گرفتاری و حل کردن مشکلات و ثواب آن می‌گویید اما آیا خودتان برای حل این مشکلات اقدام می‌کنید؟

پاسخ شما به پرسش این مددجو چه بود؟

البته اختیارات ما محدود بود و محدود است، اما حرف این مددجو تا حدی درست بود، ما باید اقدام عملی انجام می‌دادیم زیرا زندانیان مشکلات فراوانی دارند، این مشکلات پیگیری و حل شود تا بتوان روی این مددجویان کار تربیتی انجام داد. بنابراین دست به کار شدیم و مبلغان متخصص را جذب کردیم. هر کس در این فضا حضور پیدا می‌کند باید دوره‌های آموزشی خاصی را بگذراند. ممکن است مبلغی در فضای خارج از زندان موفق باشد اما در زندان موفق عمل نکند زیرا زندان فضای خاصی است و اقدامات خاص خود را می‌طلبد. مبلغانی که وارد این فضا می‌شوند از بدو خدمت بیش از ۲۳۰ ساعت کلاس‌های تخصصی می‌گذرانند تا برای این فضا آماده شوند.

در زمینه آموزش‌ها طرح مفصلی آماده شد و هفت گروه را مخاطب خود قرار دادیم. نخستین گروه مخاطبان ما خود مددجویان، دوم خانواده مددجویان، مخاطب سوم محیط زندان بود که فضای زندان باید تبدیل به کلاس شود؛ چهارمین گروه پرسنل بودند، پنجم سربازان و یگان حفاظت زندان هستند که باید برای آن‌ها نیز برنامه‌هایی داشته باشیم چون آن‌ها نیز با مددجویان ارتباط دارند و باید چرخه تبلیغ شکل بگیرد. خود مبلغان در مرحله ششم و اختیارات در آخرین مرحله قرار داشت، باید می‌دیدیم چه اختیاراتی باید داشته باشیم تا تبلیغ ما در زندان تبلیغ کارآمد باشد. برای هرکدام از این‌ها برنامه ریختیم. برای هر کدام از مددجویان برنامه خاصی در هشت محور ریخته شد و برای آن‌ها مباحث جهان‌بینی، سبک زندگی و اخلاق کاربردی و آیین بندگی، مهارت‌های ده‌گانه مثل مهارت خودآگاهی، حل مسئله و تصمیم‌گیری و حرفه‌آموزی ارائه شد. در این زمینه با اداره کل فنی و حرفه‌ای استان صحبت کردیم تا آموزش‌های رایگان برای مددجویان اجرا و بحث شغل مددجویان پیگیری شود. در زمینه اشتغال، مددجویان در چهار شاخه مشغول هستند؛ خیاطی، سراجی، تسبیح‌سازی و رزین که جاسوئیچی و اقلام فرهنگی توسط زندانیان تولید می‌شود و موجب درآمدزایی برای مددجویان شده است. ما از ظرفیت خیران برای اشتغال زندانیان کمک گرفته‌ایم. ظرفیت اشتغال این بند در ابتدای ورود ما ۱۰درصد بوده که به ۵۵درصد افزایش یافته است. اشتغال مددجویان از باب بازاریابی نیز انجام شد، یعنی صرفاً مددجویان مدرک نمی‌گیرند بلکه با کمک خیران و ستاد اجرایی فرمان امام، کمیته امداد و بخش‌های مختلف سپاه وام‌هایی گرفته شد که مددجویان پس از رسیدن به درآمدزایی این وام را برمی‌گردانند.

برای حل مشکل اعتیاد چه کردید؟

از دیگر نکات حائز اهمیت، ترک اعتیاد بود که این را در قالب کلاس‌های «دوباره زندگی» برنامه‌ریزی کردیم. در زمینه مسائل خانوادگی مددجویان نیز ورود داشته‌ایم که معضلاتی در این زمینه وجود داشت، اولویت ما کسانی بوده‌اند که یتیم هستند و مشکلات جدی دارند. گروه‌های جهادی خواهران نیز که در حاشیه شهر فعالیت می‌کنند در این عرصه وارد شده‌اند.

در جریان سرکشی به خانواده‌های آن‌ها به خانواده‌ای برخوردیم که مادری سرپرست خانوار بود و سه فرزند خود را به دندان می‌کشید، با جمع کردن ضایعات امرار معاش کرده و در منزلی ۲۰ متری در محله پنجتن مشهد زندگی می‌کردند. دیدن وضعیت آن‌ها بسیار رقت‌انگیز بود به طوری که تا یک هفته نمی‌توانستم غذا بخورم. ما در برابر این‌ها مسئولیت سنگینی داریم زیرا اگر در خانه راحت بخوابیم و همسایه ما گرسنه باشد ما مسئولیم.

