شیخ صدوق(ره) در کتاب «عیون اخبارالرضا» از عبدالسلام هروی نقل کرده است: دعبل خزاعی در مرو خدمت علی بن موسیالرضا(ع) رسید، عرض کرد: قصیدهای در مدح شما سرودهام و قسم یاد کردهام آن را پیش از شما برای کسی نخوانم. امام(ع) اجازه فرمود که آن را بخواند.
دعبل شروع کرد به خواندن قصیدهاش که متجاوز از ۱۲۰بیت بود تا اینکه به این بیت رسید: «وقَبْرٌ ببغداد لِنَفْس زکیَّه/ تَضَمَّنَها الرَّحمان فِی الغُرُفاتِ»، یعنی «و قبری از شما در بغداد است برای آن وجود پاک، و غرفهای از غرفههای بهشت است که او را دربرگرفته است». اینجا حضرت به دعبل فرمودند آیا اجازه میدهی به این جای قصیدهات دو بیت اضافه کنم؟ دعبل جواب داد آری. حضرت دو بیت افزودند و گفتند: «وقبرٌ بطوس یالَها من مُصیبهٍ/ توقّد فی الأحشاء بالحرقات/ إلی الحشر حتّی یَبْعَثَ اللَّهُ قائماً/ یُفرِّجُ عَنَّا الهَمَّ والکُرُباتِ» یعنی «و قبری در طوس است که برای آن مصیبتهایی است که تا روز قیامت آتش از دلهای سوخته شعلهور خواهد بود.تا آنکه خدا قیامکننده و منتقم ما را برانگیزاند و غصهها و اندوه ما را برطرف سازد». پس از این نیز گفتوگویی در گرفت و حضرت پس از آن، عبایی به دعبل بخشید که خود داستانهای جالبی دارد. داستان عبای اهدایی امام رضا(ع) به دعبل بهخوبی در رمان «دعبل و زلفا» اثر حجتالاسلام مظفر سالاری روایت شده که خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم.
این روایت کوتاه نشاندهنده توجه امام رضا(ع) به شعر و شاعری است. امروز با شاعری گفتوگو میکنیم که هم به زبان فارسی و هم عربی شعر میسراید و این توفیق را دارد که بیشترین شعرهای آیینیاش را برای علیبن موسیالرضا(ع) سروده است. گفتوگوی ما با مرتضی حیدری آلکثیر، شاعر خوب کشورمان پیش روی شماست.
آقا مرتضی، نقطه تمایز شعرهای شما برای امام رضا(ع) با دیگر شعرهای آیینی چیست؟
از زمان پیشنهاد این گفتوگو تا الان چند دریچه در ذهن من درباره این موضوع شکل گرفته و از چند بعد میتوانم دربارهاش صحبت کنم. گاهی وقتها موضوع آنقدر بزرگ و عمیق است که آدم در آن غرق میشود و نمیداند از چه دری وارد شود. شعر آیینی چنین فضایی دارد. آدم مثل یک ماهی در دریا غرق در موضوع یا مثل دیدن یک پدیده یا موجود ماورایی حیران و از خود بیخود میشود. دوست دارد فقط غرق موضوع و مست شود. گاهی توضیح دادن پدیدهها سخت است. اتفاقاً شاعران برای اینکه نمیتوانند بعضی چیزها را توضیح دهند، به شعر رو میآورند تا بتوانند با زبان شعر که گفتوگو با آن برای آنها سادهتر است، منظورشان را بیان کنند. توصیف پدیدههای پیچیده و چندبعدی و سخت در شعر آسانتر است، چرا که شعر میدان شاعر است. میدانی که منِ شاعر میتوانم در آن بتازم و جولان بدهم. شعر رضوی به دلایل مختلف با شعرهای دیگر مثل شعر علوی و فاطمی یا عاشورایی تفاوت دارد. مثلاً عطش زیارت امام رضا(ع) و مشهد با عطشی که به زیارت کربلا داریم متفاوت است و جنسشان فرق میکند. این عطشی است که شما بارها چشیدهای و دوست داری باز هم تجربه کنی و به زیارت مشهد بروی. احساس میکنی زیارت مشهد دست یافتنیتر است، به همین خاطر وقتی داری درباره مشهد و امام رضا(ع) شعر میگویی سراغ چیزهایی غیر از کلیدواژههای دوری و فراق و... میروی که معمولاً در شعر عاشورایی یا امام حسینی با آنها روبهرو هستیم. درباره امام رضا(ع) صمیمیت بیشتری وجود دارد. انگار داری با امامی صحبت میکنی که بچه محل خودت است. با او احساس همسایه بودن میکنی. به قول قاسم رفیعا «بچه محله امام رضایُم».
