روز گذشته برخی چهرههای رسانهای نزدیک به دولت روحانی در شبکههای اجتماعی خبری را منتشر کردند مبنیبر پایانیافتن مذاکرات هستهای وین و توافق میان ایران و کشورهای اروپایی. در این خبرها آمده بود، توافق صورت گرفت؛ همان توافقی که در ابتدای سال میان عباس عراقچی (سرپرست پیشین هیات مذاکرهکننده ایرانی) و کشورهای اروپایی صورت گرفته بود. این خبر تاکنون بهصورت رسمی از سوی وزارت خارجه تایید یا تکذیب نشده است، اما با بررسی مواضع اخیر دیپلماتهای حاضر در وین میتوان تا حد زیادی به کذب بودن آن پی برد.
علاوهبر این مورد، «فرهیختگان» برای پیگیری بیشتر و رسیدن به اطلاعات موثقتر درخصوص خبر دستیابی به توافق در وین، سراغ تعدادی از چهرههای نزدیک به تیم مذاکرهکننده و آگاه به روند گفتوگوهای وین رفت. در این پیگیریها ضمن رد شدن خبر دستیابی به توافق کامل تا این لحظه، «فرهیختگان» به اطلاعات جدیدی از محتوای ۶دور پیشین مذاکرات وین در دوره روحانی و اقدامات قابل تامل عباس عراقچی در راهبری این مذاکرات دست یافته است که در ادامه گزارش به اطلاعات مهمتر آن اشاره خواهیم کرد.
تعهدات فرابرجامی تیم عراقچی در وین ۶
مذاکرات هستهای با هدف احیای برجام از فروردینماه ۱۴۰۰ در وین میان ایران و نمایندگان کشورهای ۱+۴(آلمان، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین) آغاز شد. ۶دور نخست مذاکرات وین همزمان شده بود با روزهای پایانی دولت روحانی. در این ۶دور روحانی و تیم مذاکرهکننده تمام تلاش خود را میکردند تا برجام قبل از پایانیافتن عمر دولت احیا شود. هدف از این تلاشها بیش از آنکه تامین منافع ملی و رفع کارآمد تحریمها باشد، تامین منافع سیاسی دولت دوازدهم و بازسازی چهره رئیس این دولت در میان مردم بود، زیرا بعد از خروج آمریکا از برجام و به بنبست رسیدن این معاهده سرمایه اجتماعی و اعتبار سیاسی روحانی تا حد زیادی کاهش یافته بود و احیای برجام حتی اگر با منافع حداقلی برای ایران همراه بود، میتوانست تا میزان قابلقبولی سرمایه اجتماعی ازدسترفته روحانی را در روزهای پایانی دولتش بازسازی کند. احیای توافق هستهای ۲۰۱۴ در این مدت اندک باقیمانده تا پایان کار دولت دوازدهم شدنی نبود مگر با دادن تعهدات حداکثری و دریافت امتیازات حداقلی؛ بر همین مبنا تیم مذاکرهکننده وقت به سرپرستی عباس عراقچی در ششمین دور از مذاکرات وین در خرداد ۱۴۰۰ تعهداتی را پذیرفته بود که در مواردی حتی در تعارض و تناقض با متن اصلی برجام است؛ مثلا در متن برجام در بخش مرتبط با اقدامات داوطلبانه ایران و گروه ۱+۵، به تعداد سانتریفیوژهای ایران اشاره شده و برای فعالیتهای مرتبط با سانتریفیوژهای ایران از واژه کیپ(keep) استفاده شده است. مطابق معنای این واژه ایران حق دارد در فعالیتهای هستهایاش سانتریفیوژهای خود را حفظ کرده و غنیسازی مثلا ۳.۶ درصدی داشته باشد. در سند مرتبط با مذاکرات وین ۶ این بند برجام مجددا نقل شده است، اما با یک تفاوت مهم، در متن وین ۶ به جای کیپ از واژه returnبهمعنی بازگشت برای سانتریفیوژها استفاده شده است؛ بهعبارت سادهتر، مطابق این بند اصلاحی ایران اگر غنیسازی ۶۰ درصدی انجام داده است، باید اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده خود و همچنین سانتریفیوژهای پیشرفته IR۸ خود را Destroy (نابود) کند و بازگردد به غنیسازی ۳.۶ درصد.
