تحولات لبنان و فلسطین

یک تحلیلگر لبنانی گفت: ایران به صراحت اعلام کرده برای پایان دادن به بحران‌ها برای گفت‌وگو با کشورهای خلیج فارس آمادگی دارد، اما در مورد آمریکا شرط‌های آن شناخته شده است و نیازی به دوز و کلک یا پیغام و پسغام نیست. صراحت دیدگاه ایران مذاکره‌کننده آمریکایی را به چالش کشیده است؛ چراکه آن‌ها به شفافیت عادت ندارند.

دیپلماسی شفاف، بدون پیغام و پسغام

به گزارش قدس آنلاین، دیپلماسی فعال، داشتن روابط خوب، باثبات و مبتنی بر احترام متقابل، جدیت و شفافیت در گفت‌وگو و رسیدن به راه حل‌های سازنده برای مشکلات و بحران‌های منطقه همواره جزو جدایی‌ناپذیر دکترین سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی بوده و آن‌گونه که طی ماه‌های گذشته از زبان رئیس جمهور و دیگر مقامات کشور مطرح شده، دولت جدید ایران برای تقویت این نگاه جدیت مضاعفی دارد، اما با وجود این، تحقق این مهم و احیای روابط با کشورهای منطقه به‌ویژه عربستان سعودی، یک مسیر دو طرفه است و طرف مقابل نیز باید جدیت و اراده لازم را داشته باشد و به دور از دخالت‌های خارجی و به صورت مستقل عمل کند.

به منظور بررسی رویکرد و چشم‌انداز ایران برای احیای روابط با کشورهای منطقه، تأثیر سفرهای منطقه‌ای بر آن، نقش روابط خوب میان کشورهای منطقه در ثبات آن، الزامات نتیجه بخش بودن مذاکرات جاری بین ایران و عربستان و نیز أثرات بحران اوکراین بر تحولات سیاسی و اقتصادی منطقه، با «جهاد ایوب» تحلیلگر لبنانی گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه مطالعه می‌کنید.

رویکرد و چشم‌انداز ایران برای احیای روابط با کشورهای عربی منطقه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی(ره)، ایران باوجود دسیسه‌هایی که علیه انقلاب اسلامی صورت گرفته، همواره طالب صلح و دوستی با کشورهای همسایه به ویژه کشورهای عربی بوده است. جمهوری اسلامی هیچ زمان فتنه‌ای را علیه عرب‌ها به راه نینداخته و در مقابل عربستان سعودی، امارات و عراق زمان صدام در بسیاری موارد، با دسیسه چینی درصدد ضربه زدن به ایران بوده‌اند. با وجود این، ایران و دولت جدید آن اعلام آمادگی کرده حاضر است گذشته را کنار گذاشته و چنانچه برخی حکومت‌های منطقه سیاست‌های احمقانه خود را رها کنند، آماده احیای روابط است. ایران می‌خواهد از طریق اعتماد متقابل و شفافیت روابط خود با کشورهای منطقه را بنا نهد. مهم‌ترین ویژگی دولت جدید ایران، شفافیت و صراحت در روابط سیاسی و اقتصادی چه در داخل و چه در خارج است که متأسفانه دیگر دولت‌های منطقه چنین رویکردی ندارند.

به‌نظر شما سفر اخیر رئیس‌جمهوری ایران به قطر چه تأثیری بر ایجاد نزدیکی بین جمهوری اسلامی و کشورهای عربی خواهد داشت؟

سفر رئیس جمهور ایران به قطر در چارچوب همان رویکرد مبتنی بر شفافیت و صراحت ایران در قبال کشورهای همسایه انجام شده و مؤید آن است که ایران برای اتکا بر دیپلماسی در تعامل با همسایگان صادق است و بدون فریب برای برقراری روابط خوب با آن‌ها تلاش می‌کند. ما باید به استقبال گرم قطر از رئیس جمهور ایران دقت کنیم، این نوع از استقبال نشان می‌دهد این سفر از جهات مختلف حائز اهمیت فراوان است، کمااینکه دولت قطر حمایت‌های ایران از آن در زمان محاصره سعودی را به خوبی به یاد دارد. عربستان چه بسا به اشغال قطر فکر می‌کرد، اما این اتفاق بنا به دلایل متعدد رخ نداد که مهم‌ترین آن، موضع مثبت و حمایتگرانه ایران از دوحه بود. دولت قطر در این سفر پیشنهادهای فراگیری را برای مذاکره و رایزنی در منطقه ارائه کرد و با دقت به پاسخ صریح رئیس جمهور ایران گوش داد.

نظر شما در ارتباط با سفر اخیر وزیر خارجه عمان به تهران و نامه‌ای که از طرف سلطان این کشور برای رئیس جمهور ایران آورده بود، چیست؟

سلطنت عمان از سال‌های دور همواره در بحران‌ها تلاش کرده تا دیدگاه‌ها و نظرات طرف‌های مختلف را به‌عنوان یک میانجی به گوش یکدیگر برساند. همه باید بدانند که ایران امروز از جهات مختلف اعم از قدرت، توسعه و نفوذ با سال‌های گذشته تفاوت دارد، ایران باوجود تحریم و محاصره از سوی غرب توانسته فضای داخلی خود را ساماندهی کند و زیرساخت‌ها و نیز توانمندی‌های نظامی خود را تقویت کند.

