تحولات منطقه

۱۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۳
کد خبر: ۷۸۹۶۱۱

سوال این روزهای بسیاری از مردم این است که چرا روسیه به اوکراین حمله کرد؟ پاسخ این سوال چند کلمه‌ای و یا حتی چند جمله‌ای نیست، بلکه پاسخ عمیقی از تاریخ را در پشت خود دارد.

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، سوال این روزهای بسیاری از مردم این است که چرا روسیه به اوکراین حمله کرد؟ پاسخ این سوال چند کلمه ای و یا حتی چند جمله ای نیست. پاسخ عمیقی از تاریخ را در پشت خود دارد. شوروی ۱۰۰ سال پیش یعنی در سال ۱۹۲۲ از سه کشور اصلی روسیه، بلاروس و اکراین به‌وجود آمد. تا ۱۸ سال بعد کشورهای دیگری هم به آنان اضافه شدند.

اما باید بدانیم که در سال ۱۹۴۰ سه کشور لتونی، استونی و لیتوانی در جنوب دریای بالتیک هم به شوروی اضافه شدند که این سه کشور بسیار مهم بودند و باعث شدند شوروی(هر چند قبلا هم ساحل داشت) دسترسی گسترده ای به دریای بالتیک پیدا کند.

همچنین کشور مولداوی هم در غرب اوکراین، به شوروی ضمیمه شد و همان طور که می بینید اوکراین یکی از کشورهای اصلی و موسس شوروی بود. اوکراین(چنانچه ترکیه رو حساب نکنیم) بعد از روسیه از همه کشورهای اروپایی بزرگتر و با بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله با روسیه، بلاروس، لهستان، اسلواکی، مجارستان، مولداوی و رومانی مرز زمینی و با ترکیه، گرجستان و بلغارستان مرز آبی دارد، همچنین این کشور به دریای سیاه مسلط و دریای آزوف را با روسیه شریک است.

شوروی بسیار قدرتمند و بعد از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم تبدیل به یک ابر قدرت شد به همین دلیل، کشورهای ثروتمند در غرب اروپا همراه با کانادا و آمریکا یک پیمان امنیتی با عنوان پیمان آتلانتیک شمالی معروف به ناتو را ایجاد کردند.

ناتو در سال ۱۹۴۹ تاسیس شد؛ اما فقط اطراف آتلانتیک شمالی نماند و دائما اقدام به گسترش خود کرد. در اولین اقدام، سه سال بعد در سال ۱۹۵۲، در جنوب شرق اروپا؛ ترکیه و یونان به ناتو پیوستند و سه سال پس از آن آلمان غربی هم عضو ناتو شد.

پس از این اتفاق شوروی در سال ۱۹۵۵ در تقابل با ناتو، یک پیمان امنیتی- نظامی با عنوان ورشو پدید آورد. در هر دو پیمان ناتو و ورشو گفته شده بود که چنانچه هرکدام از اعضای پیمان مورد حمله قرار گیرد، مابقی اعضا باید از آن کشور دفاع کنند؛ اما اتفاقات به گونه ای دیگر رقم خورد و شوروی در سال ۱۹۹۱ تجزیه و پیمان ورشو هم خاتمه یافت و روسیه به عنوان وارث شوروی همچنان به عنوان یک قدرت منطقه ای و یک هدف برای ناتو پابرجا و تهدیدزا ماند.

ناتو نه فقط باقی ماند، بلکه قدم هایش را به سمت روسیه پیش برد؛ به طوری که طی مدت ۱۳ سال تا سال ۲۰۰۴ بسیاری از کشورهای عضو پیمان ورشو نیز به ناتو پیوستند؛ حتی همان سه کشور لتونی، استونی و لیتوانی هم عضو ناتو شدند.

گذشت زمان و فروپاشی شوروی هدف ناتو را از شوروی به سمت روسیه برد. روسیه قوی با گفتمانی تقابلی با آمریکا بایستی تجزیه، ضعیف و مانند اوکراین خلع سلاح می شد و همین سبب شد زنگ خطر برای روسیه به صدا درآید.

