کارگردان فیلم «پر پرواز» هم با اعلام آمادگی در این باره گفته بود تمام توان خود را به کار میگیرد تا اثری در خور شأن این شاعر نامدار بسازد. سالها از آن وعده گذشته و سریالی از زندگی نیمایوشیج روی آنتن تلویزیون نرفته است. از خسرو معصومی پیگیر ماجرا میشویم و او درباره وعده ساخت این سریال و دلایل به سرانجام نرسیدنش به خبرنگار ما میگوید: همان زمان نامهنگاریهایی انجام شد ولی مدیران وقت، کار را رها کردند. پشت تریبون حرف زدند و زمانی که برای تولید اعلام آمادگی کردم، کنار کشیدند. وی با بیان اینکه زندگی نیمایوشیج، جنبههای دراماتیک خوبی برای ساخت فیلم و سریال دارد خاطرنشان میکند: نیما با آلاحمد، شهریار و شاملو دوست بود و شرح این ارتباطات برای مخاطب خیلی جذاب است. همان زمان تحقیقاتم را آغاز کردم و نوشتن فیلمنامه سریالی ۲۱ قسمتی را کلید زدیم ولی در ابتدای کار، تأمین منابع مالی بسیار مهم بود که انجام نشد.
در انتظار سرمایهگذار
کارگردان مجموعه تلویزیونی «بچههای بهشت» میگوید شناختی از مدیران جدید صدا و سیما ندارد و سیاستهای آنها درباره ساخت سریالهایی درباره زندگی شاعران و نویسندگان معاصر را نمیداند.او با یادآوری اینکه اگر پیشنهادی برای ساخت سریال «نیمایوشیج» به او شود قبول میکند، میافزاید: پس از سالها فیلمسازی و در ۶۶سالگی، موجب افتخار من است که بتوانم در حد توانم خدمتی به نیمای بزرگ که همشهری من است، بکنم.
معصومی با یادآوری تجربهای ناکام از ساخت فیلمی درباره یکی از نامداران خطه شمال میگوید: سالها پیش از سوی مدیر وقت حوزه هنری مازندران به من پیشنهاد ساخت سریالی درباره آیتالله کوهستانی شد. گفتم من به ایشان ارادت دارم و این پیر فرزانه را به خوبی میشناسم ولی برای ساخت این فیلم نیاز به حمایت دارم. مدیر وقت حوزه هنری مازندران به من گفت من حمایت میکنم تا این فیلم را بسازی. گفتم اگر فردا نبودید، گفت من ۱۴سال مدیر اینجا بودم و عوض نمیشوم.
قرارداد مشترکی را نوشتیم و مبلغی جزئی هم برای شروع کار به من دادند. به آقای مهکام سفارش فیلمنامه را دادم و دستمزدشان را پرداخت کردم ولی زمانی که قرار بود کار کلید بخورد و فیلمبرداری آغاز شود، مدیر وقت به من زنگ زد و گفت از حوزه هنری بیرون آمدم ولی خیالت راحت باشد مدیر جدید همراه است. پس از آن پیگیری کردم ولی کار به نتیجه نرسید.
خاطرات عجیب جلال و نیما
کارگردان فیلم «خرس» عنوان میکند: در چنین شرایطی، انگیزهای برای کار نمیماند. برای ساخت سریال نیما هم پیشبینی این شرایط را میکردم. من خیلی آماده به کار بودم ولی قراردادی جدی در کار نبود و فقط در حد حرف و وعده باقی ماند. برای ساخت فیلم مستند داستانی آیتالله کوهستانی خیلی انگیزه داشتم، همان زمان با فرامرز قریبیان درباره نقش نجاری که پنجرههای خانه آیتالله را میسازد حرف زدم، بازیگری شبیه به چهره آیتالله کوهستانی را پیدا کرده و با هم حرف زده بودیم ولی زمانی که قرار شد کار جلو دوربین برود، مدیرانی که وعده داده بودند شانه خالی کردند.معصومی در پایان یادآور میشود: من یک فیلمنامه سینمایی هم درباره شاملو و نیما نوشتهام اما سرمایهگذاری برای ساخت پیدا نمیشود چون تهیهکنندگان سراغ تولید فیلمهای تجاری و گیشهپسند میروند. در این فیلمنامه، آیدا و شاملو تصمیم میگیرند برای دیدن نیما به یوش بروند، در مسیری که طی میکنند اتفاقهای عجیبی برایشان میافتد تا لحظهای که در قهوهخانه یوش، نیما را میبینند.به گفته این کارگردان زمانی که نیمایوشیج در محله دزاشیب تهران زندگی میکرد، همسایه دیوار به دیوار جلال آلاحمد بود و این دو خاطرات عجیبی دارند که همه اینها ظرفیتهای دراماتیک و هنری بالایی برای روایت تصویری دارند.
نظر شما