از دوستی میگوید که یک هفته تمام به منزل دوست دیگرش رفته و آنجا ماندگار شده!
میگوید: بعد از کرونا و یک در میان رفتن بچهها به مدرسه، مدیران مدارس هم قوانین مدرسه و بهویژه پوشش دانشآموزان را جدی نمیگیرند. بچهها ناخنهایشان را بیش از حد متعارف بلند میکنند و دیگر مربی بهداشت هم کاری به کارشان ندارد.
میپرسد به نظر شما این رفتارها برای یک دختر آن هم در ۱۱ سالگی عجیب نیست؟!
این صحبتها شاید دغدغه والدین دیگری هم باشد که از رفتارهای هنجارشکنانه و به باور ما زودهنگام و عجیب فرزندانشان اظهارنگرانی میکنند.
افزایش آسیبهای اجتماعی در مدارس
اماناله قرائی مقدم، آسیبشناس اجتماعی به ما میگوید: این مسئله نه تنها دغدغه والدین بلکه مسئولان و بهویژه رهبر معظم انقلاب است بهطوری که ایشان بارها در خصوص افزایش آسیبهای اجتماعی در مدارس تذکر دادهاند.
این استاد دانشگاه خوارزمی تهران ادامه میدهد: انواع ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی از پوشش نامناسب و رفتارهای نامتعارف در مدارس گرفته تا مصرف سیگار رو به افزایش است و هر سال در مقایسه با سال پیش در گروههای سنی پایینتر مشاهده میشود که البته از سالهای قبل زنگ خطر آن به صدا درآمده بود و اکنون با توسعه استفاده از فضای مجازی، این آسیبها با سرعت بیشتری به حرکت درآمده، چرا که بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز و آموزش و پرورش ما دچار بیماری شده است.
پولدارهای سیگاری
وی تغییر سبک زندگی و فرهنگ ایرانی و استفاده از شبکههای مجازی و ماهوارهای را از دیگر عوامل رفتارهای نابهنجار در بین دختران عنوان میکند و میگوید: متأسفانه در برخی از خانوادهها دختر آن تقدسی که دهههای گذشته داشته را ندارد. وقتی در برخی از مدارس ما به جای اشعار فردوسی، سعدی و حافظ، موسیقیهای کرهای با ریز جزئیات آن توسط دانشآموزان حفظ و خوانده میشود و یا تتلو و امثال آن الگو قرار میگیرند نمیتوانیم انتظار داشته باشیم رفتارهایی بهنجار داشته باشند.
وی با اشاره به تأثیر بسیار زیاد گروه همسالان بر نوجوانان میگوید: اگر والدین بر رفتار فرزندانشان کنترلی نداشته باشند آنها بهراحتی در دام ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی گرفتار میشوند و همین نوجوانان ۱۲-۱۱ ساله امروز به خیابانگردو دختر فراری تبدیل خواهند شد و در واقع وقتی طبل رسوایی آنها به صدا درخواهد آمد که دیگر کاری از دست والدینشان ساخته نیست.
به گفته این استاد دانشگاه، براساس بررسیهای انجام شده در دانشگاه تهران، پخش سریالهای ترکی از شبکههای ماهوارهای نیز یکی از عوامل بروز فساد در جامعه ایرانی محسوب میشود بهطوری که انواع دورهمیها و جشنهای تولدی که والدین، فرزندانشان را به حال خود رها میکنند از روی این سریالها الگوبرداری میشود و روابط والدین و فرزندان به روابط موزائیکی تبدیل شده است؛ یعنی والدین و فرزندان مانند موزائیکهای کف اتاق کنار هم هستند، اما با هم نیستند و از حال و روز هم بیاطلاعاند.
قرائیمقدم با اشاره به اینکه مصرف سیگار و مشروبات الکلی در سریالهای ترکی نماد تجدد و پولداری است، میافزاید: براساس پژوهشی که در تهران و اصفهان انجام شده پولدار بودن به عنوان یکی از عوامل مؤثر مصرف سیگار معرفی شده است. با این شرایط باید گفت زنگ آسیبهای اجتماعی در مدارس دخترانه به صدا درآمده و وقت آن رسیده که والدین و اولیای مدرسه در افکار خود خانهتکانی کنند و به بهانه کرونا و نیمه تعطیل بودن مدارس، دانشآموزان را به حال خود رها نکنند تا تقدس دختر و ناموس به معنای واقعی کلمه که از دیرباز در فرهنگ ایرانی بوده، باقی بماند.
