تحولات لبنان و فلسطین

اگر از مخاطبان سریال‌های تلویزیونی و همچنین سریال‌های شبکه سه باشید، در سال گذشته با شخصیت‌ها و داستان‌های مجموعه‌ای به نام «نجلا» آشنا شده‌اید. دختری جنوبی به نام نجلا که برای پیدا کردن فرزندش حسین در بحبوحه جنگ به همراه خانواده و خواستگار دلداده‌اش عبد راهی کربلا می‌شود و عبد و تنها رفیقش عطا توسط نیروی بعث عراق به اسارت گرفته شدند.

رفاقت هایی از جنس عطا و عبد در قاب تلویزیون جذاب است

به گزارش قدس آنلاین، فصل دوم سریال نجلا همزمان با سال نو روی آنتن رفت و بیننده‌ها شاهد ماجراهای تازه‌ای برای نجلا و عبد بودند. حال نجلا و داستان‌ها و اتفاقاتش همچنان در ماه رمضان ادامه دارد و به گفته یکی از بازیگرانش قرار است ماجراهای جذاب‌تری هم در داستان اتفاق بیفتد. در بین شخصیت‌های اصلی این مجموعه، جوان ساده‌دلی به نام عطا وجود دارد که رفاقت را برای عبد تمام کرده و از طرفی در شرف ازدواج با دختری به نام شیرین است. مصطفی ساسانی بازیگر این نقش در گفت‌وگو با جام‌جم از خاطرات، چالش‌ها، سختی‌ها و جذابیت‌های این نقش و این سریال می‌گوید. همراه ما باشید:

عطا تنها شخصیت شیرین سریال است که در بدترین شرایط اسارت و سختی‌هایی که با عبد پشت سر می‌گذارد، روحیه طنز و شوخ طبعی‌اش را همچنان حفظ و فضای تلخ برخی سکانس‌ها را تلطیف می‌کند. بنابراین می‌توان گفت عطا هم نقش سختی است و هم جذاب. از سختی‌ها و جذابیت‌های بازی در این نقش بگویید؟
اصولا بازی در نقش‌هایی که حال و هوای طنز و کمدی دارد، خیلی دشوارتر از نقش‌های جدی است و به نظرم مثل نقاشی‌ مینیاتور پر از ظرافت است. یعنی باید درست اجرا شود و تمام اکت‌هایش به نوعی باشد که آن لحظات کمدی دربیاید. از طرفی نقش‌های کمیک که طنازی دارند، نیاز به تمرین‌های بیشتری هم دارند. یعنی برای سکانس‌های عطا در موقعیت‌های کمیکی که با شیرین و عبد در داستان دارد، تمرین‌های بیشتری داشتیم.
 یعنی همه شوخی‌ها و طنازی عطا در تمرین‌ها درآمد؟
البته بخشی از آن به متن برمی‌گشت و بخشی دیگر در تمرین‌ها شکل می‌گرفت. از این رو مدام سکانس‌ها در حال تغییر و بازنویسی است. چون بعد از مدتی حس کردیم فضای کار خیلی تلخ شده و همه چیز به سمت لحظات تراژیک می‌رود و ممکن است برای تماشاگر آزاردهنده باشد. بنابراین سعی کردیم تا جایی که موقعیت و متن به ما اجازه می‌دهد، با بداهه‌گویی‌های طنز فضا را کمی تلطیف کنیم. اصولا لحظات کمدی مثل نقاشی مینیاتور می‌ماند. یعنی خیلی کار سختی است و باید با ظرافت انجام شود. از این رو نیاز به تمرین زیاد بود که ما
انجام می‌دادیم.
 تا به حال تجربه‌ای مشابه این نقش و سختی‌هایی که در بازی دارد، در سریال‌های دیگر داشتید؟
من نقش‌هایی که در تئاتر بازی کردم اغلب از این جنس کمدی بود. یعنی لحظاتی که شخصیت، کار جدی انجام می‌دهد اما مخاطب می‌خندد. به همین دلیل تجربه این جنس از کمدی را زیاد داشتم و خیلی دوست داشتم تجربیات تئاتری‌ام را در اینجا هم داشته باشم.
البته این سبک کار به تجربیات بازیگر برمی‌گردد و خیلی به آموزش و یادگیری ربطی ندارد. بنابراین بخشی در متن بود و بخشی هم از تجربیات تئاتری من می‌آمد. بخش زیادی هم از تمرین‌هایی که با پارتنرها داشتم در می‌آمد. همه اینها باعث می‌شد لحظات مفرحی در کار ایجاد شود. البته که مختصات نقش باید این اجازه را به بازیگر بدهد.
 مثلا یک جاهایی احساس می‌کردیم مخاطب به زور می‌خندد و به همین دلیل بار طنز و کمدی را کم‌می‌کردیم.

