تحولات منطقه

محمد فیلی بازیگر نقش «شمر» در سریال «مختارنامه» گفت: اولین سکانسی که مقابل دوربین رفتم، تا نزدیک صبح طول کشید. وقتی تمام شد، آقای میرباقری خسته نباشید را گفتند و رفتند. بعد از چند قدم، برگشت و رو به من پرسید: «چی شده گنده بک؟!»

خاطره محمد فیلی از اولین سکانس بازی در نقش «شمر»
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، محمد فیلی بازیگر نقش «شمر» در سریال «مختارنامه»، شب گذشته در برنامه رادیویی «پرانتز باز» در پاسخ به این پرسش که داود میرباقری، کارگردان سریال «مختارنامه» از شما چه خواسته‌ای برای ترسیم شخصیت «شمر» داشت، پاسخ داد: آقای میرباقری به نوعی شاعر است، یعنی متنی که ایشان نوشته‌اند، هم شعرگونه است و خیلی راحت می‌توانید با آن ارتباط برقرار کنید. ایشان هیچ‌وقت به بازیگرش نمی‌گوید که چه کاری را بکن و چه کاری را نکن، مگر اینکه اشتباه کند.

وی ادامه داد: میرباقری  می‌گوید که شما کارت را انجام بده و من می‌بینم. اگر کارت درست بود که من حرفی با تو ندارم، اما اگر اشتباه و لغزشی داشتی من به تو می‌گویم و درستش می‌کنی. یادم است سکانس اولی را که من کار کردم اینطور بود که با یاران شمر وارد خانه‌ مختار می‌شدم و درِ آنجا در را با لگد می‌شکستم، وارد می‌شدم و نوکر مختار را می‌کشتم؛ مختار نبود و اهل و عیالش را دستگیر می‌کردم. آن شب و آن سکانس خیلی پیچیده و سخت بود. وقتی کار را شروع کردیم، تا نزدیک صبح جلو رفتیم. تمام شد و خسته نباشید را گفتند و رفتند. من ماندم که خدایا چه شد و چرا هیچ چیزی به من نگفتند و رفتند؛ در حالی که اولین سکانس من است و اولین بار و اولین روزی است که جلوی دوربینشان رفته‌ام، اولین بار است که دارم برای ایشان کار می‌کنم.

* میرباقری گفت: «چی شده گنده بک؟!»

فیلی افزود: میرباقری ۱۰ قدمی که رفت، ظاهراً متوجه شده بود که من آنجا مانده‌ام و نمی‌دانم که باید چه کار کنم. او برگشت و عین دیالوگش این بود: «چی شده گنده بک؟!» گفتم من متوجه نشدم که شما از این کاری که من کردم خوشتان آمد و خوب یا بد بود، چون هیچ ری‌اکشنی نداشتید. ایشان هم درپاسخ گفت که دوست داشتی برایت بشکن بزنم؟! گفتم که نه، من انتظار این را هم نداشتم. حدود نیم ساعت در دکور کوفه چرخیدیم و برایم حرف زد. گفت که من اگر از کار یک بازیگری خوشم نیاید، ولش نمی‌کنم؛ جانش را به لبش می‌رسانم تا آن کار را بگیرم. اگر هم چیزی نگفتم، مطمئن باش که خوب جلو رفته و کار و بازی و همه چیز خوب بوده‌است، نیازی نبوده که من چیزی بگویم. همین امر باعث شد که من قوت قلب بگیرم.

بازیگر نقش «شمر» ادامه داد: همان‌جا از ایشان پرسیدم که اگر شما از چیزی ناراحت شوید و من یا هر بازیگر دیگری نتوانیم انجامش دهیم، چه اتفاقی می‌افتد؟ گفت می‌نشینم و با همین پنجه‌ها دستم را در موهایم می‌کنم. یعنی سرش را پایین می‌آورد و دستش را در موهایش می‌کند. خدا را شکر تا روز آخری که من جلوی دوربین ایشان کار کردم، هیچ‌وقت این اتفاق نیفتاد و همیشه راضی بودند، قوت قلب به من می‌دادند و این باعث می‌شد که من روز به روز تلاش کنم تا کارم را بهتر و درست‌تر انجام بدهم

وی یادآور شد: البته آن لحن و بیان شمر را هم من یک مقداری ساخته بودم که صحبت کردن‌ها و دیالوگ‌هایم مثل همیشه نباشد. درواقع حرف زدنم طوری باشد که به شخصیت شمر بخورد و فکر می‌کنم که بد هم نشد. یعنی فکر می‌کنم لحن و گویشی که داشتم مورد قبول واقع شده بود.

نیما رئیسی مجری برنامه یادآور شد: من فکر می‌کنم شما در تمام آثاری که بازی کردید یا صدا سر صحنه بود و یا خودتان جای خودتان حرف زدید، درست است؟ و فیلی پاسخ داد: بله، همینطور است. برای مثال در «روزی روزگاری» صدا سر صحنه نداشتیم و به واحد دوبلاژ رفتم و جای خودم صحبت کردم اما برای «مختارنامه» چون صدابردار داشتیم همه‌ی صداها سر صحنه گرفته می‌شد. 

وی در ادامه گفت: مدیر دوبلاژ «روزی روزگاری» هم آقای ژرژ پطرسی بودند. به جای زنده یاد جمشید لایق هم آقای رضایی صحبت کردند که خیلی هم خوب این کار را انجام دادند. درواقع صدا طوری انتخاب شده بود که شبیه صدای خود بازیگرها بود. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.