فیلمی که نسخه بازبینی شده آن بعد از ۱۱ سال، فرصت اکران دوباره را در افتتاحیه جشنواره فیلم عمار پیدا کرد و به گفته افخمی بهترین فیلمی است که ساخته و دوست دارد آخرین فیلمش به عنوان کارگردان سینما در ایران همین اثر باشد. او درباره دلیل خداحافظیاش به ایسنا گفته است: «بهنظرم سینما دیگر نمیتواند هیجانانگیز و دورانساز باشد و اگر خودم به آن اعتقاد دارم باید نخستین کسی باشم که به آن عمل میکنم». البته افخمی یادآور شده شاید در خارج از کشور فیلم سینمایی برای پخش جهانی و عرضه در پلتفرمها بسازد و فکرهایی هم از این بابت دارد، اما در سینمای ایران دوست دارد با «فرزند صبح» کارگردانی را تمام کند. او یک فیلمنامه هم به نام «کاغذ شطرنجی» دارد که دل و دماغی برای ساختش ندارد و تصمیم گرفته کارگردانی آن را به یکی از فیلمسازان جوان بدهد و خودش در مقام تهیه کننده بر آن نظارت کند.
او همه پلهای پشت سرش را با خداحافظی از سینمای ایران خراب نکرده و گفته است تهیهکنندگی و کارگردانی مجموعههای تلویزیونی را کنار نمیگذارد.
نظرات صریح افخمی در حوزه سینمایی و گاه غیرسینمایی از او چهرهای پرحاشیه ساخته است، با این حال نمیتوان منکر این ماجرا شد که او با سه دهه سابقه فیلمسازی، یکی از کارگردانهای جریانساز سینمای ایران است. فیلمسازی که بنابر اظهاراتش به کارگردانان جوان و تازهکار اعتماد دارد و معتقد است باید از آنها حمایت شود. شاید او به این نتیجه رسیده که دوران ظهور نگاههای جدید در سینمای ایران فرا رسیده و باید در مقام مرشد و حامی قرار بگیرد؛ چرا که عدهای بر این باورند که روند فیلمسازی پیشکسوتان سینمای ایران رو به افول و تکرار است. اگرچه اختلاف نظر او با اعضای شورای پروانه نمایش کنونی هم میتواند مزید بر علت خداحافظیاش از سینمای ایران باشد و افخمی نسبت به گرفتن پروانه ساخت از شورای کنونی دلسرد شده است. گمانههایی هم مبنی بر رفتن این فیلمساز به کنج امن سریالسازی برای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی وجود دارد، حاشیه امنی که از نظر مالی و روانی، او را درگیر پروسه دشوار ساخت و اکران فیلم در سینمای ایران نمیکند.
نظر شما