مشغلههای اقتصادی والدین
تقی ابوطالبی احمدی، دکترای تخصصی روانشناسی تربیتی نیز در گفتوگو با ما اظهار میکند: تربیت انسان فرایندی پیچیده و حساس و نیازمند صبر و حوصله، عشق و آگاهی، دقت و خوشخلقی است تا کودکان و نوجوانان امروز بتوانند به عنوان آیندهسازان جامعه فردا پرورش یابند. در واقع تربیت فرزندان به معنای ایجاد توانایی برای آنها نیست؛ بلکه به معنای ایجاد فرصتی مناسب برای بروز تواناییها و استخراج این توانمندیها از وجود آنهاست.
این استاد دانشگاه فرهنگیان با اشاره به رویکرد دینی مراحل رشد اظهار میکند: براساس آنچه در دین اسلام آمده، مراحل رشد به سه مرحله هفتساله تقسیم شده است که هفت سال نخست شامل کودکی یا سیادت و آقایی، هفت سال دوم دوران نوجوانی یا اطاعت و فرمانبرداری و هفت سال سوم، دوران جوانی یا مشورت و وزارت است، براساس مراحل رشد هشتگانه اریکسون و مراحل رشد چهارگانه پیاژه نیز در هفت سال دوم زندگی، بچهها با تفکر انتزاعی و قوانین اجتماعی آشنا میشوند و با فاصله گرفتن از اندیشههای کودکانه و نزدیک شدن به دوران بلوغ، ویژگیهای شخصیتی خودمحوری، خودشیفتگی و خودنمایی(بهویژه در دختران) در آنها هویدا میشود و به دنبال دیده شدن، کسب هویت و تجربههای شخصی میروند که اگر رابطه همدلانه والدین نباشد ممکن است با تجربههایی مثل مصرف دخانیات، شرکت در پارتیها یا هرگونه هنجارشکنی اجتماعی که در آن قرار دارند (مدرسه، محله و...) دچار آسیب شوند.
به گفته ابوطالبی احمدی، برخی والدین به دلیل مشغلههای اقتصادی و اجتماعی نظارتی بر رفتار فرزندانشان ندارند و فرزندان آزادانه با دوستان و همسالان خود به تفریح و خرید میروند و با توجه به اینکه در سن حساس رشد و هفت ساله دوم زندگی قرار دارند و به آن درجه از بینش و بصیرت که خودکنترلی است نرسیدهاند آسیبهای متعددی آنها را تهدید میکند. بنابراین والدین در این مرحله از رشد، باید دوستان فرزندانشان و حتی والدین آنها را بشناسند تا با هماهنگی با والدین بتوانند مدیریت بهتری بر رفتار فرزندانشان داشته باشند.
به عنوان نمونه اگر چند دوست با هم قرار میگذارند برای تفریح به پارک بروند، یکی از والدین همجنس به عنوان یکی از اعضای تیم با آنها همراه شود تا با نظارت غیرمستقیم علاوه بر کمک به استقلال و دوستیابی معقول آنها، اجازه ندهند در خارج از خانه دچار آسیب شوند.
وی با تأکید بر این موضوع که والدین نباید نقش نظارتی خود را به مدرسه یا جامعه بسپارند، میافزاید: نظارت دلسوزانه، آگاهانه و غیرمستقیم و با همراهی همدلانه از مهمترین وظایف والدین در قبال نوجوانان است که نباید انتظار داشته باشند دیگران این نقش را برای فرزندان آنها ایفا کنند.
بحران تکفرزندی
به گفته ابوطالبی احمدی علاوه بر مشغلههای اقتصادی والدین، موضوع تکفرزندی به یکی از مشکلات و بحرانهای خانوادگی جوامع امروزی تبدیل شده؛ این امر پیامدهایی همچون فرزندسالاری را در برخی از خانوادهها به همراه داشته که زمینه تاخت و تاز فرزندان را فراهم ساخته است.
اگر امروز به این موضوع توجه نداشته باشیم پیامدهای آن مثل بیتوجهی به اخلاقیات و فاصله گرفتن از ارزشهای دینی در آینده دامن همه جامعه را خواهد گرفت چرا که دختران و پسران امروز مادران و پدران فردای ما خواهند بود که اگر نسبت به اخلاقیات و هنجارهای جامعه بیتفاوت پرورش یابند نسل پس از خود را نیز با همان سبک تربیت خواهند کرد.
نظر شما