مشرکان از هر راهی برای در تنگنا قرار دادن مؤمنان استفاده میکنند. سفر رسول خدا(ص) به طائف، موفقیتآمیز نبود؛ رهاورد این سفر سخت برای پیامبر(ص)، تنها ایمان آوردن عَدّاس بود؛ غلامی از اهالی نینوا که در باغ دو تن از بزرگان قریش در طائف، باغبانی میکرد. همه این اتفاقات، روح بزرگ رسول رحمت(ص) را میآزرد؛ او نمیخواست انسانها گمراه بمانند؛ «لَقَد جاءَکُم رَسولٌ مِن أَنفُسِکُم عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیم» (توبه - 128)، به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است. محمد مصطفی(ص)، آن شب مانند همیشه برای ادای نافله شب که پروردگار بر او واجب فرموده بود، به نماز ایستاد.
زمان عروج با بُراق
آن حضرت پس از ادای فریضه، تصمیم گرفت دمی بیاساید. آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «فروغ ابدیت» مینویسد: «او میخواست پس از ادای فریضه به استراحت بپردازد، ولی یک باره صدای آشنایی به گوشش رسید، آن صدا از جبرئیل، امین وحی بود که به او گفت: امشب سفر دور و درازی در پیش داری و من نیز با تو همراهم تا نقاط مختلف گیتی را با مرکب فضاپیمایی به نام بُراق، بپیمایید». به این ترتیب، سفر جسمانی و روحانی برای پیامبر(ص) آغاز شد که از آن در تاریخ و متون دینی ما، با عنوان «معراج» یاد کردهاند. سفری از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی و از آنجا تا سدرةالمنتهی؛ «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ» (اسری - 1)، منزه است خدایی که بندهاش را شبانگاه، از مسجدالحرام به سوی مسجدالاقصی که پیرامون آن را برکت دادهایم، سیر داد تا از نشانههای خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.
یک نکته از هزاران
درباره معراج و موضوعات مربوط به آن، هم از منظر روایی و هم از منظر قرآنی، کتابها و مقالات بسیاری به رشته تحریر درآمده است؛ آن قدر که میتواند جوابگوی پرسشهای متعدد پرسشگرانی باشد که برای درک واقعیت معراج به پژوهش و تحقیق میپردازند. اما صرف نظر از اهمیت معراج در دین ما و اینکه چنین رویداد بزرگی، خبر از عظمت جایگاه پیامبر اکرم(ص) میدهد، آیه نخست سوره اسرا، یعنی آیهای که درباره معراج رسول خدا(ص) نازل شده، تنها آیهای در قرآن کریم است که در آن به صراحت از مسجدالاقصی، این مکان مقدس و صاحب احترام سخن به میان آمده. میدانیم که این مکان مقدس تا ماه رجب سال دوم هجری، یعنی چیزی در حدود 15 سال، قبله مسلمانان بوده است و طبق روایتهای اسلامی، رسول اکرم(ص) در شب معراج در این مکان مقدس به اقامه نماز پرداخت و سپس به سدرةالمنتهی عروج فرمود. بنابراین مسجدالاقصی را باید سجدهگاه پیامبر حق و مکان عروج او و نیز قبله نخست مسلمانان بدانیم. اما امروز، قبله نخست مسلمانان، مکان معراج و سجدهگاه پیامبر اعظم(ص)، حال و روز خوشی ندارد؛ افزون بر 74 سال است که مسجدالاقصی به اشغال دشمنترین افراد نسبت به مؤمنان، صهیونیستهای نژادپرست درآمده؛ 74 سال است که فریاد عدالتخواهی مسلمانان مظلوم فلسطین در مجامع بینالمللی به هیچ گرفته شده و جز معدود آزادیخواهان دنیا و از جمله ملت قهرمان ایران، کسی به حمایت از آنها برنخاسته. در سالهای اخیر بسیاری از سران کشورهای اسلامی که دم از احترام به ساحت قدسی پیامبر(ص) میزنند، آرمان نجات مسجدالاقصی را کنار گذاشته و دست دوستی به سوی صهیونیستهای اشغالگر دراز کردهاند. این روزها، صهیونیستها به پشتگرمی همان سران مرتجع و وابسته، حریم مسجدالاقصی را میشکنند؛ معتکفان و نمازگزاران خانه خدا را به گلوله میبندند، کتک میزنند و آنها را از آن حریم مقدس بیرون میکنند. امشب در شب معراج خاتمالمرسلین(ص)، هنگامی که قرآن کریم
را میگشایید، زمانی که قصد تلاوت سوره اسرا را برای تیمن و تبرک دارید و وقتی که در دل، به شوق آن شب باشکوه، از پروردگار طلب خیر میکنید؛ یادتان باشد که مسجدالاقصی، مکان مقدسی که عروج پیامبر(ص) به سدرةالمنتهی از آن آغاز شد،
در چه وضعی است؟ یادتان باشد که مسجدالاقصی نیازمند حمایت و مجاهدت همه مسلمانان جهان برای آزادی است؛ بیایید برای نجات قبله اول دعا کنیم، دعایی که در پی آن عملی صالح باشد.
نظر شما