پس برای تو جنس شعر رضوی با شعر عاشورایی فرق میکند و این تفاوت در شعرت هم نمود پیدا کرده است.
بله، چون شعر رضوی صمیمیت بیشتری دارد. ضمن اینکه این کلاً منش امام رضاست و ما را به سمتی میکشاند که با او راحتتر باشیم. البته درباره مشهد بعد مسیر هم هست. مثلاً برای ما که در جنوب هستیم، خراسان خیلی هم نزدیک نیست، ولی باز هم آدم هروقت دلش بخواهد میتواند به مشهد برود و همین موجب میشود صمیمت بیشتری با مشهد و امام رضا(ع) داشته باشی. وقتی شما با امام حسین(ع) و دیگر ائمه(ع) روبهرو میشوی، یک هالهای از حماسه و عزا و غربت و چیزهای دیگر شما را احاطه میکند، ولی درباره امام رضا(ع) صمیمیت، راحتی و عاطفه بیشتری وجود دارد. خوشبختانه بیشتر غزلهای آیینی من چه در کتاب اولم و چه در دیگر شعرها درباره امام رضاست. هم به خاطر اینکه جشنوارهها و کنگرههایی که برگزار میشد بهانهای برای نوشتن شعر جدید بودو هم اینکه دفعاتی که زیارت امام رضا(ع) میرویم بیشتر است و همین هم موجب میشود بیشتر شعر بنویسیم. من یک ترکیببند هشتبندی و حدود ۳۰-۲۰ غزل برای امام رضا(ع) دارم و خوشحالم که توانستهام اینقدر شعر برای امام رضا(ع) بنویسم.
شعرهای رضوی شما تبدیل به کتاب واحد نشده است؟
نه، ولی قصد داشتم این کار را انجام دهم. چون شعرها در سالهای مختلفی سروده شده، نیاز به بازنویسی و اصلاح دارند و من هنوز فرصت این کار را پیدا نکردهام. میخواهم بگویم زبان و لحنی که من در این شعرها دارم کاملاً مشهود و مشخص است و با بقیه شعرهای آیینی من فرق میکند. اگر کمی با دقت شعرهای من را بررسی کنید این تفاوت را میفهمید و حس میکنید.
در زبان عربی چطور؟ شعرهای رضوی عربی چه حال و هوایی دارند؟
من تقریباً ۱۰ سالی است که در شعر عربی جدیتر شدهام و دارم درباره ائمه(ع) به زبان عربی هم شعر مینویسم. قبلاً در حد سرود و نوحه بود ولی الان شعر هم میگویم. به خاطر اینکه هم مسابقات بینالمللی شعر رضوی بوده، هم به کشورهای دیگر دعوت میشویم و موضوع امام رضا(ع) هم موضوع مشترکی میان مسلمانان است. بسامد شعرسرایی من در زبان عربی مثل زبان فارسی برای امام رضا(ع) زیاد و بیشتر از بقیه ائمه(ع) است.
مخاطب شعر رضوی عربی چه گستره و ظرفیتی دارد؟ مثلاً این مخاطب در شعر فارسی در بهترین حالت ۲۰۰میلیون نفر است. این عدد در شعر رضوی عربی چقدر است؟ توانستهایم از این ظرفیت استفاده کنیم و با شاعران عرب ارتباط بگیریم؟
خدا را شکر من توفیق خدمت به کنگره بینالمللی شعر رضوی را داشتم و چندین سال هم داور بودم و هم برگزارکننده و هیئت اجرایی کنگره. ضمن اینکه خودم هم در دورههای مختلف سابقه برگزیده شدن را دارم. بنابراین از نزدیک اشراف کامل به این قضیه دارم و میدانم از عمان، عربستان، عراق، سوریه و حتی از میان سنیها و مسیحیها در این کنگره شرکت میکردند و برای امام رضا(ع) شعر مینوشتند. مثلاً در بعضی از سالهای برگزاری این کنگره برگزیده جشنواره اهل تسنن یا مسیحی بوده است. شاعران بسیار زیادی از جهان عرب در این رویداد شرکت میکنند، قدرت شعری خود را به نمایش گذاشته و محبتشان را به امام رضا(ع) ابراز میکنند. اگر این ظرفیت بررسی شود فرصتهای زیادی برای شعر رضوی عربی دیده میشود. آستان قدس میتواند طرح پژوهشی بدهد و شعرهای مختلفی که در این سالها به اهواز ارسال شده را جمع کند و بر اساس نتیجه آن پژوهش تصمیماتی برای شعر رضوی عربی بگیرد. به نظر من خود آستان قدس میتواند یک مسابقه یا جایزه بزرگ برای شعر رضوی در بخش عربی برگزار کند و به این بهانه ببیند چه