 شوخ طبعی عطا و این‌که در موقعیت‌های هیجانی و ترس گریه می‌کند جزو نقش بود یا مصطفی ساسانی هم در چنین لحظاتی همین واکنش‌ها را دارد؟
به هر حال هر بازیگری هر نقشی را که بازی می‌کند، ویژگی‌هایی از خودش را هم وارد آن بازی می‌کند. البته که من به شخصه آدمی جدی هستم. اما در این سریال و برای بازی در نقش عطا سعی می‌کردم بخش طنازانه خودم را کشف و وارد بازی‌ام کنم تا کاراکترم جذاب‌ترشود.
 رفاقت عطا و عبد یک رفاقت ساده و خالصانه است. برای درآوردن این بخش از کار هم سعی می‌کردید همه اتفاقات در تمرین دربیاید؟
بله ما پیش از شروع فصل یک این سریال حدود یک ماه با هم تمرین می‌کردیم. حتی برای این نقش چند نفر کاندید بودند و کارگردان تلاش می‌کرد رفاقت بین عطا و عبد دربیاید و واقعی شود. به همین دلیل چند بازیگر جابه‌جا شدند تا در نهایت به این نتیجه رسیدند. البته بعضی بازیگرها به خودی خود طناز یا جذاب هستند، اما وقتی کنار هم قرار می‌گرفتند، آن ارتباط شکل نمی‌گرفت. به همین دلیل چند بازیگر جابه‌جا شدند. چون رابطه عطا و عبد در سریال خیلی مهم بود. به همین دلیل انتخاب بازیگر و کنار هم قرارگرفتن‌شان هم خیلی مهم بود.
 فکر می‌کنید آن‌طور که باید این رابطه دوستی درآمد؟
بله چون مردم خیلی دوست دارند و در بازخوردی که از آنها می‌گیریم این نکته را متوجه شدیم.
 ضمن این‌که رابطه دوستی این دو شخصیت، رفاقت‌های دهه ۶۰ را باید برای مخاطب تداعی می‌کرد؟
بله دقیقا. چون رفاقت‌هایی از این جنس خیلی در این دوران و زمان کمیاب است، برای مخاطب هم تماشای چنین رفاقت‌هایی در قاب تلویزیون جذاب است.
 قرار گرفتن در فضایی که تداعی‌کننده دهه ۶۰ در آبادان است، چقدر برای شما به عنوان بازیگر سریال باورپذیر و واقعی بود؟
در کنار گریم و لباس، دکور و فضا هم خیلی برای من باورپذیر بود. چون مجموعه این عوامل باعث می‌شود بازیگر بتواند چنین کاراکتری را آن‌طور که باید باورپذیر بازی کند.
 فارغ از ویژگی‌هایی که عطا و فیلمنامه دارد، بازی در نقشی که مربوط به چند دهه قبل و بخشی از تاریخ معاصر ایران است چقدر برای‌تان جذاب بود؟
بسیار جذاب و باورپذیر بود. چون در غیر این‌صورت نمی‌توانستم احساسات خودم را در قابل آن نقش بروز بدهم. جالب است بدانید در برخی صحنه‌ها سکانس‌ها را می‌گرفتیم، اما بعد متوجه می‌شدیم رنگ دیوارها متناسب نیست. بنابراین تغییر را در دکور ایجاد کرده و بار دیگر آن سکانس‌ها را می‌گرفتیم تا حال و هوا و فضای دهه ۶۰ برای مخاطب
 تداعی شود.
 قطعا در این دو فصل از مجموعه که بازی کرده‌اید، خاطرات بسیاری برایتان به وجود آمده است. خاطره‌ای از بازی در این سریال دارید که بگویید؟
این سریال پر از خاطرات جذاب و سخت است. البته برخی از آنها را نمی‌توانم تعریف کنم، چون هنوز آن سکانس‌ها پخش نشده است. اما به نظرم کل دو فصل مجموعه «نجلا» یک طرف و دو ماهی را که در زندان بودیم یک طرف.
 چطور؟ خیلی سخت گذشت؟
به هر حال فضای زندان سخت و تلخ بود. گریم سختی هم برای آن سکانس‌ها داشتیم و دو سه ساعت طول می‌کشید. هوا هم به قدری سرد بود که هنوز هم سرمای آبادان را می‌توانم در وجودم حس کنم. به نظرم سخت‌ترین بخش کار مربوط به زندان آبادان است.
 گویا تصویربرداری سریال همچنان ادامه دارد؟
بله هنوز هم سر کار هستیم. اما هنوز هم سخت‌ترین سکانس‌های کار را مربوط به سکانس‌های زندان می‌دانم.
 از آنجا که پخش سریال همچنان تا پایان ماه رمضان ادامه دارد، برای عطا موقعیت‌های پرچالش و پرهیجانی پیش می‌آید؟
بله عطا داستان‌های خیلی عجیبی دارد که تازه اول راه است. اگر دقت کرده باشید و بیننده سریال باشید متوجه می‌شوید که ما براساس شیوه کلاسیک پیش می‌رویم و هر قسمت که پخش می‌شود، مخاطب منتظر قسمت بعد و داستان‌های دیگر است. حتی فیلمنامه مدام دستخوش تغییرات می‌شود تا اتفاقات جذاب تر برای شخصیت ها و داستان ها ایجاد شود.
 با وجود این‌که سریال روی آنتن هست، اما همچنان فیلمنامه و سکانس‌ها درگیر تغییرات هستند؟
بله. چون هدف این است که مخاطب، سریال را دوست داشته باشد. بنابراین همه چیز در قالب کلاسیک نوشته شده تا برای مخاطب جذاب باشد.
 عطا تکیه کلام‌های جالبی در سریال دارد. برایتان پیش آمده که مخاطبان سریال یا سر صحنه همکارانتان به شوخی از همان تکیه کلام‌ها استفاده کنند؟
بله زیاد می‌گویند. مثلا کوکامی یا دورت بگردوم یا رفیقومی را زیاد می‌گویند (می‌خندد).
 ناراحت نمی‌شوید؟
نه اتفاقا خوشحال می‌شوم که سریال را می‌بینند و آن را دوست دارند.
منبع:جام جم
انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.