قبلاً بسته‌های معیشتی درِ زندان به زندانیان و خانواده‌هایشان تحویل می‌شد اما پس از این طرح، مسئولان زندان مکلف شدند این بسته‌ها را در منازلشان به خانواده‌های زندانیان تحویل دهند. سرکشی از خانواده‌های زندانیان سبب خیرات و برکات بسیار زیادی شد. این اقدام و رسیدگی و خدمت به خانواده‌هایشان در تألیف قلوب مددجویان بسیار مؤثر بوده و مورد توجه قرار گرفته است.

اقدامی که از تربیت مؤثرتر است پیشگیری از وقوع جرم است که در این زمینه توانسته‌ایم بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بودجه از خیران جذب کنیم که در عرصه‌های مختلف هزینه شده است مثل آزادی زندانیان، اشتغال مددجویان و خانواده‌های آن‌ها. به عنوان مثال افرادی بودند که فرزندانشان به خاطر نداشتن تبلت و گوشی ترک تحصیل کرده بودند که برای آن‌ها گوشی یا تبلت تهیه شد. این خانواده‌ها پس از سرکشی زیر پوشش کمیته امداد قرار می‌گیرند. افرادی که در این زمینه مورد توجه قرار می‌گیرند به‌شدت تغییر می‌کنند و نظرشان عوض می‌شود زیرا وقتی خیال مددجو از بابت خانواده‌اش راحت شود تربیت‌پذیری او ده‌ها برابر خواهد شد.

مبلغان ما باید به‌گونه‌ای فعالیت کنند که پس از مدتی دیگر نیاز نداشته باشند دست پیش کسی دراز کنند. مبلغان باید بتوانند ظرفیت‌سازی نموده و با برنامه‌ریزی منسجم، خود را از بودجه سازمان‌های فرهنگی که دچار محدودیت‌های زیادی نیز هستند بی‌نیاز کنند.

ماجرای زیارت رفتن مددجویان چیست؟

ما هر دو یا سه هفته پنج نفر از مددجویان را به حرم می‌بریم و این زیارت تأثیر فوق‌العاده عجیبی دارد. این یکی از اقدامات بسیار مؤثر ما بود که مسئولان زندان از جمله آقایان صادقی، جانفدا، درودی و آقای ضیائی معاون اصلاح و سلامت و جناب آقای دهقان به ما کمک کردند. جرقه این کار از یک صندوق پیشنهادات و انتقادات خورد. یکی از زندانیان نامه نوشته بود که من ۱۵ سال زندان دارم و هفت سال آن گذشته است، دلم برای حرم خیلی تنگ شده، از شما خواهش می‌کنم دست و پای من را ببندید و من را به حرم ببرید تا زیارت کوتاهی کنم و برگردم.

تا به حال چند گروه را آزادانه و تنها با تعهد اخلاقی به حرم برده‌ایم و زیارت این‌ها بدون مشکل انجام شده است. آن‌ها در حرم به همراه یکی از مداحان با لباس عادی وارد می‌شوند و صحبت مختصری می‌شود. آنجا غذای حضرتی و هدیه متبرک به آن‌ها اهدا می‌شود. شخصاً اعتراف می‌کنم لذتی که در آن زیارت به همراه این پنج زندانی تجربه کردم در تمام عمرم بی‌نظیر بوده و هیچ وقت از زیارت این‌گونه لذت نبرده‌ام.

زنده نگه داشتن و آشنا کردن این جوانان با یاد و نام شهدا از دیگر اقداماتی است که انجام داده‌ایم، حتی راویان دفاع مقدس همچون حاج حسین یکتا و دیگر راویان هم در اینجا حضور پیدا کرده‌اند. ما این بند را مزین به نام حاج قاسم سلیمانی نمودیم و عکس شهدا را بین کسانی که دوست داشتند توزیع کردیم.

من شنیدم پیگیر کارهای پژوهشی برای برطرف کردن خلأهای قانونی برای زندانیان هم بوده‌اید؟

بله، یکی دیگر از مباحثی که پیگیری کردیم کار علمی پژوهشی است، از این جهت که بعضی از مشکلاتی که در زندان وجود دارد به خاطر خلأهای قانونی و قوانین اشتباهی است که وضع شده؛ اگر این قانون‌ها اصلاح شوند بسیاری از این زندانیان آزاد می‌شوند. به عنوان مثال مبحث مهریه که قبلاً اصل بر عدم اعسار زوج بود و به محض اینکه برای مهریه اقدام می‌شد ۹۰ درصد زندانیان ما یعنی ۹۰ درصد مردان توانایی پرداخت نداشتند و به زندان می‌افتادند و پس از اینکه به زندان افتادند باید درخواست اعسار را پیگیری می‌کردند و جمعیت زیادی در زندان‌ها به خاطر مهریه گرفتار شده بودند.