درصورتیکه طبق بند برجامی ایران میتوانست تاسیسات خود را نهایتا تعطیل کند، بدون آنکه دست به نابودی اورانیوم ۶۰ درصد غنیسازیشده خود بزند.
مطابق سند نهاییشده در وین۶ در برابر دادن این تعهدات حداکثری، تیم مذاکرهکننده ایران تنها به دریافت امتیازات حداقلی بسنده کرده است، بهعنوان مثال طرفهای غربی در وین۶ متعهد شدند صرفا تحریمهای برجامی ایران را ملغی کنند و پیرامون سایر تحریمهای وضعشده بعد از برجام در دولت اوباما و ترامپ که منافع ایران از معاهده هستهای را به حداقل میرساند هیچ تضمینی ندادهاند، تحریمهایی که وجودشان باعث میشود حتی درصورت احیای مجدد برجام، این معاهده تبدیل به یک توافقنامه بیخاصیت برای ایران شود. این انفعال باعث شد در وین۶ طرف غربی حتی صراحتا به تیم ایرانی بگوید که از جمهوری اسلامی توقع اجراییکردن برجام بهروز شده یا همان برجامپلاس را دارد.
محتوای برجامپلاس بهگونهای است که طبق آن محدودیت هستهای ایران افزایش یافته و از طرفی با نقض بند۲۵ معاهده هستهای سال۲۰۱۴ چهار لایه تحریم علیه ایران به وجود میآید و درمقابل نیز امتیازات ایران از برجام به یکچهارم میرسد. علاوهبر این مورد پیرامون راستیآزمایی لغو تحریمهای نفتی ایران نیز طرف غربی تنها متعهد شده بود به مدت یکروز به ایران امکان فروش نفت و راستیآزمایی بدهد. در بعد دیگر ماجرا همزمان باپایان یافتن مذاکرات وین۶ حسن روحانی در تهران سعی میکرد با فضاسازی رسانهای ضمن همراهکردن افکارعمومی با خود، به حاکمیت نیز برای پذیرش مفاد پیشنویس وین۶ فشار آورد. در همین راستا روحانی در جلسه دوم تیرماه۱۴۰۰ هیات دولت با انتقاد از سنگاندازیهای سایر دستگاهها به روند مذاکرات اظهار داشت: «اگر بخواهند همین امروز میتوانیم تحریم را تمام کنیم. اختیار به عراقچی بدهیم همین امروز میرود و توافق را نهایی میکند. مردم الان نشاطی پیدا کردند، نمیخواهیم این نشاط از بین برود.»
با وجود این اظهارات و فضاسازیها ازسوی روحانی، مذاکرات وین۶ با مخالفت سایر ارکان حاکمیت هیچگاه به نتیجه نهایی و احیای توافق هستهای ختم نشد، زیرا همانطور که بررسی کردیم پیشنویس تهیهشده در این دور از مذاکرات نهتنها تامینکننده منافع ایران نبود بلکه حتی در تعارض و تضاد با معاهده برجام نیز بود.
