چندی پیش یک نوجوان به همراه پدرش به اتهام سرقت دستگیر میشود و باتوجه به سن این فرد باید پروندهاش در دادسرای ویژه اطفال رسیدگی میشد، از همین رو پروندهای تشکیل و برای رسیدگی دقیق به شعبه۲۵۱ این دادسرای ویژه ارجاع شد.
قاضی شادنژاد تحقیقات قضایی خود را در این زمینه آغاز کرد، چراکه تعدد سرقتها و نحوه وقوع آنها نشان میداد پسر نوجوان در انجام سرقتهای صورت گرفته سرعت عمل بالا و هوش سیاهی داشت.
سرقت ۱۲۰ میلیون کاسکو
اما در بازخوانی گزارش اولیه ضابطان قضایی برای پی بردن به دیگر زوایای کار، آمده بود این پسر نوجوان که پدرش دست راستش در ارتکاب جرایم حساب میشد در اجرای یکی از شیوههای سرقت ابتدا به سراغ آگهیهای فروش پرنده در سایت دیوار میرفت و با انتخاب پرندگان گرانقیمت و تماس با فروشنده خود را خریدار معرفی میکرد. آنها با افرادی قرار ملاقات میگذاشتند که تعداد زیادی پرنده در اختیار داشتند. دلیل این اقدام هم این بود که اگر پرندهای از مالباخته سرقت شد در لحظه چیزی مشخص نباشد.
برای مثال وقتی پسر و پدر سارق به محل نگهداری و پرورش پرندههای زینتی در حوالی شهر مشهد مراجعه میکنند، طبق نقشه و هماهنگی که از پیش صورت گرفته بود، ابتدا پدر سارق حرفهای سر صحبت را باز و مالباخته را سرگرم میکرد. در ادامه و زمانی که فروشنده برای یک لحظه رو بر میگرداند نوجوان سارق در یک چشم به هم زدن چندین پرنده را سرقت و به گونهای زیر لباسش قرار میداد که حتی صدایی از پرندهها هم در نمیآمد.
وقتی پرندهها سرقت میشد نوجوان سارق به بهانهای از محل خارج و پدرش هم که وانمود میکرد گزینهای برای خرید نیافته است، پشت سر پسرش از محل خارج میشد. در یکی از این اقدامها حدود ۱۰ پرنده به ارزش حدود ۳۰میلیون تومان سرقت کرده بودند. این سلسله سرقتها موجب شده بود آنها تحت تعقیب قرار گیرند که درنهایت هویت آنها شناسایی و دستگیر شدند.
درحالی که شکات پرونده رو به افزایش بود و آنهای که خسارتهای چند ده میلیونی دیده بودند متهمان را مورد شناسایی قرار میدادند، یکی دیگر از مالباختهها که به شعبه بازپرسی مراجعه کرده بود و اسناد سرقت حدود ۱۲۰میلیون تومانی پرندههای زینتی را تحویل مقام قضایی داد، مدعی شد این نوجوان به همراه پدرش پس از هماهنگی تلفنی برای خرید کاسکو به محل کار من آمدند. پدرش من را سرگرم و این نوجوان در فرصتی مناسب پنج کاسکو زیر پیراهنش مخفی کرد و از محل متواری شد. چند ساعت پس از رفتن آنها متوجه شدم چه بلایی سرم آمده و خرید پرنده همهاش نقشهای برای اجرای این سرقت بود.
باتوجه به این اوصاف مقام قضایی دستور تحقیقات تکمیلی را صادر کرد و مأموران برای کشف دیگر موارد احتمالی سرقت دست به کار شدند. پس از چند روز پیگیری و بررسی پروندههای سرقت مشابه در شهر مشهد مشخص شد آنها از یک باغ پرندگان حدود ۵۰ میلیون، از یک مغازه پرندهفروشی و... هم سرقتهای مشابهی انجام دادهاند.
جاساز پرندهها در جیب!
مستندات که جمعآوری شد نوجوان سارق مقابل میز بازپرس پرونده قرار گرفت و در برابر انبوهی از شکایتها و ادله قضایی چارهای جز پذیرفتن بزه انتسابی نداشت و اعتراف کرد: وقتی برای سرقت میرفتیم پدرم فروشنده را سرگرم میکرد و من از داخل قفس سرقت میکردم. پرندهها را زیر لباس و یا داخل جیبم میگذاشتم. حدود یک سال است که این کار را میکردیم و هر ماه دو سرقت انجام میدادیم.
متهم ادامه داد: پرندهها را هم پس از سرقت به جمعه بازار میبردیم و آنجا میفروختیم. در ادامه پدر نوجوان سارق پس از تفهیم اتهام به زندان معرفی و پسرس برای طی شدن دیگر مراحل قضایی ماجرا تحویل کانون اصلاح و تربیت شد.
نظر شما