در برخی از سخنرانی‌های رهبر معظم انقلاب هم به این خلأ‌های قانونی اشاره شده که برخی از این اتفاقات جرم نیست و باید برخی از قوانین اصلاح شود. ما خدمت برخی از مراجع تقلید مانند آیت‌الله مکارم شیرازی و آیت‌الله علوی گرگانی رسیدیم و درخواست کردیم در خصوص این احکام و قوانین که موجب چنین مشکلاتی شده‌اند فتوای آن‌ها را بدانیم؛ آن‌ها هم لطف کردند و تیمی را مأمور تحقیق در این قضایا نمودند. نخستین مرجعی که بر عدم شرعیت جواز زندان کردن افراد به خاطر مهریه فتوا داد آیت‌الله مکارم بود. البته در جریان این فتوا جریان‌ها و اصطکاک‌هایی نیز به وجود آمد که بحمدالله ختم به خیر شد و تعداد زیادی از زندانیان مهریه از زندان آزاد شدند. زمانی که حجت‌الاسلام نوروزی که اکنون نماینده مجلس هستند در مشهد بودند به این نکته و برخی از این خلأ‌های قانونی و قانون‌های اشتباه اشاره کردند و ما آن را دنبال کردیم و خوشبختانه ختم به خیر شد و به این ترتیب اصل عدم اعسار شد اصل اعسار و تعداد زیادی زندانی آزاد شدند و تعداد زیادی از افراد هم دیگر وارد زندان نشدند. اگر این اتفاق نمی‌افتاد باید مبالغ زیادی گلریزان انجام می‌شد تا این همه زندانی از زندان آزاد شوند که با اصلاح قانون حل شد. البته این قانون شرایطی دارد تا از سوءاستفاده جلوگیری شود مثل اینکه تمام نقل و انتقالات در اموال زوج از یک سال قبل محاسبه می‌شود تا راه سوءاستفاده‌ها را ببندد و برای فریب دادگاه مجازات‌هایی تعیین شده است. همچنین در خصوص اعدام‌های مواد مخدر هم اقداماتی انجام دادیم تا این‌ها کاهش یابد و کرسی‌های آزاداندیشی برقرار کردیم که مثمرثمر بود.

هم اکنون روی موضوع ایراد اتهام کار می‌کنیم، کسانی که متهم می‌شدند به زندان می‌آمدند که تلاش می‌کنیم تا حد امکان کسی وارد زندان نشود و به وسیله وثیقه و سند بتواند در خارج از زندان بماند. مجازات‌های جایگزین حبس باید در این زمینه انجام شود و در زمینه قصاص هم اقداماتی انجام داده‌ایم.

اگر در پایان نکته‌ای دارید، بفرمایید.

وقتی بسیاری از آسیب‌های اجتماعی را بررسی می‌کنیم به این نقطه می‌رسیم که به‌خاطر نبود سرپرست خانواده جامعه دچار این آسیب اجتماعی می‌شود، یعنی وقتی سرپرست خانواده در زندان باشد خانواده دچار آسیب‌های زیادی خواهد شد که ما باید از این آسیب‌ها پیشگیری کنیم. در این زمینه باید اقدامات زیادی انجام و در جامعه فرهنگ‌سازی شود که کسی که به زندان آمد پس از بازگشت از زندان از جامعه طرد نشود. مشاوره‌های فردی، خانوادگی و حقوقی هم یکی دیگر از اقدامات ما در زندان است که به وسیله طلاب متخصص در این زمینه انجام می‌شود.

آزادی و ارتباط پس از آزادی یکی دیگر از محورهایی است که دنبال می‌کنیم و با زندانیان پس از آزادی ارتباط داریم و آن‌ها را رها نمی‌کنیم. باید به دنبال این باشیم که زندانی پس از طی دوران حبس به معنای واقعی اصلاح شود. یکی از شرط‌هایی که برای خیران می‌گذاریم این است که زمان آزادی بر عهده ماست و مددجویانی آزاد می‌شوند که در دوره‌های مسیر رشد شرکت کرده باشند. سپس به خاطر اینکه صدقه جاریه‌ای ایجاد شود  این پول‌ها را به صورت بلاعوض نمی‌پردازیم بلکه به صورت قرض‌الحسنه با کمترین ضمانت، پرداخت می‌شود و چک و سفته از زندانیان گرفته نمی‌شود اما به دلیل ارتباط صمیمانه‌ای که با زندانی و مددجو برقرار شده این یک تعهد اخلاقی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.