گلایه از نبود امنیت شغلی
یکی از این افراد به خبرنگار ما گفت: چند سال پیش رئیس قوه مجریه در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۲۱ در واکنش به امنیت شغلی لکوموتیورانان نامهای صادر و بیان کرد که با اصل ماجرا موافقم شغل آنان حساس است و باید امنیت کامل روانی و کاری داشته باشند، سریعاً اقدام کنید. حتی مدیرعامل وقت راهآهن در سال۹۰ درباره شغل لکوموتیورانی گفت: لکوموتیورانی به عنوان مهمترین شغل عملیاتی و تخصصی و راهبردی و باتوجه به ماهیت شغلی یکی از پستهای کلیدی در زمینه ارائه خدمات مطلوب به مشتریان حملونقل ریلی است. این فرد که خودش لکوموتیوران است، تصریح کرد: همکاران ما به عنوان مسئول اول و اصلی لکوموتیو، امنیت سیر و نظارت فنی مستمر بر تمامی مجموعه قطار اعم از آزمایش ترمز، مسائل فنی، آرایش قطار و... تلقی میشوند. به لحاظ تخصصی بودن این شغل و نوع ارتقا و هرم شغلی خاص آن، غیر حاکمیتی حساب کردن آن تاحدودی سبب ایجاد دغدغههای فراوان در ذهن این قشر سختکوش و به تبع آن بروز خلل در ارائه خدمات مطلوب شده است. همچنین با توجه به فرسودگی شدید و عمر بالای لکوموتیوهای راهآهن، در دو سال اخیر شاهد زمینگیری آنها بودهایم که این ماجرا موجب فشار کاری مضاعف بر لکوموتیورانان شده است.
بازنشستهها را دعوت به کار کردند!
این فرد ادامه داد: هدف از بیان مطالب فوق این بود که پی ببرید وضعیت روحی و روانی لکوموتیورانان در خراسان رضوی مساعد نیست و اگر فکری برای آن نشود بروز خطا و ایجاد حادثه در حین انجام وظیفه محتمل میشود. چگونه است که در راهآهن، پس از سپری شدن سالها و بروز حوادث ناگوار و تلخ، تجربهای کسب نشد و چند وقت پیش طی فراخوانی از نیروهای بازنشسته که بیش از ۳۰ سال خدمت کردهاند دعوت به همکاری دوباره شده است، آیا این تنها راهکار مدیریتی برونرفت از مشکلات است؟
چگونه مسئولان راهآهن خراسان اعلام میکنند شغل لکوموتیورانی سخت و زیان آور است، اما در مقابل از نیروهایی که عمر خدمت آنها به پایان رسیده و احتمال خطای آنها بالاست در مهمترین ناحیه راهآهن و در امر مسافری استفاده میکنند.
دلیل چیست و چرا باید به اجبار نیروهای جوان به نواحی دیگری که از اهمیت ناچیزی در امر حملونقل مسافر برخوردارند فرستاده شوند، اما نیروهای بازنسشته جای آنها به کار گرفته شوند؟ چرا عدهای اصرار بر استفاده از نیروهای بازنشسته به جای نیروهای جوان دارند؟
او مدعی شد: موضوعات مادی و قرارداد شرکتهایی که شنیده میشود وابسته به برخی مدیران در راهآهن استان هستند هم مطرح است که باید دستگاههای نظارتی به ماجرا ورود کنند. چقدر باید شاهد حادثه باشیم تا برای مدیران راهآهن درس عبرتی باشد؟
داستان کیلومتراژ جبرانی چیست (لکوموتیورانها مبلغی تحت عنوان حق کیلومتراژ دریافت میکنند و به عبارت دیگر به لکوموتیوران نه حق مأموریت و نه اضافه کار پرداخت میشود و فقط مبلغی تحت عنوان کیلومتراژ دریافت میکنند) و چه جایگاهی در قانون برای تأمین و پرداخت آن وجود دارد که باید به اجبار آن را قبول کرد؟ براساس قانون کار ما باید در هفته ۴۴ ساعت خدمت کنیم که اینگونه نیست، ما با توجه به شغلمان باید ساعت کار بیشتری داشته باشیم اما قانون در این زمینه صریح به پرداخت اضافهکار و دیگر حق و حقوقات اشاره دارد که متأسفانه به عمده آن عمل نمیشود. مدیران راهآهن تاکنون به جای رسیدگی درست و منطقی به ماجرا بیشتر دست به اقدامهایی نظیر تهدید لکوموتیورانان به زدن کسر خدمت و حقوق، اعلام غیبت و معرفی به تخلفات اداری کردهاند. حتی سه نفر که اعتراض به موضوع داشتهاند را به نوعی تبعید کرده و حق و حقوقات قانونی آنها هم نادیده گرفته شده است.
با ذهن مشغول احتمال خطر هست
او ادامه داد: این نکته هم مهم است که مدیران راهآهن خراسان رضوی تا به امروز حاضر به شنیدن صحبتهای ما نشدهاند و مشکلات موجود سبب شده تا ذهن نیروها به جای تمرکز ۱۰۰درصدی روی کار پرخطر، بیشتر درگیر حواشی و احقاق حق خودشان باشد. خوب است بدانید لکوموتیوران باید در یک مسیر رفت و برگشت حدود ۲۰۰ چراغ و علائم هشداری و سیستم ایتیسی را چک کند و میتوان گفت آخرین حلقه نظارتی در این حرفه است که اگر دیگر قسمتها خطا کنند او مراقب باشد تا حادثهای رخ ندهد، حال شما تصور کنید اگر همکاران ما ذهن آرامی نداشته باشند احتمال خطا و خسارت مالی و جانی در این مسیر متصور است که درخواست ما از مسئولان شنیدن صدای گلایه ما و حل آن است.
باتوجه به تجمع صورت گرفته و گلایههای مطرح شده در آینده موضوع را از مدیران راهآهن استان هم پیگیری خواهیم کرد.
نظر شما