در همین راستا، هیئتوزیران آخر هفته گذشته با صدور مجوز برای اجرای پروژه راهآهن بصره - شلمچه و ساخت پل روی اروندرود موافقت کردند. مطابق این تصمیم هیئتوزیران، بناست شرکت راهآهن ایران میزان و شرایط سرمایهگذاری و راههای تأمین مالی، سهم طرفین و نحوه بهرهبرداری و سایر جزئیات مربوط به پروژه راهآهن بصره - شلمچه و احداث پل اروندرود را با توجه به صورتجلسه همکاری مشترک بین ایران و عراق تنظیم و اجرا کند.
همچنین قرار است زمانبندی مشخصی در نظر گرفته شود تا در یک ماه آینده عملیات اجرایی این پروژه کلید بخورد. باوجوداین، مسائل و انتقادهای زیادی درخصوص کمکاری و تعلل طرف عراقی برای احداث هرچه سریعتر این کریدور ریلی مطرح است. موضوعی که برخی کارشناسان ترانزیت درباره آن بر این باورند ساخت راهآهن فاو یا بصره به ترکیه، دلیل تعلل عراقیها برای ساخت و راهاندازی راهآهن شلمچه - بصره است. گرچه کارشناسان دیگری همچون سیدمرتضی ناصریان نیز نظر دیگری داشته و میگویند: «ساخت راهآهن بین دو کشور ایران و عراق هیچ منافاتی با ساخت راهآهن فاو یا بصره به ترکیه ندارد، اگرچه راهآهن بصره به ترکیه اهمیت ایران در کریدور شمال جنوب را کاهش میدهد. هزینه ساخت پروژه شلمچه - بصره بالا نیست و مانع موجود، نفوذ شبهات نزد عراقیها و همچنین افراد نفوذی در مقامات است». از سوی دیگر محمدجواد شاهجویی نیز معتقد است: «نیاز به این پروژه صرفاً از سوی ایران نیست و اهمیت این پروژه برای هر دو کشور بالاست».
بار ترانزیتی کریدور شرق به غرب بسیار بیشتر از شمال - جنوب است
در همین باره علی ضیایی، کارشناس حوزه ترانزیت در گفتوگو با قدس اظهار کرد: علامت سؤالهای بسیاری درباره ترانزیت ایران از مسیر عراق مطرح است. متأسفانه عراق در این مدت عملکرد تأملبرانگیزی داشته که باید با دقت بیشتری بررسی و تحلیل شود و حتی مسئولان عراقی نیز باید درخصوص تبعات عملکردشان توجیه شوند. حدود ۱۰ سال است بر سر راهآهن شلمچه - بصره مذاکرات جدی مطرح است اما عراق اجازه راهاندازی و فعالیت این خط آهن را نمیدهد. بااینحال، از سوی دیگر اعلام میکند به دنبال راهآهن جدیدی است تا بندر فاو را به ترکیه متصل کند، در واقع این مسیر همان خطآهن ترانزیتی شمال - جنوب است که بهعنوان راهخشکی شناخته میشود و قرار است عراقیها با همکاری شرکت ایتالیایی آن را بسازند.
ضیایی ادامه داد: به نظر میرسد دولت عراق تصمیمگیری مستقلی دراینباره ندارد و کاملاً تحت تأثیر منافع آمریکا عمل میکند و حتی شاید بتوان ردپای ترکیه را هم در این تصمیمگیریها مشاهده کرد. از طرفی هم راهآهن شلمچه- بصره مسیر اتصال عراق به ایران و کشورهای سیآیاس و چین است که با احداث راهآهن عملیاتی خواهد شد، اما عراقیها این را معطل نگه داشته و به دنبال راهاندازی خط آهن شمال-جنوب هستند که تأسیس آن دشوار بوده و زحمات بیشتری میطلبد. این موضوع حتی شاید در کوتاهمدت و میانمدت نیز با توجه به شرایط عراق ممکن نباشد، درحالیکه بار کریدور شرق به غرب بسیار بیشتر از شمال-جنوب است. همین حالا هم کریدور شرق به غرب بار آماده و مزیت اتصال چین به اروپا را دارد و منبع درآمد نقدی برای عراق محسوب میشود، اما باوجوداین شاهدید که این مسیر را رها کرده و به سراغ کریدور شمال- جنوب رفتهاند.
عراقیها با تعلل در احداث خط آهن منافع ترانزیتی خودشان را سوزاندند
این کارشناس ترانزیت افزود: این مسئله نشان میدهد مسئولان عراقی چندان به فکر کشورشان نیستند و در راستای منافع ملی خود عمل نمیکنند و این نفوذ آمریکاست که در عراق تأثیرگذاری بیشتری دارد. فعالیت کریدور شمال-جنوب در عراق هیچگاه نمیتواند با کریدور شمال-جنوب ایران رقابت کند، زیرا کریدور شمال-جنوب ایران عملاً کشورهای روسیه، دولتهای عضو سیآیاس و آسیای میانه را به آبهای آزاد وصل میکند، اما کریدور عراق تنها امکان اتصال ترکیه به خلیجفارس را دارد که در این صورت این کشور نقش محدودی در کریدور شرق به غرب خواهد داشت.
وی تصریح کرد: متأسفانه مسئولان عراقی با این کار عملاً منافع ترانزیتی و ژئوپلیتیکی خودشان را در منطقه میسوزانند، زیرا هیچ کشوری معطل عراق نمیماند. از سوی دیگر، چین در حال راهاندازی کریدورهای زمینی خود از طریق کشورهای دیگر است و ایران نیز میتواند دسترسی خودش به سوریه را از طریق دریا فراهم کند، بنابراین هیچکس معطل عراق نخواهد ماند. این شرایط درحالی است که هرگز به نفع آمریکا نیست عراق تبدیل به کشوری با اقتصاد چند محصولی شود. ترانزیت کالا به عراق، این کشور را تا حدودی از اقتصاد متکی به نفت خارج ساخته و درآمدهای ترانزیتی را به سبد آن میافزاید، درآمدهایی که دیگر همانند درآمدهای نفتی تحت نفوذ آمریکا نیست.
ضیایی گفت: درهرصورت ایران یک دهه است دست برادری خود را بهسوی عراق دراز کرده، درواقع از روزی که ایران راهآهن خود را تا مرز شلمچه امتداد داد این حسن نیت اثبات شده است، اما عراقیها این حسن نیت را نادیده گرفته و دائم منافع ملی خودشان را تحت تأثیر عوامل خارجی قرار دادند. بههرروی ایران هرگز معطل عراق نخواهد ماند.
ما باید منافع خودمان را پیش ببریم و اگر عراقیها بخواهند به همین منوال ادامه بدهند شاید ایران نیز تجدیدنظری در تصمیمها و اقدامهای خود در ارتباط با عراق انجام دهد. اکنون توپ در زمین عراق بوده و فرصت چندانی برای آنان باقی نمانده است.
نظر شما