کنار گذاشتن پیشنویس وین ۶ بزرگترین دستاورد تیم باقریکنی
مذاکرات هستهای وین نیز بعد از وقفهای حدودا پنجماهه در آذرماه امسال بار دیگر ازسر گرفته شد، در دور جدید مذاکرات نخستین چالش تیم جدید تعهدات فرابرجامی دادهشده ازسوی عراقچی در وین۶ بود. این تعهدات که تا حد زیادی مطلوب غربیها نیز بود باعث شد در همان روزهای آغازین گفتوگوها نمایندگان کشورهای تروئیکای اروپایی بر تداوم مذاکرات براساس پیشنویس تهیهشده در وین۶ اصرار بورزند، اما تیم جدید ایران که از تعارضات متن پیشنویس وین۶ با برجام و امتیازات حداقلی این پیشنویس برای کشورمان آگاه بود، از همان ابتدا شرط گذاشت که گفتوگوها باید مجددا و براساس دو سند راهبردی تنظیمشده توسط تیم جدید مذاکرهکننده ازسر گرفته شود. در این سند با موضوع «فعالیتهای هستهای» و «رفع تحریمها»، طرف ایرانی ضمن اصلاح موارد ناقض برجام در پیشنویس وین ششم، نظریات خود را بهصورت شفاف پیرامون بخشهای باقیمانده نیز مطرح کرده است. ارائه این پیشنهادها ازسوی تیم مذاکرهکننده ایران در ابتدا با مخالفت کشورهای تروئیکای اروپایی روبهرو شد، اما بهتدریج پیشنهادهای منطقی و فنی ارائهشده ازسوی ایران در این دو سند راهبردی باعث شد ضمن همراه کردن سایر دیپلماتهای حاضر در میز مذاکرات مانند نمایندگان چین و روسیه نمایندگان کشورهای تروئیکای اروپایی نیز از مواضع خود عقبنشینی کرده و بپذیرند گفتوگوها براساس این دو سند پیش برود (سایر دلایل این عقبنشینی غربیها را پیشتر در گزارشهای متعدد «فرهیختگان» مانند گزارش سیزدهم و بیستم آذرماه بهطور مفصل بررسی کردهایم). در این رابطه براساس پیگیری خبرنگار «فرهیختگان» از چهرههای نزدیک به تیم مذاکرهکننده با پایان یافتن هشتمین دور از مذاکرات وین بخش عمدهای از اصلاحات ارائهشده ازسوی ایران بر پیشنویس وین۶ توسط سایر طرفها پذیرفته شده است و در ادامه نیز قرار است مذاکرات براساس پیشنهادهای تیم باقری پیش برود نه تعهدات عراقچی.
ادامه مذاکرات براساس پیشنهادهای جدید ایران، بزرگترین دستاورد تیم مذاکرهکننده جدید در وین تاکنون بوده است. باقری و تیمش در این دو ماه توانستند خطری را که علیه منافع ملی ایران توسط عراقچی ایجاد شده بود رفع کرده و روند مذاکرات را به مسیر عادی خود بازگردانند.
جمعبندی
باتوجه به مطالب گفتهشده تاکنون پیرامون تاثیر منفی عراقچی بر دور هفتم و هشتم مذاکرات وین در دولت سیزدهم و رویکرد جدید تیم مذاکرهکننده هستهای ایران به سرپرستی علی باقری، میتوان نتیجه گرفت که خبر دستیابی به توافق در وین براساس متن وین۶ یک فضاسازی رسانهای است. همچنین اگرچه از پاییز امسال مسئولیت رسمی سیدعباس عراقچی در وزارت خارجه به پایان رسیده است، اما بهنظر میرسد عراقچی که این روزها جلسات کاری خود را هنوز در بال جنوبی ساختمان اصلی وزارت خارجه برگزار میکند و تیم رسانهای نزدیک به او تلاش میکنند بر بازنمایی رسانهای مذاکرات اثرگذار باشند، در همین راستا خبر منتشرشده در فضای مجازی مبنیبر پایان یافتن مذاکرات وین و رسیدن به توافق براساس پیشنویس وین۶ نیز یک فضاسازی رسانهای ازسوی تیم نزدیک به عباس عراقچی است؛ تیمی که تلاش میکند با انتشار خبر جعلی توافق زودهنگام مبتنیبر متن وین۶ بگوید اگر در آینده توافقی صورت گرفت، تیم فعلی کار خاصی نکرده و اگر توافقی نشد، ادعا کند دولت رئیسی امکان یک توافق قطعی را از دست داده است.
منبع: فرهنگیان
نظر شما