اتفاقاتی خواهد افتاد. ما جایزه شعر پیامبر(ص) را در قطر داریم که جایزه بسیار زیادی دارد. مبلغ این جایزه به پول ما تقریباً ۷میلیارد تومان میشود. به خاطر همین جایزه هر سال شعرهای بسیار زیادی برای پیامبر(ص) سروده میشود. جایزه معنوی این رویداد هم عبای پیامبر(ص) است که حضرت آن را زمانی به یک شاعر هدیه داده بودند. این عبا در این مسابقه بزرگ به صورت نمادین به شاعر هدیه میشود و حس خوبی دارد. آستان قدس هم میتواند جایزه جهانی شعر رضوی را در سه زبان فارسی، عربی و اردو برگزار کند. وقتی این رویداد برگزار شود میفهمید چه اتفاقات خوبی رقم خواهد خورد. امام رضا(ع) مظهر وحدت و تقریب مذاهب است و در این جشنواره میتواند در قالب شعر، خودش را جلوهگر کند. اگر این مسابقه برگزار شود، نخبگان جهان عرب در آن شرکت میکنند و اتفاقات بسیار خوبی رقم میخورد. هم شعرهای خوبی برای امام رضا(ع) سروده میشود، هم ارتباط فرهنگی ما در جهان اسلام بیشتر و قویتر میشود و هم شاعران و نخبگان جهان عرب به مشهد و ایران سفر و شناخت بهتری از ما پیدا میکنند. به نظر من این کار خیلی بهتر خدمت ما به امام رضا(ع) را تجلی میدهد و اثر میگذارد. ما خیلی وقتها کارهای زیادی انجام میدهیم که با وجود سر و صدای زیاد، دامنه اثرگذاری خیلی کمی دارند. مثلاً فلان نهاد میخواهد سرودی دو زبانه بسازد، وقتی ما شعرش را میگوییم و بعد نتیجه نهایی کار را میشنویم میبینیم اصلاً قابل تحمل نیست. خواننده شعر را میخواند ولی نه لهجهاش درست است، نه کلمات را درست تلفظ میکند و نه حس و حال مناسبی دارد.
به نکته خوبی اشاره کردید. کارهای سرودی و موسیقیایی در حوزه امام رضا(ع) را چقدر لازم میدانید؟ بهخصوص که میدانم بعضی سرودها و آهنگهای دینی و مذهبی چقدر در جهان عرب مورد توجه واقع میشوند. ما از این ظرفیت استفاده کردیم؟
آستان قدس حرکت خوبی را در حوزه سرود کلید زده است. هفت هشت سالی است آستان قدس سرودهای خوبی تولید میکند که فکر میکنم همین تلاشها هم متأثر از توصیه رهبری بوده است. منتها بعضی وقتها ما دنبال شکل و ظاهر کار هستیم و از اصل کار غافل میشویم. چند بچه نوجوان و خوشصدا و ظاهراً مسلط را میآوریم و گروه سرود میسازیم. اولاً کاری نداریم که آیا این نوجوانها مناسب خواندن یک سرود دوزبانه و عربی هستند یا نه، دوم باید بگویم این کار اصلاً در جهان عرب مرسوم نیست. یعنی ما در جهان عرب گروه سرود نوجوان نداریم؛ یا خیلی کم است یا مناسب برنامههای کودک است. گروههای سرود در جهان عرب همیشه متشکل از بزرگسالان و با صداهای خوب بوده است. خود خوانندههای ما هم کارهای قابل توجهی برای مخاطب عربزبان ندارند. الان که دارم مرور میکنم کارهای خیلی کمی به ذهنم میرسد. ولی خب میشود سفارش داد، میشود کار اصولی کرد و میشود مؤثر بود. ما نیاز به کارهایی داریم که در جهان عرب مورد پذیرش قرار گیرد، نه اینکه خودمان بهبه و چهچه کنیم. برای چنین کاری خواننده باید یا عربزبان باشد یا دو زبان را به خوبی بخواند. یادم است حجت اشرف زاده در یک اثر چندزبانه حضور داشت و کار خیلی برجستهای برای امام رضا(ع) تولید شده بود. یکی دو بار هم قرار بود خودم قسمت عربی آن آهنگ را بخوانم که توفیق نشد و دوست دیگری خواند. کارهای این شکلی خوب است و باید تکرار شوند. باید از کارهای ظاهری به سمت کارهای بنیادین و تأثیرگذار برویم. کسانی وارد کار شوند که بتوان با هزینه مادی و معنوی که صرف میشود بیشترین بهره را داشت. در حوزه سرود باید کاری بسازیم که در شأن امام رضا(ع) باشد.
نظر شما