به گزارش قدس آنلاین، تعزیه خوانیی یا شبیه خوانی از اساطیر حماسی ایران باستان نشات گرفته اما واقعه عاشورا و حدیث مصایب سیدالشهدا (ع) به عنوان بزرگترین حماسه تاریخ، شیوه اجرای این هنر را دچار تغییراتی اساسی کرده و تعزیه با عاشورا به اوج خود رسیده است.
تعزیه، آیینی قدیمی است که نام آن با ایام محرم و سوگواری اباعبدالله الحسین گره خورده است. مراسمی قدیمی که از دیرباز در کشورمان اجرا میشده و امروزه رنگ باخته است. اما تعزیه چیست؟ تعزیه در لغت به معنای سوگواری و عزاداری است. این مراسم، در واقعی نوعی تئاتر است که با عنوان شبیه خوانی هم شناخته می شود و اجرا کنندگان در آن، به شبیه سازی وقایع کربلا می پردازند.
البته تعزیه لزوما درباره امام حسین (ع) و واقعه کربلا نیست و نمایشنامههای آن، تمام موضوعات دینی و حماسی را در بر می گیرد. شاید جالب باشد بدانید که حتی تعزیه خنده دار هم داریم. همراهمان باشید تا کمی در مورد تعزیه، تاریخچه و اجزای آن صحبت کنیم.
تعزیه در سال ۲۰۱۰ در میراث فرهنگی و معنوی یونسکو ثبت شده است و با اینکه در نقاط دیگر جهان از جمله جزیره ترینیداد در دریای کارائیب تا جزایر اندونزی اجرا میشود، به نام کشورمان به ثبت رسیده است. این هنر برخاسته از ایران است و سابقه آن به سالها قبل از عاشورا و ورود اسلام به ایران برمیگردد. سووشون خوانی، یکی از نمونه های تعزیه است که هنرمندان هنگام اجرای آن، ماجرای در آتش رفتن سیاوش و اثبات بی گناهی این شخصیت شاهنامه را بازآفرینی می کردند.
درهمین رابطه داوود فتحعلی بیگی یکی از پیش کسوتان عرصه تعزیه و تئاتر با ابراز ناراحتی از وضعیت سال های اخیر هنر تعزیه گفت: در سالهای اخیر، هنر آیینی تعزیه از نظر کمی توسعه پیدا کرده ولی از نظر کیفی دارد در سیری نزولی حرکت میکند. علتش هم این است که بسیاری از استادان و پیشکسوتانی که تعزیه را از قدما یاد گرفته بودند، دستشان از دنیا کوتاه شده است. همچنین گروههای حرفهای تعزیه که زمانی تعزیه را از مربیان حرفهای این حوزه آموزش میدیدند نیز در خیلی از جاها از بین رفتهاند. از طرفی، در حال حاضر هیچ مرکز آموزشی و پژوهشی برای آموزش درست و اصولی هنر تعزیه وجود ندارد. گرچه تعداد کمی از استادان وجود دارند که تعزیه را به شکل اصولی به نسل جدید تعزیهخوانها یاد میدهند ولی متاسفانه خیلی از متقاضیان یادگیری تعزیه با معلمهایی کار میکنند که به اسم نوآوری، دارند تعزیه را خراب میکنند.
اگر مسئولان به داد تعزیه نرسند و برای تعزیه مراکز آموزش و پژوهشی ایجاد نکنند، هنر تعزیه رفته رفته از اصالت خالی میشود و یک شکل بیمحتوا از آن میماند. البته همین شکل هم به مرور زمان دستخوش دخل و تصرف میشود و اصالت تعزیه کاملا از بین میرود.
وی در توضیح ضرورت ایجاد موزه شبیه خوانی توضیح داد: متاسفانه در این سال ها من ندیده ام که اقدام جدی در این زمینه انجام شده باشد. در حال حاضر وسایلی از تعزیهخوانی موجود است که ارزش نگهداری در موزهها را دارد؛ اما تلاشی برای این اتفاق نمیشود. من شنیدهام که بخشی از وسایل اجرای تعزیه تکیه دولت، در انبارهای کاخ گلستان وجود دارد اما نمیدانم چرا آن وسایل خاک میخورند و به نمایش گذاشته نمیشوند.
در همین رابطه علی عطایی مدیر امور هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران درباره پیگیریهایی که برای احداث موزه شبیه خوانی و مرکز شبیه پژوهی داشته است اظهار داشت: متاسفانه با وجود اینکه شبیهخوانی هنری با ریشههای اصیل ایرانی است و مهمترین گونهاش تعزیه سالهای سال در این سرزمین عزیز راوی و پرچمدار حقیقت عاشوراست اما هیچ موزه یا مرکز پژوهشی در کشور ندارد.
وی افزود: بنا بر ضرورت ریشههای اصیل و حفظ فرهنگ و هنر ایرانی و اسلامی در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران تصمیم گرفتیم که چنین مرکزی تاسیس شود تا هم برای اولینبار موزهای در خور و شایسته به این هنر گرامی اختصاص دهیم و هم در آن مرکز امکانی فراهم آوریم تا در یک آزمایشگاه تجربی جوانان مستعد با استفاده از ابزارها و نشانههای نمایشهای ایرانی دست به خلق تجربههای جدید بزنند. در کنار اینها این مرکز میتواند به عنوان یک مرکز گردشگری هنرهای نمایشی مورد توجه باشد و هر گردشگر داخلی و خارجی در هر فصل و ماهی از سال نمایشهای ایرانی را بر صحنه این مرکز تماشا کند.
این مدیر هنری یادآور شد: در همین راستا مدتی است که با شورای اسلامی شهر و شهرداری تهران مکاتبه کردهایم و منتظریم که دوستان به ما پاسخی راهگشا بدهند. به خصوص امیدواریم برخی از اعضای شورای اسلامی شهر که از همکاران قدیمی سازمان هستند و سابقه فرهنگی بیشتری دارند برای تحقق این ضرورت مشارکت و مساعدت ویژه داشته باشند.
عطایی با اشاره به محل احداث موزه عنوان کرد: «مرکز نمایشهای آیینی صبا» اولین گزینه ما برای احداث موزه و مرکز شبیه پژوهی است. خود مرکز هم از ابتدای تاسیس بنا بوده که محلی برای ارائه نمایشهای ایرانی و آیینی باشد. هزینههای بسیاری هم برای آن شده است اما اکنون به دلیل اختلاف حقوقی میان پیمانکار و شهرداری مدتهاست که بلا استفاده مانده است.
وی با ابراز تاسف از رهاشدگی این مکان به مدت چندین سال گفت: این مرکز اکنون با میلیاردها تومان هزینه در آستانه فرسودگی قرار گرفته است. امیدوارم مشکل این ملک به زودی در شهرداری و شورای شهر حل شود و هنرمندان هنرهای نمایش ایرانی و آیینی بتوانند فضای تازهای برای ارائه آثار خود در اختیار بگیرند.
وی در پایان صحبتهایش درباره نهادها و مراکز دیگری که میتوانند در تحقق این امر مثمرثمر باشند، بیان کرد: در کنار شهرداری، سازمان فرهنگی هنری و حتی وزارت ارشاد و دیگر نهادها، فکر میکنم هنرمندان و البته رسانهها هم باید داشتن چنین فضاهایی را مطالبه کنند و پیگیر روند کار باشند و هر جا نقص یا کمکاری وجود دارد، گوشزد کنند و حتی پیشنهادهای راهگشا بدهند.
نظر شما