بر کسی پوشیده نیست که توفیق حضور و خدمت در آستان حضرت رضا(ع)، شایستگی و لیاقتی میخواهد که برآمده از اتصال قلبی با صاحب نور است و چه خوشبخت کسی که هم این توفیق حضور را دریابد و هم با هنر بیمثالش ارتباط دوستداران حضرت را از هر نقطه و مکانی بیواسطه فراهم کند. مسعود نوذری، عکاس پیشکسوت از جمله این افراد است. هنرمندی که سه دهه افتخار خدمتگزاری در آستان قدس رضوی را داشته و از دریچه دوربینش لحظات ناب و بیمانندی را خلق کرده که دل هر بینندهای را به سوی حرم میکشاند و حال و هوای زیارت را در روح و جانش جاری میکند. او حالا پس از سالها کار و تلاش برآمده از علاقه و ارادت قلبی به دوران بازنشستگی رسیده است، گرچه خودش میگوید به جز بودن در رکاب حضرت جای دیگری ندارد اما مسیر تازهای با خلق آثاری ماندگار پیش روی اوست.
نوذری پس از این که دیپلمش را گرفت راهی بازار کار شد و به دنبال علاقهاش رفت. او چند سالی عکاسی آموخت و به گفته خودش شاگرد عکاسی بود. او می گوید: از سال ۶۴ عکاسی را شروع کردم و اپراتور دستگاه چاپ بودم. آن زمان عکسها آنالوگ بود و دوستان در روزنامه قدس عکسها را میآوردند و من چاپ میکردم. همان موقع که آقای چرمساز مسئول واحد عکس روزنامه بود به من پیشنهاد کار داد و گفت به عکاس نیاز داریم و اگر علاقمندی بیا. من هم خدمت آقای فیاضی رفتم و از روزهای پایانی سال ۷۵ کارم را شروع کردم و دو سال و اندی در روزنامه مشغول بودم تا اول تیرماه ۷۸ که جایگزین عکاس بازنشسته آستان قدس شدم.
نوذری با یادآوری خاطراتش از صفحه «رواق» میگوید که به روزنامه افزوده شد و عکاس ویژه آن بود. او ادامه می دهد: برای این صفحه به عکسهای حرم نیاز داشتیم و به همین خاطر مجوزی از آستان قدس اخذ شد که برای تصاویر مورد نیاز این صفحه از حرم عکاسی کنم. بعدها که به آستان منتقل شدم نیز علاوه بر پوشش خبری، تصاویر هنری از حرم مطهر و معماری آن را هم ثبت میکردم.
شکار لحظه های ناب زیارت
او درباره سالها فعالیت در حریم حرم و آستان قدس رضوی می گوید: یکی از تفاوتهایی که کار کردن در آستان قدس دارد این است که فرد از آن خسته نمیشود و این به دلیل شرایط معنوی آن است و هرچقدر بیشتر آنجا باشد وابستهتر میشود.
نوذری شرایط ویژهای را در حرم مطهر حضرت رضا(ع) تجربه کرده است، او در ساعات و شرایطی که شاید کمتر کسی توفیق حضور در این بارگاه معنوی را داشته، توانسته عکاسی و با صاحب دستگاه خلوت کند. او درباره احساسش از این اتفاق اینطور میگوید: اتفاقاً یکی از محرکهایی که برای من وجود داشت همین حضور زائرین بود که میآمدند و نجوا میکردند و حالت روحانی حرم با زمزمههای آنها دو چندان میشد و من میتوانستم عکسهایی بگیرم که معنویت بیشتری را منتقل کند. از طرفی واکنشهای مردم نیز برای من حکم تشویق را داشت، چرا که میدانستم بسیاری از مردم در اقصی نقاط کشور دلشان به همین عکسها خوش است و این وظیفه مرا خیلی سنگینتر میکرد که بیشتر در جستوجو و شکار لحظههای ناب زیارت باشم، از طرفی چیزی که در حرم مطهر مغفول مانده بود معماری بسیار ویژه آن بود. حرم مطهر معماری نفیسی دارد که من آن را به تصویر کشیدم و در دید عموم قرار دادم و اتفاقاً از آن بسیار هم استقبال شد.
«روضه منوره» جذابترین فضای عکاسی است
از او درباره جذابترین و متفاوتترین بخشی از حرم مطهر که عکاسی کرده سوال میکنیم. او معتقد است همه فضای حرم مطهر از معنویت بالایی برخوردار است و حضور زائرین این معنویت را دوچندان میکند. اما درباره جذابترین جایی که از آن عکاسی کرده میگوید: «روضه منوره» برای من از همه جا جذابتر است، وقتی برق نگاه زائر به ضریح مطهر میافتد خیلی دیدنی است و میتوان عکسهای جذابی از این صحنه گرفت. ضمن اینکه این بخش قدمت بسیار و معماری ممتازی دارد و از لحاظ فیزیکی هم نزدیکترین مکان به آرامگاه حضرت است و طبیعتاً جذابیتهای بصری دارد.
عکسی که آیت الله طبسی را مدهوش کرد
او صحبتهایش را اینطور تکمیل میکند که البته از آنجا بهتر هم هست که توفیق عکاسیاش دست نداده و آن سرداب حضرت است. یک بار زمان تعویض ضریح مطهر مرحوم آقای طبسی دستور دادند ضریح فولادی که داخل ضریح قبلی بود دور سرداب قرار بگیرد. مسیر سرداب باز شده بود و ایشان اجازه دادند کارکنان آنجا دعای توسل بخوانند و من هم این افتخار را داشتم و همراه خدام در سرداب دعای توسل خواندیم. او همچنین می گوید که در اکثر غبارروبیها و تعویض ضریحها حضور داشته و عکاسی کرده است.
