مهمترین آثار سینمایی جهان براساس زندگی واقعی افراد برجسته و تأثیرگذار ساخته شده است، چه آنها که در قید حیات هستند، چه کسانی که عمرشان به تماشای فیلم زندگیشان کفاف نداد و چه افرادی که نامشان در فهرست مشاهیر تاریخ آمده است. ساخت فیلمهایی براساس زندگینامه در سینمای ایران هم مورد توجه فیلمسازان بوده اما کمتر پیش آمده درباره شخصیتهای معاصر و در قید حیات فیلم داستانی بسازند، معمولاً اجازه میدهند تا زمان بگذرد و آن افراد به حافظه تاریخی مردم بپیوندند بهویژه درباره شخصیتهای سیاسی که صبر میکنند تا گذشت زمان، چهره شفافتری از آنها را نشان دهد.
شخصیتهای ورزشی هم که معمولاً در بین مردم محبوبیت پیدا میکنند ظرفیتهای بالایی برای ساخت فیلم زندگینامه دارند.
یک نمونه آشنای آن، فیلمهایی است که درباره غلامرضا تختی ساخته شد؛ چه تصویری که علی حاتمی در اوایل دهه ۷۰ از تختی در فیلمش نشان داد و چه تصویری که بهرام توکلی در اواخر دهه ۹۰ از این پهلوان ایرانی روی پرده سینما آورد. اگرچه این فیلمها تمام واقعیت را درباره او نشان نمیدهند اما اتفاقی خوب را رقم میزنند تا فیلمسازی درباره شخصیتهای مهم کشورمان جریان داشته باشد. گاهی نیز پروندههای جنجالی درباره شخصیتهای شناختهشده، دستمایه ساخت فیلم قرار میگیرند همچون «یادم تو را فراموش» که یادآور ماجرای تراژیک قتل همسر یک فوتبالیست است و این تشابه موجب شد صدای اعتراض ناصرمحمدخانی بلند شود.
رویای فوتبالیست شدن یک کودک محروم
زندگینامه آدمهای مشهور بهویژه فوتبالیستها، بیشتر در گونه «مستند پرتره» آزمون شده است و کمتر کارگردانی سراغ ساخت فیلم سینمایی درباره این شخصیتها رفته است، کاری که مرتضیعلی عباسمیرزایی در فیلم «بیرو» برای علیرضا بیرانوند، دروازهبان تیم ملی ایران انجام داده است. این فیلم داستانی که براساس زندگی علیرضا بیرانوند ساخته شده، از کودکی تا اولین قرارداد رسمی او در فوتبال، از فراز و فرودها و سختیهای بسیار تا رودرروییاش با پنالتی رونالدو را به تصویر کشیده است، زندگی دراماتیک کودکی از قشر ضعیف جامعه تا رسیدنش به رویای فوتبالیست شدن.
کارگردان فیلم «بیرو» از رابطه دوستانهاش با علیرضا بیرانوند میگوید که به دلیل اعتماد دوطرفه موجب شد این فیلم ساخته شود، اگرچه در مواردی با هم اختلاف نظر داشتند اما موضوعاتی رفعشدنی و بسیار کم بود. به باور او این فیلم اثری کاملاً دراماتیک و سینمایی است و نمیتوان به آن به عنوان یک مستند نگاه کرد.
کارنامه فیلمسازی عباسمیرزایی اگرچه کارنامه پرباری نیست اما نشان از علاقه او به تجربهگرایی در سبکها و ژانرهای مختلف سینمایی دارد. فیلمسازی که تلاش میکند خودش را در چارچوب ژانر خاصی قرار ندهد به همین دلیل فیلم قبلی او «خون خدا» در دسته فیلمهای اجتماعی میگنجد و «بیرو» را میتوان فیلمی ورزشی برشمرد که رگههای اجتماعی پررنگی هم دارد.
نابازیگر فیلم، برگ برنده آن
بسیاری از ما از زندگی «علیرضا بیرانوند» همین را میدانیم که زندگی سختی داشته تا به این جایگاه رسیده اما آنچه موجب میشود فیلمی درباره زندگی او ساخته شود، ورود به جزئیات زندگیاش است. علیرضا بیرانوند که از روستایی در لرستان به تیم ملی ایران رسیده و مدتی است که راهی لیگ بلژیک شده بچه زمینهای خاکی بوده که حالا پا روی بهترین زمینهای چمن جهان میگذارد.
کارگردان فیلم «بیرو» هم به صورت اتفاقی با جزئیات زندگی پرفراز و نشیب این ستاره فوتبال آشنا میشود و پیاش را میگیرد، هرچه پیشتر میرود جزئیات زندگی او برایش جذابتر میشود. نکته مهم اما همراهی بیرانوند در ساخت این فیلم است، اینکه خودش میخواسته تصویری از روزهای سخت کودکی و نوجوانیاش را روی پرده سینما ببیند و به آن گذشته سخت و خاکستری افتخار کند.
نکته قابل توجه دیگر اینکه برای ساخت «بیرو» پس از پایان فیلمنامه پلان به پلان، استوریبُرد زده شد یعنی همه چیز برای ساخت یک فیلم بیوگرافی ورزشی برای گروه درگیر کار شفاف شده بود. این شفافیت، کار را برای رسیدن به زبان مشترک میان سازنده و سوژه هموارتر میکند.
نقش دوران نوجوانی علیرضا بیرانوند را پسری از اهالی خرمآباد بازی کرده که علاوه بر تشابه فامیلی با دروازهبان تیم ملی، از نظر قامت و چهره هم شباهتهای زیادی به این شخصیت دارد و عموماً چهرههای جدید و نابازیگران در سینما، برگ برنده خوبی برای درخشش یک فیلم هستند.
نظر شما