به گزارش قدس آنلاین، یکی از ابعادی که با شروع حمله نظامی روسیه به اوکراین توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرده، واکنش کشورها و رسانه‌های غربی در محکومیت این جنگ و تشکیل یک جبهه نرم بین‌المللی در حمایت از اوکراین بوده است.

در همین ابتدا باید خاطرنشان کرد مساله جنگ از حیث آسیب‌های بشری و به‌وجودآمدن ویرانی و خرابی برای مردم همیشه محکوم است ولی در موضوع حمایت از طرفین یک درگیری، موضع کشورهای مختلف، متناسب با منافع ملی و روابطی که با کشورهای درگیر دارند، متفاوت است.

در رابطه با ویرانی‌های جنگ و جنایات جنگی به‌نظر می‌رسد جای بحثی در رابطه با موضع‌گیری کشورها باقی نماند و «چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار». البته اگر در واقعیت هم چنین بود امروز بشر در مدینه فاضله‌ای زندگی می‌کرد که چنین یادداشتی در آن به نیمچه‌داستانی فانتزی شبیه می‌شد! فارغ از اقدام روسیه در تهاجم نظامی به اوکراین و علل و پیشینه‌های این درگیری، موردی که از ابتدای این درگیری مشاهده می‌شود، شروع یک نبرد موازی در زمینه دیپلماتیک و رسانه‌ای است؛ نبردی که برخلاف جنگ سخت میان روسیه و اوکراین که برنده آن هنوز مشخص نشده، تا الان با برتری بلامنازع اوکراین و متحدان غربی این کشور همراه بوده است.

این ائتلاف تاکنون در زمینه دیپلماسی، حریم‌هوایی کشورهای عضو خود را از روسیه سلب کرده و حق میزبانی رویدادهای فرهنگی و ورزشی متعددی را از این کشور گرفته است. وعده تحریم‌های سنگین اقتصادی علیه روسیه نیز از اقداماتی است که از طرف کشورهای غربی امری حتمی به نظر می‌رسد.

در روزهای گذشته نیز برخی کشورها ارسال تجهیزات نظامی به اوکراین را شروع کرده‌اند و حتی زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین در اقدامی نامعمول خطاب به مردم جهان دعوت به تشکیل لژیونی بین‌المللی جهت مبارزه با نظامیان روسی کرده است.

در میدان رسانه نیز در چند روز گذشته تمام رسانه‌ها و پلتفرم‌های خبری در جهان نیز به پوشش سراسری وقایع اوکراین پرداخته‌اند؛ از دلاوری‌ها و حماسه‌سرایی‌های بی‌حد و اندازه سربازان اوکراینی گرفته تا روایت ظلم و مشقتی که مردم جنگ‌زده اوکراین متوجه آن شده‌اند و تقبیح و تحریم همه‌جانبه پوتین و نشان‌دادن چهره‌ای منفور از وی در جهان.

فارغ از درستی این اقدامات و اتفاقاتی که درحال حاضر در اوکراین درحال رخ دادن است، از نحوه برخورد کشورهای غربی با پوشش جنگ در نقاط مختلف جهان نباید به‌سادگی عبور کرد. درحالی‌که تنها چند روز از حمله روسیه به اوکراین گذشته و شیوه نبرد دو کشور نیز تاکنون به جنایت جنگی منجر نشده است، یمن در آستانه هشتمین سال تجاوز ائتلاف غربی-عربی به خاک خود قرار دارد.

درحالی‌که شمار غیرنظامیان کشته‌شده در جنگ اوکراین از فرط پایین‌بودن تعداد هنوز دقیقا مشخص نیست، تا پایان سال ۲۰۲۱ میلادی ۳۷۷هزار یمنی بر اثر تجاوز ائتلاف نظامی به رهبری عربستان سعودی کشته شده‌اند.

به‌گزارش یونیسف تاکنون ۲۶۳۹۰۰ کودک زیر پنج‌سال در یمن جان خود را از دست داده‌اند و بیش از ۱۶میلیون یمنی امنیت غذایی ندارند. درحالی‌که هر روز ویدئوی جدیدی از پرواز سوخوهای روسی و میگ‌های اوکراینی درصدر اخبار قرار گرفته، تاکنون بیش از ۲۴هزار حمله هوایی در آسمان یمن صورت گرفته است.

درحال حاضر یمن با بیش از چهارمیلیون بی‌خانمان و ۴۰۰هزار کودک زیر پنج‌سال در معرض مرگ قطعی، در میان پروپاگاندای غرب بر سر اوکراین گم شده است. برخورد دولت‌های غربی در بحران‌های مختلف همیشه از دو فیلتر عبور می‌کند: منافع همراه با پراگماتیسم این دولت‌ها و نژادپرستی پنهان.

این دو مورد باعث می‌شود ارزش‌ها و ناهنجاری‌ها در عرصه بین‌الملل بعد تشریفاتی و تزئینی به خود بگیرند. هرچقدر هم از مظلومیت انسان‌هایی که در سال‌های گذشته قربانی «گسترش دموکراسی» توسط آمریکا شده‌اند و کسی حتی خبردار نشده بگوییم، نمی‌توان حق آن را به جا آورد.

اما تاریخ نشان داده است هنگامی که ظلم و ستم از حدی عبور کند، دیگر فقط جلوه افسوس نخواهد داشت و مستکبران و متولیان این ستم به شیوه بدی به سزای اعمال خود خواهند رسید. ما هم برای کسانی که در اروپا گرفتار جنگ شده‌اند دعا می‌کنیم و انتظار همدردی چشم‌آبی‌های متمدن(!) برای یمنی‌های جهان را هم نداریم چون با دست‌های خونین دعایی مستجاب نمی‌شود.

منبع: فرهیختگان