به گزارش قدس آنلاین، پیشتر، هرازچندگاهی مدیران عامل دو باشگاه بودند که کاسه گدایی به دست میگرفتند برای خالی کردن جیب مردم و حالا این روش قرار است تحت عنوان خصوصیسازی انجام شود، یعنی خالی کردن رسمی جیب هواداری که بدون شک و تردید حاضر است هر کاری برای موفقیت تیمش و خروج آن از بحرانهای مالی انجام دهد، خصوصاً حالا که زخم خورده حذف از لیگ قهرمانان آسیا نیز هست، آن هم به جهت عدم دریافت مجوز حرفهای.
خصوصیسازی بیشک میتواند تأثیرات مثبت بیشماری برای سرخابیهای پایتخت داشته باشد و کمترین فایده آن نیز خروج این دو تیم از مالکیت دولت است و برچیده شدن بساط تبعیضی که این راستا طی سالهای گذشته شاهد بودیم. با وجود این نمایشی که طی روزهای گذشته به راه افتاده و ادامه داستان هزار و یک شبی است که سالها پیش سناریو آن به رشته تحریر درآمده بود، کوچکترین شباهتی به واگذاری پرسپولیس و استقلال به بخش خصوصی ندارد و این مهمترین مسئلهای است که ابهامات در خصوص خالی شدن جیب هواداران دو تیم را بیشتر و بیشتر میکند!
بازی کردن در زمین هوادار کوچکترین مفهومی ندارد، وقتی تنها قرار به واگذاری تنها ۱۰ درصد سهام به این گروه است و با در دست داشتن این میزان سهام عملاً کوچکترین نقشی نمیتوان در اداره پرسپولیس و استقلال داشت، اما عدم شفافسازی در خصوص اموال، داراییها و حتی بدهیهای دو تیم که قاعدتاً برای حضور در صفحه نارنجی بورس باید بهطور کامل ارائه داده شود مسئله دیگری است که این سؤال را مطرح میکند که چطور سرخابیهای پایتخت بدون انجام روند شفافسازی وارد مرحله پذیرهنویسی شدهاند!
هرچند گفته میشود دو تیم تقریباً آمار داراییهایشان را ارائه دادهاند؛ اما این با آنچه پیشتر رئیس سازمان خصوصیسازی در زمینه مشخص نبودن تکلیف سند آپارتمان پرسپولیس و سند ۷۴ هزار دلاری مطرح کرده بود در کنار گلایههای ابتدای هفته مدیرعامل استقلال در خصوص آمار داراییهای این تیم که در نظر گرفته نشده و باعث پایین آمدن قیمتی که روی آبیپوشان گذاشتهاند شده است همخوانی ندارد.
مسئله زیر سؤال بردن خصوصیسازی و واگذاری دو تیم نیست. مسئله امروز عدم شفافیت و ابهامات بسیاری است که بهرغم استارت پذیرهنویسی که اتفاقاً گفته میشود با اشکالات فنی صدای بسیاری را درآورده است هنوز نتوانسته باورپذیر باشد، اما نه فقط، چون سالهاست که گامهایی در این راستا برداشته و شعارهایی داده شده که هرگز به نتیجه نرسیده، بلکه از آن جهت که حتی امروز که کار تا پای پذیرهنویسی هم پیش رفته، ابهامات به اندازهای است که نمیتوان قبول کرد این روند قرار است به نتیجهای مثبت بینجامد، وقتی هیچ شفافیتی در خصوص آن وجود ندارد و همه آنچه شنیده میشود پیشبینی احتمالاتی است که میتواند محال باشد یا، اما و اگرهایی غیرقابل توجیه!
تأکید بر اینکه قرار نیست سهامداران سودی نصیبشان شود، اما سال آینده بیشک شرایط میتواند متفاوتتر باشد یا اشاره به اینکه پرسپولیس در روزهای آینده مدارکی نسبت به مستندات و داراییهایش را در سایتی که باید بارگذاری میکند و گله آبیپوشان از اینکه همه اموالشان مورد محاسبه قرار نگرفته یا حتی حرفهای ضمنی که خبر از فرار مالیاتی دو تیم، آن هم بعد از سالها دارد، همه و همه ابهامات و موضوعاتی است که باید در خصوص آن شفافسازی میشد تا واگذاری دو تیم و پذیرهنویسی سهام آنها باورپذیر باشد.
اما این اتفاق رخ نداد تا آنچه امروز به نام خصوصیسازی شاهد آن هستیم بیشتر شبیه به همان کاسه گدایی باشد که هرازچندگاهی مدیران عامل دو تیم برای پر کردن جیب خود مقابل هوادار میگرفتند، نه واگذاری که به معنای واقعی خصوصیسازی باشد و خارج شدن دو تیم از مالکیت دولت. با این تفاوت که اگرچه ماهیت داستان همان دراز کردن دست جلوی هوادار است، اما حالا با مطرح شدن پذیرهنویسی و رفتن نام دو تیم در صفحه نارنجی کار تنها در ظاهر اصولیتر و رسمیتر شده است!
اما آیا این به راستی همان روند خصوصیسازی اصولی است که میتواند پرسپولیس و استقلال را از بحرانهایی که سالهاست با آن دست به گریبانند، برهاند!
رسیدن به پاسخ با نیمنگاهی به اتفاقات و حتی صحبتهای خود آقایان آنقدر سخت نیست که نیاز به کنکاش داشته باشد و روشنتر از روز است.
منبع: جوان آنلاین
نظر شما