نوذری را با انتخاب عکس مورد علاقهاش به چالش میکشیم. او میگوید طبیعی است که هرعکاسی به همه عکسهایش عرق خاصی دارد و مخصوصاً عکسهای حرم هر کدام جذابیتی ویژه دارد اما به عکس خاصی اشاره میکند که برایش معنا و پیام متفاوتی داشته است. او در این باره اینطور توضیح میدهد: در یکی از آیینهای غبارروبی منتظر بودیم مرحوم آقای طبسی بیایند. در همان حین که کنار درب دارالسرور ایستاده بودم متوجه شدم این فضا و آیینه کاریهای پشت سر کادر جالبی به من میدهد، یک شات سریع زدم و وقتی به آن نگاه کردم یک عکس معمولی به نظرم آمد. پس از آن نمایشگاهی در مشهد برگزار کردیم وعکس کم آوردم و به ناچار آن عکس را در نمایشگاه شرکت دادم اما واکنشهای عجیبی از بازدیدکنندگان دیدم؛ خاطرم هست شبهای عید بود که همین عکس را به عنوان هدیه خدمت مرحوم طبسی بردم و از دفتر ایشان با من تماس گرفتند و گفتند حاج آقا مدهوش این عکس شده است. بعد از آن بود که علاقمند شدم این عکس را در شرایط حرفهای بگیرم و در غبارروبیهای بعدی تلاش کردم و چندین بار با همان دوربین از همان زاویه عکس گرفتم اما هیچگاه از لحاظ کیفیت و جذابیت مانند عکس اول نشد.
برخی سوژهها با حساب و کتاب جلوی آدم قرار میگیرد
جالب است بگویم آن عکس در همه فرودگاهها، مساجد بین راهی و حتی در ۲۵ کشور از جمله آمریکا وجود دارد و خودش همه جا میچرخد و حتی مقدمهای بر نوحه و مدیحهسراییهای زیادی هم شده است. یادم هست اولین باری که به کربلا و زیارت حرم حضرت ابوالفضل(ع) رفتم، غرفهای ویژه خدام مستقر بود و عکسم را آنجا دیدم و بسیار خوشحال شدم و با خودم گفتم عکسم زودتر از خود من به پابوس حضرت ابوالفضل(ع) آمده است. اما از اینها که بگذریم حضرت رضا(ع) میخواستند این پیام را به من بدهند که این تو نیستی که انتخاب میکنی، این ماییم که انتخاب میکنیم و اگر بنا بر جلوه گری یک اثر باشد ما هستیم که به آن کمک میکنیم. من در چندین سال خدمتم به این نتیجه رسیدهام که هیچ موفقیتی در آستان قدس حاصل نمیشود مگر با اذن و اراده حضرت رضا(ع). این عکس هم برایم خیلی ارزشمند است زیرا عنایت حضرت را به خودم و آن میبینیم. گویی برخی سوژهها با حساب و کتاب جلوی آدم قرار میگیرد و ما مأمور به ثبت آن هستیم.
او به تازگی از خدمت بازنشسته شده و با این که چند روزی از آن نمیگذرد اما همچنان دلتنگ کار و حضور در حرم مطهر است. نوذری که علاقه و ارادت قلبی بسیاری به حضرت دارد حرف دلش را میزند و میگوید: اگر بگویم جدا شدن از آستان همچو جان کندن سخت است حرفی به گزاف نگفتهام. برای امثال من که سالها در این فضا بودهایم وابستگی به وجود آمده، به خصوص من که با چشم خودم شاهد بسیاری از عنایتهای حضرت بودهام و شفایافته دیدهام، خودم از آنها عکس گرفتهام و مستندانش در شفایافتگان حرم وجود دارد، همین چیزهاست که ایجاد علاقه میکند و دل کندن را بسیار مشکل.
همه دلخوشیام نوکری حضرت رضا(ع) است
او در پایان فرصت حضور و خدمت در آستان قدس را اتفاقی مغتنم میشمارد و یادآور میشود: بیشتر میخواهم این را به رفقای جوان بگویم که قدر کار کردن در آستان قدس را بدانند. خدمت در این فضا یک فرصت است و نباید این فرصت را از دست بدهند و طوری کار کنند که در آینده شرمنده دستگاه حضرت رضا(ع) نباشند. فراموش نکنیم که برای حضرت کار میکنیم و این حق امام رضا(ع) است که بهترینها در این مجموعه باشند و بهترینها را هم ارائه دهند. دوستان ما نباید کوتاهی کنند زیرا همانطور که خدمت در آستان میتواند انسان را عاقبت بخیر کند و به جاودانگی برساند، اما اگر بخواهند به چیزی غیر از کار فکر کنند و دنبال مسائل دیگر باشند همین حضور میتواند آنها را خسر الدنیا و الاخرة کند. بنابراین همیشه یادشان باشد که برای چه کسی و چه چیزی کار میکنند. من هم چیزی ندارم که در دنیای باقی به محضر حضرت دوست ارائه کنم و همه امید و دلخوشیام همین نوکری حضرت رضا(ع) است.
انتهای پیام/
نظر شما