تحولات منطقه

۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۴
کد خبر: ۷۸۶۶۷۶

کارگردان فیلم «شب‌بخیر فرمانده» گفت: فیلم‌نامه‌ای در دست تولید دارم که حاج قاسم سلیمانی حامی آن بود و حتی به «ابومهدی المهندس هم گفته بود که نقش شخصیت قصه را بازی کند.

فیلم‌نامه‌ای که حاج‌قاسم حامی آن بود
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، انسیه شاه‌حسینی پس از اکران اولین فیلم دفاع مقدسی در جشنواره چهلم با اشاره به تجربه فیلم‌سازی و کارنامه آثار دفاع مقدسی خود، بیان کرد: همیشه هر موضوعی را بهانه می‌کنم برای حرفی که قرار است بزنم.

کارگردان فیلم شب بخیر فرمانده ادامه داد: خودم خبرنگار جنگی بودم. اگر به من می‌گفتند «موضوع خانوادگی بساز» پاسخ می دادم برای من فیلم جنگی راحت‌تر از فیلم خانوادگی است. چون با آن فضا مانوس بودم ولی با فضای خانواده‌ها مانوس نبودم. با شوق و انگیزه قوی سراغ این کار رفتم. فیلم شب بخیر فرمانده (۱۳۸۴) به جز جشنواره فیلم فجر در چیزی حدود ۴۰ جشنواره به نمایش درآمد و من به جز آمریکا همه جا را با این فیلم رفتم.

دلیل اقبال از این فیلم این بود که خیلی صادقانه و منطقی با این مساله برخورد کرده بودم؛ می‌گفتند کار خطرناکی که کرده این بوده که با لباس رزمنده و کلاه آهنین به جبهه رفته است. هیچ‌کس این فیلم را مورد تمسخر قرار نداد؛ چون از جنس خاک‌ریزها بود و اغراق شده نبود. برای من موضوع مهم باورپذیربودن شخصیت و قصه بود چراکه اگر شخصیت را باور کنند با او همراه می شوند.

شاه حسینی با اشاره به این موضوع که کارهای اخیر فیلم‌سازان زن در حوزه دفاع مقدس را چطور ارزیابی می‌کند، گفت: متاسفانه کار خانم قیدی، دسته دختران را در جشنواره امسال هنوز ندیده‌ام، اما هنوز خیلی مانده که به اصل ماجرا برسیم.

در حوزه تولیدات دفاع مقدس هنرمند باید به درک رزمنده‌ها برسد

وی افزود: مسیری را آغاز کرده‌ایم اما خیلی مانده تا به نقطه ایده آل برسیم. خانم‌ها باید مطالعه بیشتری کنند و احساسی برخورد نکنند چون احساسات ما را به جایی می برد که از حقیقت غافل می‌شویم. باید به جایگاهی ورای این ماجراها برسیم. هنرمند باید به درک رزمنده‌ها برسد.

شاه‌حسینی یادآور شد: باید با بچه های جنگ نفس بکشیم. هنوز رزمندگان ما هستند. ما سراغ‌شان نرفتیم. نباید سانتی‌مانتال برخورد کنیم. هر کسی این طوری برخورد کرد باخت.

فیلم‌نامه‌ای که حاج قاسم حامی‌ آن بود

کارگردان آثاری چون دل نمک (۱۳۶۸)، آب را گل نکنید (۱۳۶۸)،   اوینار (۱۳۷۰)، مجروح جنگی (۱۳۷۷)، غروب شد بیا (۱۳۸۳)، شب بخیر فرمانده (۱۳۸۴) در پاسخ به این سوال که چرا فیلم نمی‌سازید، اظهار داشت: زمانی که شروع به کار کردم با خودم گفتم با اندوخته‌ای که دارم حداقل دو سال یک بار می توانم فیلم خوب بسازم. در هشت سال دفاع مقدس بودم و مدتی هم در عراق و سوریه بودم و پربار برگشتم.

وی ادامه داد: فیلمنامه‌ام را هر جا بردم می گفتند، خط قرمز ماست. می گفتند جنگ ویرانگری هایی داشت و این طور که شما می گویید، نعمت نیست. بی‌بی‌سی به من پیشنهاد داده بود که شما بیایید درباره زنان و مادران شهید و آسیب هایی که از جنگ دیده اند، مستند بسازید.

شاه‌حسینی ادامه داد: به من پیشنهاد شد تا ۵۰ اثر هم اگر خواستید، بسازید و ما پول خوبی می دهیم اما با این که ۸ سال کار نکرده بودم، قبول نکردم. دیدم متاسفانه مسئولین فرهنگی خودمان هم همین پیشنهاد را می دهند؛ یعنی آنها هم می گفتند جور دیگری هم می شود به موضوع نگاه کرد. مساله سوریه هم خط قرمزشان بود. من ظاهرا بیکار بودم، اما در اصل مطالعه کردم و فیلم دیدم. هشت سال بیکار بودم ولی راضی‌ام. در این مدت شاید خروجی نداشته‌ام ولی در اصل به عمق رفتم.

برنده جایزه ملی از سی‌ویکمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم زیباتر از زندگی (۱۳۹۱) با اشاره به این که در حال حاضر فیلمنامه‌ای برای تولید دارد، خاطرنشان کرد: فیلم‌نامه ای دارم که خیلی دوستش دارم. یکی از حامیانش شهید حاج قاسم (فرمانده فقید سپاه قدس) بود که وقتی فیلم‌نامه را خواند حتی به ابومهدی المهندس (فرمانده فقید نیروهای حشد شعبی عراق) هم سفارش کرد که حتما خودت نقش خودت را بازی کن.

وی افزود: این قصه روایت شخصیتی به اسم ابومریم است که بچه های اهواز خیلی خوب او می شناسند؛ در حقیقت او از شهدای خیلی مشهور ایرانی در سوریه است.

شاه‌حسینی تاکید کرد: فیلمنامه‌ای با این عنوان است که به کودکان شلیک نکنید؛ این فیلمنامه را به عراق فرستادیم و آنها گفتند هر همکاری‌ای که لازم باشد را انجام می دهند و به فیلم‌نامه درجه ممتاز دادند. البته در ایران به هر جایی رجوع کردیم، نشد که کار کنیم چرا که گفتند خط قرمز ماست یا اولویت ما نیست و قصه اینجاست که امروز تولیدکنندگان و سرمایه‌گذاران دنبال فیلم‌هایی هستند که بفروشد.

وی افزود: تدارکات و پیش تولید فیلم خودم را شروع کرده‌ام؛ برای تولید هر اثر تحقیقات عمیق دارم. چند سفر به سوریه و لبنان و عراق داشتم. همه گورهای دسته جمعی بعد از صدام و زندان ها را دیدم. در قهوه خانه‌های بغداد با مردم مصاحبه کردم. هر ماشینی که پارک می کرد می‌گفتند شاید انتحاری باشد و منفجر شود. در آن شرایط در عراق تحقیق کردم.

منبع: ایرنا

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.