در چند روز گذشته یعنی از زمان معرفی وزیران آموزشوپرورش دولت سیزدهم تا همین دیروز چندبار نام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مجامع عمومی توسط بزرگان کشور به زبان آمد. آخرین بار هم آقای قالیباف در جریان رتبهبندی معلمان با بیتوجهی به جایگاه مربی، صحبت آقای میر تاجالدینی نماینده عزیز را نیمهتمام گذاشته آن را از دستور کار خارج کرد.
من اصلاً نمیخواهم در این نوشته به دنبال جایگاه به یغما رفته اهالی کانون باشم. اصلاً نمیخواهم بگویم کانون در این سالها در ظلم نظامیافته به منابع انسانیاش، همواره نحیف دیدهشده و متأسفانه سکوت اختیار کرده است. نمیگویم این نهاد برای تربیت بچههای این مرزوبوم چقدر بیمزد و منت فعالیت کرده است.
اما آنچه مرا وادار به نوشتن کرد این نکته مهم بود که چرا نهادی که ارتباط مستقیم با دوران طلایی زندگی انسانها دارد، نهادی که در فرایندهای خود پرورش را بر هر چیز دیگر مقدم دانسته، نهادی که حتی با افتخار، خود را در مقام مربی معرفی میکند، نهادی که این سطح از افتخارات را برای میهن عزیزمان آفریده، ناگهان آماج استهزای صاحبان میز و منصب قرار میگیرد. نماینده مجلس چه حقی دارد برای کوچک شمردن برنامههای یک وزیر آن را به کانون نسبت دهد؟ برنامهریزی و تلاش برای انجام فعالیتهای کانون شاید از اولویتهای اصلی نظام جمهوری اسلامی باشد، اینکه برنامههای ضعیف وزیر -البته بهعقیده کاظم دلخوش- را به جزوه اداره کانون تشبیه کنیم، حرفی نسنجیده بود که باوجود خودادیبپنداری ایشان زده شد.
بله کانون، شرکتی زیانده است اما مگر سود فعالیتهای فرهنگی آنهم برای کانون را میشود با چند جدول پر از عدد مشخص کرد. نسبت سود و زیان در فعالیتهای حوزه کودک اصولاً داخل جدول جا نمیشود. شرکت زیانده است چون متولیان و تصمیمگیران این حوزه سواد کافی برای سازماندهی مهمترین نهاد تربیتی در مقیاس ملی را ندارند. چون اصلاً اولویتشان تربیت کودکان نیست پس طبیعی است با چوب رفعورجوع شرکت دولتی زیانده آن را برانند. این ضعف به شما جنابان قانونگذار برمیگردد که بهترین نهاد تربیتی کشور را در فرایند سودآوری و زیاندهی مالی قرار دادهاید.
آخرین تیر خلاص هم در جریان اتفاقات روزهای گذشته مجلس از زبان رئیس مجلس صادر شد که فعالیت یک مربی را چون فعالیتهای فرهنگی معمولی دانست و عملاً مربیان کانون را از طرح رتبهبندی کنار گذاشت. جناب قالیباف عزیز! «مربی» در فرایند آموزشوپرورش قطعاً از «معلم» جایگاه بالاتری دارد. به عبارتی هر معلم خوب باید مربی خوبی هم باشد و الا فرایند پرورش انسان تحقق نمییابد. در یک نظام تربیتی درست - برای فهم درست این مطلب عرض میکنم- هر مربی جایگاه معلمی هم دارد، یعنی پرورش ذهن و روح هر کودکی که در کانون نفس میکشد با نظام تربیتی مربی همخوانی دارد. رتبهبندی مربیان پیشکش کسانی که برای روزمره خود چرتکه میاندازند اما حقیقت این جایگاه مستحق اینهمه جفا نیست. همه ما و شما محصول تلاش مربیانی هستیم که در سنین زیر ۶ سال، ما و شما را کشف کردهاند تا امروز بخش عمدهای از سیاستمداران، هنرمندان، اصحاب فرهنگ و اندیشه محصول کشف و شهود مربیان باشند.
کوتاه کلام آنکه مربی بودن افتخاری است بزرگ که قرآن عزیز فرمود: یزکیهم و یعلمهم الکتاب؛ پرورش، پیشران تعلیم است. حسن ختام این نوشته هم بماند به یادگار با این جمله رهبر که فرمود: من به شما عرض کنم که شما مربی عزیز، شما که در کتابخانه با کودک مواجه میشوید، شما که قصه میگویید، شما که کتاب میفرستید، شما که کتاب میخوانید و شما که در کار هنری و آفرینش هنری خودتان، آن کودک را مخاطب قرار میدهید، بدانید که الان درست روی نقطه اصلی و اساسی حرکت میکنید. (اردیبهشت ۱۳۷۷/بیانات در دیدار مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)
نظر شما