تحولات منطقه

روزنامه حزب اشرافی و غربگرا به بهانه بررسی جنایت اخیر گروه‌های تکفیری در مشهد مقدس، خواستار بازنگری بنیادی در نگاه منطقه‌ای ایران شد.

موفقیت راهبرد نظام در منطقه علت واقعی ناراحتی غربگرایان
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، روزنامه سازندگی در تحلیلی به قلم عمادالدین باقی نوشت: «امنیت داخلی هر کشوری هم در ارتباط با امنیت مرزی و منطقه‌ای و وضعیت همسایگان تعریف می‌شود. بنابراین نخستین مسئله برای هر حکومت و حاکمیتی، تعیین یک استراتژی معقول و منطقی است که بتواند حسن همجواری با همسایگان را تضمین کند و اقتدار سیاسی، امنیتی و اقتصادی را هم به دنبال بیاورد.
در جهان پرآشوب و در حالی که نیروهای دیگر برگسل‌های زبانی، مذهبی و قومی در ایران سرمایه‌گذاری کرده و در دل این شکاف‌ها پناه گرفته‌اند، ایران نخستین کاری که باید در دستور قرار می‌داد شناسایی عوامل همگرایی پایدار با همسایگان بود. اگر قرار بود اسلام به عنوان معیار همگرایی با همسایگان تعیین شود مزایایی داشت اما مشکل بزرگش این بود که از یک سو اختلافات و تفاوت‌های فرقه‌ای مانند شیعه و سنی در درون مرزها و با همسایگان و از یک سوی دیگر مدعیان مختلف هدایت جهان اسلام داشت.
متأسفانه ایران بعد از انقلاب از یک سو با تحقیر و تخریب ایران‌گرایی به عنوان ملی‌گرایی و ترجیح دادن به قرائت خود از اسلام‌گرایی اجازه نداد هیچ یک از عوامل استراتژیک برای همگرایی همسایگان شکل بگیرند.
بدون شک وجود یک دولت آبرومند و اهل تعامل با جهان که در رعایت حقوق فرقه‌های مختلف مذهبی، قومیت‌ها و اقلیت‌ها سرآمد باشد و به عبارت دیگر حقوق بشر و شهروند را در عمل به بهترین وجه اجرا کند زمینه خوبی برای تشکیل یک اتحادیه در چارچوب فلات ایران است.
اگر دولت ایران در طول دهه‌های گذشته توانسته بود معیاری برای همگرایی پایدار با همسایگان داشته باشد، پیامدهای اقتصادی بزرگی هم در پی داشت. فلات ایران با داشتن جمعیتی نزدیک به پانصد میلیون نفر و موقعیت ژئوپلتیک استثنایی، بازار بزرگی را به وجود می‌آورد که قادر به رقابت با اقتصادهای قدرتمند جهان بود. کشورهای جدا شده از شوروی به آسانی و بدون نیاز به هیچ ساز و کار نظامی و امنیتی به ایران گرایش پیدا می‌کردند و افغانستان هم که پیوند عمیق تاریخی فرهنگی و زبانی با ایران دارد و مردم افغانستان همواره خودشان را بخشی از ایران بزرگ می‌دانستند، درون این اتحادیه قرار می‌گرفت و خطری به اسم طالبان و القاعده و داعش یا اساسا به وجود نمی‌آمد یا اگر به وجود می‌آورد به سادگی قابل مدیریت و مهار بود.
نتیجه استراتژی‌های نادرست و بلکه اساساً فقدان استراتژی این بود که افغانستان در یک دوره زمین بازی شوروی می‌شود، در دوره‌ای زمین بازی آمریکا و اروپا و بعد هم زمین بازی القاعده و طالبان؛ و ایران همواره از آن دور نگه داشته می‌شود به‌گونه‌ای که امروز یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌ها این است که طالبان با تثبیت قدرت خود بتواند برای ایران، نقش حوثی‌ها در یمن را علیه عربستان داشته باشد».
این تحلیل غلط‌انداز و پر از مغالطه در حالی منتشر می‌شود که ایران قدرتمند توانسته فتنه‌آفرینی‌ها و بحران‌سازی‌های غرب به رهبری آمریکا در منطقه را مهار کند که بزرگ‌ترین آنها نابودی فتنه داعش در عراق و سوریه بود. اما جالب اینکه در همان زمان، افراطیون غربگرا (مانند دبیرکل حزب کارگزاران)، راهبرد عقلانی نظام برای جمع کردن بساط داعش و تروریست‌ها را مورد خدشه و تخطئه قرار می‌دادند. در حالی که عراق، سوریه، افغانستان، لبنان و... درگیر انواع آشوب‌های سیاسی و فتنه‌گری‌های غرب بودند، ایران توانست اولا از این آتش‌افروزی در امان بماند و ثانیا تا حدود زیادی نقشه خطرناک غرب در منطقه را مهار کند که اتفاقا باعث ناراحتی غربگرایان هم شد. بنابراین به نظر می‌رسد ناراحتی واقعی این جریان نه از جنایت تروریست تکفیری در مشهد، بلکه موثر بودن راهبرد جمهوری اسلامی در مهار نقشه آمریکا و انگلیس و اسرائیل است.
این نکته هم گفتنی است غربگرایان طبق ماموریت مدعی‌اند ایران برای حل برخی مشکلات امنیتی در منطقه باید با آمریکا مذاکره کند و در واقع باج بدهد و حال آنکه چاره این مشکلات امنیتی، مقاومت در برابر آمریکا و از هم گسیختن شیرازه نقشه دشمن است.

منبع: کیهان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.