با توجه به آنچه بحث شد عملکرد روس ها کاملا قابل درک است و چه بسا هر قدرت دیگری هم همین کار را می کرد؛ اما به نظر روسیه راحت ترین و مشخص ترین راه پیش رو را انتخاب کرده است؛ اما کشورهای غربی ابتدا از مسیر استحاله و سپس در صورت نیاز حمله نظامی اقدام می کنند. در هر صورت حمله نظامی به یک کشور مستقل پذیرفتنی نیست و محکوم است، ضمن اینکه هیچ پیمان امنیتی بازدارنده ای برای اوکراین، جهت نپیوستن به ناتو وجود ندارد.

پیمان و یا یادداشت بوداپست هم صرفا تضمینی برای عدم حمله کشورهای هسته ای به اوکراین است و برای اوکراین منعی در پیوستن به ناتو ایجاد نکرده است؛ اما اینکه چرا روسیه؛ ناتو و پیوستن اوکراین به ناتو را یک تهدید برای خود محسوب می کند چهار دلیل عمده دارد که می‌توان به آنان اشاره کرد.

- روسیه ۷۶ درصد از خاک و ۶۶ درصد از جمعیت اتحاد جماهیر شوروی سابق را به خود اختصاص داده‌ است و پهناورترین کشور جهان است و همه می دانیم که یک رقیب جدی برای آمریکا محسوب می شود.

- سیستم تقسیمات کشوری روسیه، سیستمی نامنظم است که با یک مقدار ناپایداری و دستکاری می توان آن را مانند شوروی از هم تجزیه کرد.

- قدرت اصلی بازدارندگی روسیه نیروی موشکی و اتمی آن است. هر قدرت موشکی ای از استقرار سیستم های پدافندی در نزدیکی خود وحشت دارد، چراکه سلاح را بی اثر و بازدارندگی را خنثی خواهد کرد.

- فاصله مسکو تا مرزهای ناتو(به جز سه کشور لیتوانی، لتونی و استونی) بین ۱۰۰۰(لهستان) تا ۱۳۰۰(مجارستان) کیلومتر می باشد و در صورت پیوستن بلاروس و یا اوکراین به ناتو به ترتیب این فاصله به ۳۱۰ تا ۳۳۵ کیلومتر کاهش پیدا خواهد کرد.

می توان گفت هدف اصلی ناتو خاموش کردن و تجریه روسیه است و روسیه این موضوع را می فهمد و آمریکا هم برای حذف روسیه دست به اقداماتی زده است که حمایت از گروه های تجزیه طلب روسیه داخل حاکمیت و سرزمین روسیه، سرنگون کردن حکومت های وابسته به روسیه در همه کشورها بالاخص اوکراین، گسترش ناتو به سمت مرزهای روسیه و دعوت از دانمارک و سوئد برای پیوستن به ناتو از جمله اقدامات است.

جلوگیری از گسترش ناتو و حفظ بالشتک حائلی به نام اوکراین، حمایت از روس تبارهای اوکراین که مورد حمله و بی مهری دولت مرکزی قرار داشتند و شاید بدست آوردن خاک بیشتر برای الحاق آنها به روسیه، تثبیت و قطعی کردن حاکمیت شبه جزیره کریمه، دادن درس به سایر کشورها (بلاروس، فنلاند، سوئد تا رغبتشان برای پیوستن به ناتو از بین برود) و ترساندن استونی، لتونی و لیتوانی برای محدود کردن همکاری ها با ناتو، ضعف قدرت نظامی اوکراین و برآورد روسیه از اینکه ناتو کمکی به اوکراین نخواهد کرد و نارضایتی عمومی مردم از نحوه انتخاب و عملکرد دولت حاکم بر اوکراین؛ از جمله عواملی بود که باعث حمله روسیه به اوکراین شد.

در پایان می توان گفت روسیه باید نحوه مقابله با تهدیدات پیرامونی را از ایران بیاموزد؛ ایرانی که اطراف آن پر بود از پایگاه های نظامی آمریکا؛ اما امروز به تدریج از تعداد آنها کاسته می شود و رنگ پلیدشان از روی نقشه خاورمیانه حذف می شوند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.