ایران امروز باوجود تحریم، یک کشور پیشرفته در حوزه‌های علمی، دانش‌بنیان و صنایع داخلی است. از این رو تفاوت زیادی با دیگر کشورهای منطقه دارد که به خارج و آمریکا و ابستگی دارند و با هر بادی امکان فروپاشی آن‌ها وجود دارد. بله وزیر خارجه عمان در برهه‌ای حساس و سرنوشت‌ساز به تهران آمد و پیام‌هایی را از جانب آمریکا و همچنین عربستان انتقال داد، اما ایران این را نمی‌پذیرد و پاسخ صریحی را به وزیر خارجه عمان داد. ایران در سیاست‌های خارجی خود دچار اسکیزوفرنی نیست، بلکه آنچه از سیاستمدارانش در انظار عمومی می‌شنوید همان چیزی است که در اتاق‌های دربسته می‌گویند. ایران به صراحت اعلام کرده برای پایان دادن به بحران‌ها برای گفت‌وگو با کشورهای خلیج فارس آمادگی دارد، اما در مورد آمریکا شرط‌های آن شناخته شده است و نیازی به دوز و کلک یا پیغام و پسغام نیست. صراحت دیدگاه ایران مذاکره‌کننده آمریکایی را به چالش کشیده است؛ چراکه آن‌ها به شفافیت عادت ندارند.

احیای روابط ایران با کشورهای عربی چگونه می‌تواند بر تحولات منطقه تأثیرگذار باشد؟

به‌طور قطع این‌گونه روابط شفاف و صریح که در آن توطئه و دسیسه‌چینی وجود نداشته باشد، بر تحولات و اتفاقات منطقه تأثیر مثبت خواهد گذاشت؛ اکنون برخی از کشورهای منطقه متوجه شده‌اند توافق نظامی و اقتصادی با ایران ثبات منطقه را تضمین می‌کند و سلطه آمریکا و اسرائیل بر اقتصاد و سیاست‌های داخلی و خارجی آن‌ها را از بین می‌برد، متأسفانه برخی از دولت‌های عربی به‌عنوان خدمتگزار برای جلادان خود یعنی آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها عمل می‌کنند.

به کشورهای عربی و مشخصاً برخی کشورهای عربی خلیج فارس توصیه می‌کنم بیشتر با ایران تعامل داشته باشند و با آن به توافق برسند و با آن ائتلاف امنیتی اقتصادی تشکیل دهند تا به جای ورود به جنگ‌های بی‌حاصلی مانند جنگ علیه سوریه، ایجاد داعش در عراق وجنگ فرسایشی علیه یمن، به سمت شکوفایی و توسعه حرکت کنند. به‌نظر من مصر باید توصیه‌های خیرخواهان را گوش کند و به سمت ایران بیاید؛ مصری که در گذشته یک کشور تأثیرگذار بود، متأسفانه امروز در منطقه نقش مثبتی را ندارد. این لجبازی مصر علیه ایران غیرموجه است و به‌هیچ وجه توجیه‌پذیر نیست مگر اینکه بخواهد در راستای اهداف آمریکا، به ایفای نقش منفی بپردازد.

سازمان همکاری اسلامی چه نقشی در منطقه دارد؟

متأسفانه سازمان همکاری اسلامی در سال‌های اخیر با اشتباهاتی درگیر شده که در چارچوب همان توطئه علیه مسائل منطقه گنجانده می‌شود. من شخصاً با وضعیت موجود، به آن امیدی ندارم؛ چرا که مسائل امت اسلامی و جهان اسلام در یک وادی است و این سازمان متأسفانه در وادی دیگری سیر می‌کند و شکاف عمیقی در آن وجود دارد. این سازمان باید از نگاه و نقش منفی عربستان استقلال پیدا کند و به بلوغ برسد تا نقش مؤثری داشته باشد. امروز این سازمان وجود دارد، ولی صدایی ندارد و یا دارای صداهای نامفهوم است که به جای تأثیرگذاری مثبت، کشورهای عضو آن بیشتر به دنبال توطئه‌چینی علیه یکدیگر هستند.

به نظر شما مذاکرات جاری بین ایران و عربستان موفقیت‌آمیز خواهد بود؟

مشکل در عربستان است نه ایران؛ بنابراین بهتر است پرسش این‌گونه مطرح شود که آیا عربستان می‌تواند بدون دخالت دادن آمریکا و تبعیت از آن، باعث موفقیت این مذاکرات شود یا نه؟ عربستان باید به دنبال تحقق منافع خود خارج از چارچوب منافع آمریکا و اسرائیل باشد. عربستان در نگاه آمریکا یک بانک پول است، به میزانی که بخواهد از آن برداشت می‌کند و با استفاده از آن به ثبات منطقه عربی و اسلامی در راستای سیاست‌های اقتصادی و امنیت اسرائیل ضربه می‌زند.

