این شهیدان نماد روحانیان حقیقی ولی گمنامی بودند که پیامبرگونه در مناطق مستضعفنشین مشهد در جایگاه امام جماعت مشغول خدمترسانی بودند.
بالاترین عنوان و پست و مقام شهید اصلانی امام جماعت بود. عنوانی که متأسفانه امروزه از طرف روحانیت یک کار فرعی محسوب میشود که نمود اجتماعی زیادی ندارد. اگر چه در تاریخ روحانیت شیعه، همیشه مسجد بهترین بستر ارتباط با مردم و مؤثرترین جایگاه تأثیر بر جامعه، امامت جماعت بوده است.
اینکه از زمان پخش خبر شهادت شهید اصلانی افراد زیادی در پستها و مقامهای بالای اجتماعی و سیاسی غبطه نحوه شهادت ایشان را میخورند، باید درسی باشد برای ما که مقام و جایگاه اصلی نزد خداوند همیشه در متن بودن نیست بلکه بسیاری مواقع در حاشیه بودن اما به وظیفه عمل کردن است.
سیر معنوی تاریخ انقلاب اسلامی همیشه اینگونه بوده که بر اساس مقتضیات زمان و نیاز انقلاب اسلامی، صحنه جهاد و میدان نبرد به فضل و لطف الهی با یک حادثهای مشخص میشود. شهادت شهیدان اصلانی و دارایی میدان جهاد را در این برهه از زمان مشخص کرده است؛ میدان و صحنه جهاد امروزی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی حول محور مسجد و سلاح و ابزار جهاد، تبیین معارف دینی و آرمانهای انقلابی است و شهید اصلانی نماد جهادگر تبیین است که با شهادتش میدان جهاد و صحنه نبرد امروزی را مشخص نموده است.
یکی از وظایف ذاتی روحانیت در کنار مردم بودن و از انقلاب اسلامی دفاع کردن است. شهید اصلانی بهعنوان رزمنده و جانباز دفاع مقدس و برادر دو شهید نشان داد هم میتوان با جان و دل از انقلاب اسلامی دفاع نمود و هم مطالبهگر حقوق مردم از مسئولان بود. او مصداق این فرمایش نبی مکرم(ص) بود که فرمودند: «ابلغونی حاجة من لایستطیع ابلاغی حاجته فانه من ابلغ سلطاناً حاجة من لایستطیع ابلاغها، ثبت الله قدمیه علی الصراط یوم القیامه»: نیازمندی و درخواست کسی که توان رساندنش به من را ندارد به من برسانید. هرکس درخواست ناتوانها را به حاکم برساند قدمهایش بر پل صراط ثابت میماند و نمیلغزد. (تحفالعقول، ج۱، ص۵۹)
او روحانی جهادیای بود که مطالبات مردم ناتوان حاشیه مشهد را به گوش مسئولان میرساند و تا حصول نتیجه پیگیر بود بهگونهای که هم مردم محلههای حاشیهنشین مشهد و هم مسئولان، او را به عنوان مطالبهگر جهادی میشناختند.
صحنه ترور یک مکان مقدس و فرد تروریست، وهابی تکفیری بود؛ این مسئله نشان از آن است که این حادثه به معنای اعتراض مردم به نظام و روحانیت نبوده و با اینکه برخی رسانههای بیگانه گمان میکردند به احتمال زیاد این کار مورد استقبال مردم قرار میگیرد اما فیلمهای ضبط شده مردمی از صحنه ترور حاکی از آن است با مشخص بودن بدنهای به زمین افتاده در لباس روحانیت، صداهای موجود در صحنه ترور از زن و مرد، همه حاکی از لعن و نفرین بر عاملان این کار است و کسی از اینکار اظهار شادمانی نمیکند و حتی با وجود خطرات و آسیبهای درگیری با ضارب، مردم با محاصره قاتل، او را دستگیر نموده و او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند.ضمن اینکه پس از پخش خبر ترور در فضای مجازی، فعالان فضای مجازی این عمل را حمل بر مخالفت با نظام و روحانیت تفسیر نکرده و عمدتاً اظهار تأسف نمودند و با توجه به ماهیت روحانیون ترور شده که هر سه از خدمتگزاران مردم بودهاند این حادثه بر اعتبار روحانیت افزوده است.
نظر شما