به گزارش قدس آنلاین، سرانجام همانگونه که «عمرانخان» نخستوزیر سابق پاکستان پیشبینی و بهصورت علنی گفته بود، طرح آمریکایی- انگلیسی برای براندازی او از قدرت با رأی عدم اعتماد مجلس پاکستان به اجرا درآمد. در مقابل «شهباز شریف» رئیس حزب مسلم لیک نواز به عنوان رهبر اپوزیسیون، با ۱۷۴ رأی موافق و ندادن رأی اعتماد مجدد به عمرانخان، نخستوزیر جدید پاکستان شد.
رهبر جبهه مشترک اپوزیسیون دولت عمرانخان، موسوم به «جنبش دمکراتیک» مدعی بیکفایتی دولت عمرانخان در کنترل تورم، عملکرد ضعیف در بهبود معیشت مردم، ناتوانی در تقویت سیاست خارجی و تخریب چهره پاکستان در منطقه و جامعه بینالملل بوده است.
از سال ۱۳۲۶ شمسی(۱۹۴۷ میلادی) که جمهوری اسلامی پاکستان شکل گرفت و به استقلال رسید تا به امروز هیچیک از ۲۱ نخستوزیر این کشور نتوانستند دوره پنجساله نخستوزیری خود را کامل کنند. هرکدام از آنان به دلایل مختلف از جمله ترور، کودتا، وجود پروندههای فساد مالی، ناتوانی در مدیریت و اداره کشور یا بحرانهای ناشی از عدم امنیت در آن کشور و غیره زودتر از موعد پنجساله صندلی نخستوزیری را ترک کردهاند. عمرانخان سومین نخستوزیر در پاکستان است که با طرح عدم اعتماد در مجلس روبهرو شده و نخستین بار است که طرح عدم اعتماد علیه وی از سوی نمایندگان مجلس به تصویب رسیده است.
چنانکه در بالا اشاره شد، جناح مخالف عمرانخان در مجلس «شهباز شریف» رهبر اپوزیسیون را به نخستوزیری پاکستان انتخاب کرد. وی برادر نواز شریف نخستوزیر اسبق پاکستان است. او تاکنون سه دوره سروزیری ایالت پنجاب پاکستان، دومین ایالت بزرگ این کشور را برعهده داشته است.
عمرانخان در حالیکه این تصمیم مجلس را رد کرده است، در اولین گام رهبران حزب او(تحریک انصاف) هم یک روز پس از برکناری عمرانخان از مقام نخستوزیری، تصمیم به استعفای جمعی از نمایندگی در مجلس گرفتند و در اطلاعیهای اعلام کردند که هرگز با دولت آتی مصالحه نخواهند کرد و خواستار انتخابات زودهنگام در کشور شدهاند. در این اطلاعیه آمده است: اعتراض و تظاهرات سراسری مردم و حامیان عمرانخان و فعالان حزب تحریک انصاف در شهرهای مختلف پاکستان علیه آمریکا و جبهه مشترک همراه آن برای عزل عمرانخان است.
حزب تحریک انصاف همچنین اعلام کرد: پاکستان دچار یک تبانی با مشارکت عناصر خارجی شده است و ما اجازه عرض اندام به «دولت تحمیلی از خارج» را نخواهیم داد. تظاهرات مردم در سراسر پاکستان که دوشنبه کلید خورد، با حضور چشمگیر و بسیار گسترده مردم همراه بوده است و اولین آژیر آشفته شدن فضای سیاسی- اجتماعی در این کشور را به صدا درآورد.
دولت بایدن متهم است که سناریو کنونی در پاکستان را کلید زده است و آن را هدایت میکند. به نظر نمیرسد بحرانی که در کشور همسایه ما پاکستان سربرآورده است، خیلی زود فروکش کند و آرامش سیاسی با استقرار دولت جدید و با هدایت شهناز شریف برقرار شود، مگر اینکه انتخابات دوباره حداکثر تا ۹۰ روز آینده انجام پذیرد.
هنوز ارتش پاکستان که همواره اهرم مهم و اصلی در استقرار دولتها و آرامش سیاسی در این کشور بهشمار میرود، حداقل در ظاهر خود را بیطرف نشان میدهد؛ در حالیکه اعتراضهای مردمی مرحله به مرحله فراگیرتر و گسترش مییابد. بهخصوص که عمرانخان خطاب به مردم کشورش گفت که دولت تحمیلی از خارج را نمیپذیرد و هرگز تسلیم نخواهد شد.
یکی از خبرگزاریها در مصاحبه با «نادر انتصار» استاد علوم در دانشگاه «آلابامای جنوبی» آمریکا که یک پاکستانی است، گفت: «آنچه که ما تا الان بهطور قطع میدانیم، این است که آمریکا در بسیاری از موارد مدیریت قدرت و توطئه قدرت را در پاکستان دست داشته است. هرچند درباره اظهارات اخیر عمرانخان مبنی بر دست داشتن آمریکاییها در برکناری وی از قدرت خبرهای زیادی علنی نشده است.
حداقل میدانیم از زمان سرنگونی «ذوالفقار علیبوتو» آمریکا سیاستهای اسلامآباد را در راستای منافع واشنگتن و پیشبرد اهداف کاخ سفید دستکاری کرده و پیش برده است. وی درباره روی کار آمدن یک دولت نزدیک به آمریکا در پاکستان و تأثیر آن بر سیاستهای منطقهای اسلامآباد به ویژه در افغانستان معتقد است: وجود یک دولت منعطف و طرفدار ایالات متحده در پاکستان جهت کمک به آمریکا برای برگشت به افغانستان و استفاده از آن کشور به عنوان یک مهره مهم در سیاستهای منطقهای واشنگتن در آسیای جنوبی و مرکزی، به منظور مهار یا مقابله با دشمنان منطقهای واشنگتن، از جمله چین و روسیه، بسیار مهم خواهد بود.
وجود یک دولت نزدیک به آمریکا در اسلامآباد میتواند موجب شود تا واشنگتن بتواند «سیاست فشار حداکثری» خود علیه ایران را از طریق تلاش برای بیثبات کردن افغانستان و مرزهای شرقی ایران تشدید کند. این امر میتواند بر امنیت ملی و منافع اقتصادی ایران در جنوب آسیا و آسیای مرکزی تأثیراتی داشته باشد.»
این نظریه که دولت کنونی آمریکا با همراهی رژیم صهیونیستی و برخی از شیوخ حاکم عربی در خلیجفارس خواهان بیثباتی در سراسر مرزهای شرقی ایران هستند را چندین تحلیلگر و استاد سیاسی در آمریکا و در اروپا بازگو کردهاند و هشدار دادهاند؛ لذا ناپایداری در افغانستان و پاکستان را میتوان در راستای چنین اهدافی ارزیابی کرد.
اکنون بعد از استقرار طالبان در کابل، کلید ناپایداری دیگر اینبار در اسلامآباد زده شده است که در چند ماه آینده وسعت و فراگیری خود را نشان خواهد داد.
منبع: اطلاعات
نظر شما