تحولات لبنان و فلسطین

۱۴ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۴
کد خبر: 789928

کاهش تصویر زن فعال در خط تولیدی‌؛ ناشی از سیاست‌گذاری‌های ملی در تعیین قیمت پایین نیروی کار به‌عنوان یک مزیت رقابتی نیز هست. با ورود کشورها به مراحل اولیه صنعتی‌شدن، ابتدا سهم زنان در تولید افزایش می‌یابد؛ چراکه تولید اقتصادی بر صنایع کارگربر و کم‌دستمزد متکی هستند.

زنانه‌زدایی تولیدی

به گزارش قدس آنلاین، تصویر کارگری که در خط تولید کارخانه‌ای مشغول کار است، تصویری است که در ذهن ما از یک ‌سو با مفهوم خلق ثروت و هم‌زمان در سویی دیگر ‌با سوسیالیسم و طبقه کارگر پیوند یافته است.

کافی است این تصویر یک زن باشد تا آن تصویر، یادگار شکاف‌های جنسیتی نیز باشد؛ اما این تصویر درحال ازبین‌رفتن است؛ بدون آنکه دغدغه‌هایی مانند نیروی تولیدی و شرایط کارگری و تبعیض جنسیتی برای زنان از بین رفته باشد. در حقیقت این تصویر مورد حمله قرار گرفته است.

حمله فناوری به نیروی تولیدی

با وجود اینکه تعداد شغل‌های تولیدی از ۲۰۰۹(۴۵۰ میلیون) در حال افزایش بوده‌؛ اما سهم نیروی کار بخش تولیدی از ۱۵ درصد در ۲۰۰۰ به ۱۳.۷ درصد در ۲۰۱۹ کاهش یافته است.

برآورد سازمان جهانی کار نشان می‌دهد نیروی کار تولیدی در اقتصادهای صنعتی‌شده از ۸۶ میلیون در ۲۰۰۹ به ۸۹ میلیون در ۲۰۱۹ رسیده است. اگرچه تعداد کلی شغل‌های تولیدی افزایش یافته؛ اما سهم نیروی کار بخش تولیدی در اقتصادهای صنعتی‌شده یک ‌درصد کاهش پیدا کرده است.

افزایش بهره‌وری نیروی کار تولیدی، بر پایه فناوری‌های جدید مهم‌ترین دلیل کاهش بوده است. این همان مسیری است که اقتصادهای صنعتی درحال‌توسعه و نوظهور نیز خواهند پیمود؛ اما حمله فناوری به زنان بیش از مردان بوده است. تصویر زیر نشان می‌دهد که سهم اصلی زنان در صنایع با فناوری پایین بوده است.

حمله به مزیت قیمت پایین

کاهش تصویر زن فعال در خط تولیدی‌؛ اما ناشی از سیاست‌گذاری‌های ملی در تعیین قیمت پایین نیروی کار به‌عنوان یک مزیت رقابتی نیز هست. با ورود کشورها به مراحل اولیه صنعتی‌شدن، ابتدا سهم زنان در تولید افزایش می‌یابد؛ چراکه تولید اقتصادی بر صنایع کارگربر و کم‌دستمزد(مانند نساجی و پوشاک، کفش، پردازش مواد غذایی و الکترونیک) متکی هستند.

دستمزد پایین اگرچه در ابتدا عامل جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی FDI است‌؛ اما به مرور با افزایش سطح زندگی، ورود فناوری و نیاز به نیروی کار متخصص‌تر، سهم زنان کاهش می‌یابد. شکاف جنسیتی در آموزش، منجر به حذف زنان می‌شود؛ چراکه زنان بنا بر همین شکاف، شانس کمتری برای تحصیلات و افزایش مهارت‌های تولیدی داشته‌اند.

روندهای بلندمدت نشان می‌دهد که سهم جهانی کارمندان زن در بخش تولید اندکی از ۳۹ درصد در ۲۰۰۰ به ۳۷.۷ درصد در ۲۰۱۹ کاهش یافته است. سهم اشتغال زنان در بخش تولید در اقتصادهای صنعتی نیز کاهش یافته و در همین زمان از ۳۳ درصد به ۳۰.۱ درصد رسیده است.

رشد صنعتی چین نیز باعث کاهش سهم زنان در این مدت شده است؛ به نحوی که ۴.۵ درصد از سهم آنان در این مدت کاهش یافته است. به‌این‌ترتیب افزایش سهم اشتغال زنان در اقتصادهای کمترتوسعه‌یافته نمی‌تواند چشم‌انداز روشنی را ایجاد کند؛ چراکه احتمالا با رشد فناوری و رشد اقتصادی، دوباره زنان نیز سهم‌شان از اشتغال کاهش می‌یابد.

جمع‌بندی

دوران پساکووید۱۹ این دغدغه را دوچندان خواهد کرد؛ چراکه با رشد فناوری پیشرفته و نقش آن در زندگی، سهم زنان به دلیل شکاف‌های آموزشی و بهداشتی در بخش تولیدی همچنان کاهش می‌یابد.

در حقیقت کرونا جبهه سومی است که بر دو جبهه گذشته افزوده شده است. توسعه صنعتی کشورها به سمت «زنانه‌زدایی»(de-feminization) تولیدی در ‌حال حرکت است. کاهش سهم نیروی کار زنان تولیدی، بیش از تأثیرات اقتصادی، ‌تأثیرات اجتماعی دارد.

برهم‌خوردن قدرت اقتصادی به نفع مردان مجددا یک هشدار اجتماعی برای افزایش شکاف جنسیتی در اقتصاد تولیدی است. سرمایه‌گذاری در آموزش رسمی مهم‌ترین سیاست برای ارتقای فرصت‌های شغلی برابر و تقویت رشد اقتصادی در بلندمدت است؛ فرصتی که باید حساسیت آن را در زمان کرونا بیش از گذشته در نظر گرفت.

منبع: شرق

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.