عربستان چه نفعی از جنگ ویرانگر علیه یمن برده است؟ از سرکوب مردم بحرین و حمایت از رژیم ظالم آن چه چیزی عایدش شده است؟ تخریب آرامش و ثبات در لبنان و اقدام علیه مقاومت آن برای عربستان چه نفعی دارد؟ چرا گفتمان رسانه‌ای عربستان همان گفتمان اسرائیل علیه ملت‌های منطقه به ویژه سوریه و عراق است؟ آیا عربستان در گفت‌وگو با ایران صادق است یا دستورالعمل آمریکا علیه ایران را اجرا می‌کند؟ عربستان باید به خوبی در مورد اتفاقات اطراف خود بیندیشد و پیش از آنکه فرصت از دست برود، بفهمد محورهای قدرت چگونه تغییر کرده‌اند.

بحران اوکراین چه تأثیری می‌تواند بر مذاکرات وین و روابط کشورهای منطقه از یک طرف و اقتصاد جهانی از طرف دیگر داشته باشد؟

من شخصاً اعتقادی ندارم که توافق هسته‌ای حاصل می‌شود. حتی اگر چنین توافقی انجام شود، اوضاع داخلی آمریکا هیچ اعتباری ندارد و سال‌های آینده با یک هرج و مرج مردمی در ایالت‌های خود مواجه خواهد شد. «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور دیوانه سابق آمریکا کار خود را با یک حرکت مردمی سنجیده شروع کرده است و البته او واقعاً از محبوبیت زیادی در آمریکا برخوردار است.

وضعیتی که از آن زمان ایجاد شد، آمریکا را به سمت یک جنگ داخلی که برخی تبلیغ می‌کنند، سوق نمی‌دهد بلکه منجر به وضعیتی خطرناک‌تر از آن یعنی آشوب مردمی خواهد شد که ثبات اجتماعی و امنیتی این کشور و حتی ساختار آن را ویران می‌کند، چنان‌که سیاست خارجی آمریکا نیز از این وضعیت در امان نخواهد بود.

ورود روسیه به اوکراین نه تنها توافق هسته‌ای بلکه کل جهان را تحت الشعاع قرار خواهد داد و کشورهای اروپایی که متأسفانه وابسته به سیاست آمریکا هستند، بیشترین زیان را از این جنگ می‌بینند. برای مثال آلمان که ۴۰ درصد گاز روسیه را وارد می‌کند، ظرف چند روز زیان بزرگی متحمل خواهد شد، حال وضعیت واردات بزرگ تجاری بین اروپا و روسیه را در نظر بگیرید که چه بلایی بر سر آن خواهد آمد. این اروپاست که بیشترین آسیب را از جنگ روسیه علیه اوکراین می‌بیند نه ایران، اروپا پس از سقوط پایتخت اوکراین بحرانی فزاینده را تجربه خواهد کرد.

آمریکا هم وارد این جنگ نمی‌شود و اگر وارد شود به مفهوم جنگ جهانی سوم است، آمریکا از طریق سازمان سیا به بهانه انقلاب رنگی در انتخابات اوکراین تقلب کرد و اینجاست که اوکراین را نابود کرد و اکنون خود به تماشا نشسته است.

آمریکا که اوکراین را به «اسرائیل دوم» در کنار روسیه تبدیل کرده بود، اکنون می‌خواهد عربستان و امارات را نیز از نظر مالی و رسانه‌ای درگیر این جنگ کند و سپس ناتو را به سمت جنگ بکشاند. اما هرگز موفق نخواهد شد، زیرا روسیه عملیات نظامی سریع را برای حفظ امنیت ملی خود انجام داده است اما اوکراین را اشغال نخواهد کرد، بلکه آن را سر عقل آورده و مطیع و رام خواهد کرد. دو سناریو برای اوکراین محتمل است؛ یا ترور رئیس جمهوری این کشور و یا وقوع کودتای نظامی در سریع‌ترین زمان ممکن که البته اگر من جای این رئیس جمهور و بهتر بگویم هنرپیشه کمدین بودم به‌سرعت و پیش از آنکه فرصت از دست برود سراغ روسیه می‌رفتم تا موجودیت کشورم را تضمین کنم.

در این شرایط ایران شاهد گسیل مخفیانه برخی کشورهای اروپایی برای خرید گاز خواهد بود. یا شاید همین کشورها به طور آشکار به چین و هند برای تحقق این هدف روی آورند. فراموش نکنیم که شاهد تأثیر مستقیمی در افزایش قیمت مواد خام به ویژه گاز خواهیم بود. قیمت مواد غذایی و در صدر آن‌ها گندم نیز افزایش پیدا خواهد کرد. این جنگ، جهان و به‌خصوص اروپا را گرفتار پیامدهای اقتصادی سهمگینی خواهد کرد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.